یاسر میردامادی : با این تحلیل آرش نراقی کاملاً موافقم که جریانی اندک شمار ولی مهم و رو به فزون از طلبه-دانشجویانی وجود دارد که در ابتدا مستقیم یا غیر مستقیم تحت تأثیر روشنفکری دینی شکل گرفت، اما اکنون، این جریان، رویکردی کمابیش مستقل از روشنفکری دینی دارد و چه بسا مسائلی مستقل از آن را پی میگیرد. با او کاملاً موافقم که این جریان آینده دارد و جدی گرفتنی است.
با این حال، تحلیل نراقی اگر تلویحاً به این نتیجه بینجامد که روشنفکران دینی، در آیندهی نزدیک، اهمیت خود را از دست خواهند داد (اگر تا کنون از دست نداده باشند)، آنگاه با این نتیجهگیری موافق نیستم؛ و این عدم موافقت درست به همان دلیلی است که نراقی خود در انتهای نوشتهاش، به نیکی، به آن اشاره کرده است: غیر سیاسی بودن این جریان.
این جریان اندکشمار اما بسیار مهم، برای بقاء، به صورت غریزی یا آگاهانه، کمابیش راه غیر سیاسی بودن را در پیش گرفته و به نظر من به احتمال زیاد غیر سیاسی خواهد ماند و همین، آن را در معرض خطر فرو غلطیدن به محافظهکاری سیاسی-مذهبی قرار میدهد.
روشنفکران دینی اما به دلیل مشی آشکارا انتقادی خود در عرصهی سیاست و اجتماع، کمتر در معرض فرو غلطیدن به محافظهکاری سیاسی-مذهبیاند (گرچه، در عوض، در خطر حذف قرار دارند و عملاً در مواردی به کوچ اجباری کشانده شدهاند).
بر این اساس، به نظر میرسد که روشنفکران دینی جنبهی الهامبخشی، مسألهافکنی و تلاش برای حل مسأله را (احتمالاً تا آیندهی نزدیک، اگر نه بیشتر) حفظ خواهند کرد.