مصطفی ملکیان، دو روایت از پلورالیسم

مصطفی ملکیان، دو روایت از پلورالیسم

مفهوم پلورالیسم در معرفت شناسی، دو روایت از پلورالیسم

اين ديدگاه ديدگاهي معرفت‌شناختي است و واقعاً نه نسبي‌انگار است و نه به طريق اولي پوچ‌انگار. بنابر اين ديدگاه، واقعاً ممكن است نحوة زيستي بهتر از بقيه باشد و حقيقي هم باشد، اما، به يكي از دو روايتي كه خواهم گفت، چاره‌اي جز اين نيست كه همة نحوة زيستها را تحمل كنيم؛  يكي به اين روايت كه جهان هستي ذاتاً چنان است كه تحمل تفسيرهاي متعدد را دارد و با بيش از يك تفسير سازگار است؛ اگر طوري تفسير كنيد همه چيز به سود آن تفسير تمام خواهد شد و اگر طور ديگري تفسير كنيد همه چيز به سود اين تفسير تمام خواهد شد. جهان واقعاً يك آزمون‌پذيري قاطع ندارد كه خود را عريان نشان دهد؛ هميشه چيزهايي هست كه اجازه دهد همة گرايشها، مكتبها، ايدئولوژيها، ايسمها، اديان و مذاهب بر حرف خود باقي بمانند. به تعبيري، جهان نوعي ابهام درون‌ذاتي دارد. پس بنابر اين روايت، تفسير هيچ كس بر ديگري رجحان ندارد تا بخواهد تفسير بقيه را تعطيل كند.
روايت دوم پلوراليسم به اين نتيجه مي‌رسد كه در عالم ابهام ذاتي وجود ندارد كه قابل تفسيرهاي متعدد باشد، بلكه يك تفسير بيشتر برنمي‌دارد، ولي هر جزء اين تفسيز نزد كسي است، بنابراين چاره‌اي جز نوعي تشريك مساعي نيست. به تعبير ديگر، جهان‌نگري‌اي هست كه چه‌بسا يگانه نگرش مطابق با واقع باشد، اما اين جهان‌نگري نزد يك نفر نيست و مثل آينة منكسري است كه هر تكه‌اش نزد كسي هست و اگر به همه مجال بروز و ظهور دهيم روزي به كل آن خواهيم رسيد؛ ممكن است نكته‌اي را كسي درست فهميده باشد و نكتة ديگري را شخص دوم و نكتة ديگر را شخص ثالث و اگر مانع ديدگاههاي ديگر شويم از يكي از اينها محروم خواهيم شد و دچار ترجيح بلامرجح مي‌شويم. اين نوعي نگرش مكانيكي به معرفت ما به هستي است.

صوت فایل صوتی
مشاهده فتوکلیپ در یوتوب
منبع: جلسه 53 درسگفتار روانشناسی اخلاق

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *