آیت الله کاظم قاضیزاده ، مدرس دروس خارج فقه حوزه علمیه قم در واکنش به اظهارات ابوالفضل بهرامپور، کارشناس مسائل قرآنی در شبکه یک صداوسیما به ایرناپلاس میگوید: در سوره مبارکه مائده درباره افرادی که اصطلاحاً به آنان محارب گفته میشود، توضیح دادهشده و دو عنوان محاربه و تلاش در فسادگستری در زمین ذکر شده است. فقهای ما معمولاً جمع این دو عنوان را موضوع حکم آیه میدانند و آنطور که بسیاری از فقها از جمله امام خمینی مطرح میکنند، این افراد کسانی هستند که برای ترساندن مردم، گرفتن اموال آنان و احیاناً کشتن و مجروح کردن آنان، سلاح در دست میگیرند و طبعا بهعنوان محارب شناخته میشوند. مصداق این عنوان در کلام فقها نیز راهزنان جادهها هستند.
آیتالله شاهرودی: کسانی که علیه دولت و حکومت تلاش میکنند، محارب نیستند
قاضیزاده اضافه میکند: لذا موضوع آیه ۳۳ سوره شریفه مائده موضوع خاص و دقیقی است. بنابراین ما نمیتوانیم هر موضوعی را که در قرآن کریم برای گروهی خاص مطرحشده توسعه بدهیم و ازنظر خودمان به افراد دیگر هم سرایت بدهیم. آیتالله مومن در مقاله ای به دنبال آن بودند که برخلاف بیشتر فقها که “مجموع محاربه و فساد” را یک موضوع میدانند، بگویند محاربه و فساد هرکدام بهتنهایی موضوع این آیه شریفه است و با توسعه عنوان فساد گستری حکم آیه را به براندازان حکومت اسلامی تسری دهند. درحالیکه آیتالله شاهرودی در یک مقاله نقدی مفصل نسبت به مطالب آقای مومن، همان نظریه مشهور فقها را تایید کردند. و تصریح کردند این آیه به کسانی اختصاص دارد که باترساندن مردم، به قتل و جرح و بردن مال مردم و غارت کردن آنها تلاش میکنند و کسانی که علیه حکومت و در راه براندازی دولت تلاش میکنند، مصداق محارب شناخته نمیشوند.
این مدرس خارج حوزه علمیه قم در تفسیر و تحلیل وقایع اخیر مطابق آیه ۳۳ سوره مائده بیان میکند: با توجه به اتفاقاتی که این روزها رخداده، افراد حاضر در خیابان را باید در سه گروه تفکیک کرد که هر کدام حکم متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند:
گروه اول کسانی بودند که در روزهای اول برای یک امر اجتماعی، در خیابانها حاضر شدند و اعتراض داشتند. بالاخره در شرایط حاضر به خاطر فقر شدیدی که مشکلات اقتصادی بر اقشار متوسط و پایین جامعه تحمیل کرده، به همراه شنیدن یکباره خبر افزایش قیمت بنزین، افرادی آمدند و اعتراض کردند. همانطور که میدانید اعتراض حتی در مواردی امر پسندیدهای است و بعضا مصداق امر به معروف و نهی از منکر است و در کلمات مسئولان کشور به مشروعیت اعتراض در دولت اسلامی تصریح شده است. این گروه غالب، جزو معترضان بودند و کسانی نبودند که سلاحی در برابر حکومت در دست بگیرند.طبعا این گروه مجازاتی برای کارشان نمی شوند و بالعکس باید دولت و مجلس زمینه های لازم برای امکان تحقق بدون هزینه برگزاری تظاهرات و اعتراضات آرام مخالفان تصمیم های حاکمیت را فراهم کنند .
گروه دوم کسانی بودند که حالا در حین اعتراض، عصبانی بودند و سنگی هم در دست گرفتند و از روی غفلت شیشه مرکز دولتیای را شکاندند، و بعضا بخاطر برخورد ماموران، به عصبانیت کشیده شده اند .این گروه بدنبال مخالفت با نظام و یا ضربه به اقتصاد نبودند و به دنبال ترساندن مردم نبودهاند و در حقیقت میخواستند اعتراض خودشان را با صدای بلندتری برسانند. این گروه هم مصداق محاربه و فساد نبودند. و گرچه غفلت و عصبانیت آنان خسارت هایی را ببار آورده است ،ولی شایسته است حاکمیت با توجه به مجموعه شرایط حاکم بر آن روزها و قصور و تقصیری که خود حاکمیت داشته شرایط این دسته معترضان را درک کند و با دیده اغماض به عفو یا حد اقل مجازات بسنده کند.
گروه سوم که کارشان بسیار زشت بوده و محکوم است، کسانی بودند که اموال عمومی را عمدتا با سازماندهی آتش زدند و به مراکز دولتی و حتی خصوصی حمله کردند.و با سلاح سرد و احیانا سلاح گرم با ماموران امنیت برخورد کردند. گرچه در برخی از موارد عنوان باغی و تجاوزکار به حاکمیت اسلامی بر این گروه صدق میکند و طبعا احکام “باغی” را دارند، اما مصداق آیه شریفه مذکور نیستند و آنچه به عنوان محارب در فقه تعریف شده بر ایشان صدق نمی کند و اصولا ترساندن مردم در کار آنها نبوده یا تحققش مشکوک است. لذا میشود گفت که استفاده سیاسی از آیه سوره مائده، خطای فاحش است و هیچیک از این سه گروه، مصداق این آیه شریفه نیستند.
ترجمه «زجرکش کردن» از آیه، بیپایه است
قاضیزاده همچنین درباره تفسیر این کارشناس مسائل قرآنی تصریح میکند: ایشان نه تنها در تشخیص موضوع اشتباه کردند بلکه در تبیین حکم آیه هم به خطا رفتند. ایشان تعبیر «یُقَتَّلوا» را به معنی «زجرکش کردن» مطرح کردند که این حرف، بیپایه است و موجب مشوه جلوه دادن احکام نورانی اسلام است. در این آیه شریفه عبارت یُقَتَّلوا به این معنی است که با سرعت وبدون استثنا افراد محارب به قتل برسند.
اما اینکه ما در فارسی این عبارت را زجرکش کردن ترجمه کنیم و به کار ببریم، اشتباه است؛ زیرا چنین چیزی در این آیه شریفه نیست و هیچکدام از فقهای ما چنین برداشتی از آن نداشتهاند. حداکثر این است که گفتهاند کسانی که خصوصیات محاربه را دارند، باید سریعاً محاکمه شوند، بر حکم آنان پافشاری شود و یا اگر تعداد زیادی در محاربه هستند، همه آنها به قتل برسند.
این مدرس خارج فقه حوزه علمیه قم اضافه میکند: نکته دیگر این است که در این آیه آمده که این افراد، باید تبعید شود؛ ایشان اینطور تعبیر کردند که این افراد باید از زمین بیرون برده و به وسط دریا منتقل شوند تا بمیرند. این صحبتی است که به فکاهی نزدیک است و اصولا در آن زمان نمیتوانیم تصور کنیم فردی را از زمین به وسط دریا منتقل کنند؛ زیرا نه امکان داشته و نه مصداقی داشته است. تبعید هم به این معنا نیست که فرد از جای خوش آب و هوایی برود به جای بدآب و هوا؛ بلکه به این معنی است که از جایی که توطئه کرده و جایی که راهزنی کرده، دور شود.
قاضیزاده همچنین میگوید: جالب است بدانید در روایات ذیل این آیه شریفه، چهار گروه در نظر گرفتهشده؛ کسی که راهزن است و با مردم برخورد میکند و میکشدو مال مردم را میبرد و حکم آن را قتل تعیین میکنند، حکم کسی که میکشد و اموالی نمیبرد را اعدام بر میشمرند، کسی که راهزن است و اموال را میبرد، اما کسی را نمیکشد مجازاتش قطع انگشتان یک دست و یک پا تعیین شده است و آخر هم کسی است که نه موفق به کشتن میشود و نه موفق به گرفتن مال مردم و فقط مردم را با سلاح ترسانده است که حکم او تبعید است.
این مدرس حوزه علمیه قم همچنین در واکنش به اظهارات این کارشناس مسائل قرآنی بیان میکند: به نظر میرسد ایشان با اینکه دستی بر تفسیر دارند و مطالبی را از مفسران شنیدهاند، باید به آیه و دیدگاه فقها دقت بیشتری میکردند. زیرا هم در تشخیص موضوع آیه ۳۳ سوره مائده، و تطبیق آن بر معترضان و حتی تطبیق بر کسانی که اموال دولتی را مورد هجمه قراردادند، اشتباه کردند.
البته تصریح میکنم کسانی که بطور سازمان یافته اموال را آتش زدند و سلاح سرد و گرم داشتند، باید مجازات شوند، اما مجازات آنان تحت عنوان محاربه قرار نمیگیرد و نوع فقهای ما آیه را به چنین افرادی متعلق نمیدانند.
در صدور حکم از جاده اعتدال خارج نشویم
او در ادامه اضافه میکند: قرآن کریم به ما توصیه کرده که:«دشمنی با یک گروه، شما را از جاده عدالت خارج نکند و عدالت بورزید که به تقوا نزدیکتر است.» همه ما از خسارات مالی و جانی به بیتالمال و مردم ناراحتیم، اما در مقام قضاوت و حکم دادن به کسانی که حتی با عمد و سازماندهی این کارها را انجام دادند، نباید جاده اعتدال را فراموش کنیم و حکممان باید عادلانه باشد.
خصوصاً به ایشان باید عرض کنیم که ما در سالهای بعد از پیروزی انقلاب، نسبت به بعضی از مجازات مسلمی که در بیانات فقها بوده، به خاطر مصلحتهایی، سعی کردیم بهنوعی مسامحه رفتاری داشته باشیم و برخی از مجازات ها را تبدیل کنیم. بنابراین طرح این گونه مطالب فنی فقهی بعنوان تفسیر قرآن ، در حالی که تفسیر های دیگری که به صواب نزدیکتر است دارد ، مناسب نیست.
قضات با رأفت اسلامی برخورد کنند
قاضیزاده معتقد است: در باب قضا، یکی از مهمترین احکام اسلامی این است که به خاطر شبهه و مواردی که تردیدآمیز است، اجرای حدود برداشته می شود؛ ما باید هماکنون به قضات شریف توصیه کنیم نسبت به کسانی که چنین کارهایی انجام دادند، با رأفت اسلامی برخورد کنند، نسبت به تکتک آنها دقت کنند که از کدام گروه بودند و در موارد تردید در اینکه برخی مصداق باغی هستند، برخورد متناسبی با آنان داشته باشند و خداینکرده نسبت به خانواده آنان که عموما مشکلات اقتصادی بهاندازه زیادی آنان را دردمند کرده، باعث نشویم بی جهت بر درد آنان افزوده شود.
روز گذشته ، ابوالفضل بهرام پور در یک گفتوگوی تلویزیونی در شبکه یک سیما درباره صدور حکم بریدن دستوپا و زجرکش کردن معترضان صحبت و اظهار میکند نفی بلد به این معنی است که افرادی که تبعید میشوند، روی یک کشتی قراضه به وسط دریا منتقل شوند تا بمیرند؛ نه جای خوش آبوهوا مانند شیراز. او در ادامه با اشاره به رویدادهای اخیر میگوید اینکه بگوییم اینها جوان بودند و احساساتی، قابل پذیرش نیست و باید حکم خدا را جاری کرد.
وی البته امروز در توضیح سخنانش به فارس پلاس گفته معترض با محارب فرق میکند و در ادامه کلیپی که منتشر شده گفتهام منظور آیه محارب است.