28 آبان ماه سال جاری، هادی خانیکی و محمدجواد غلامرضاکاشی – استادان گروههای علوم ارتباطات و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی- در جلسهی اکران، نقد فیلم سیانور حاضر شدند و به بررسی این فیلم پرداختند.
خانیکی به بیان خاطرات خود از تصفیه درونسازمانی مجاهدین خلق و بررسی آن از دیدگاه اخلاقی پرداخت. کاشی از دو گونهی سیاستورزی سخن گفت: الگوی سیاست رهاییبخش و الگوی سیاست دموکراتیک. او ضمن برشمردن ویژگیهای هر یک از این دو نوع زندگی سیاسی، به این نکته اشاره کرد که هر یک، نوع عالی/آرمانی و در عین حال گونهی منحط خود را دارند و از این زاویه به بررسی فیلم سیانور و این شیوه از زیست سیاسی پرداخت.
«سیانور» نخستین اثر بهروز شعیبی – به عنوان کارگردان – است که بررسی بخشی از اتفاقات تاریخی سال 1354 و بخشهایی از زندگی مجید شریف واقفی میپردازد.
خانیکی که خود در دههی 1350 از اعضای این سازمان – از طیف اسلامی- بوده است درین باره نوشته است:
«چهلوپنج سال پیش، روز چهارم آذر ۱۳۵۰، -یکماه بعد از جشنهای معروف دوهزار و پانصدساله- در شیراز دستگیر شدم. آن روز بیستساله بودم و دانشجو و سرخوش از زندگی در دنیایی کوچک اما سرشار از آرمان و معنا و این تجربه نخستینم از زندان جدا از زیستههای دیگرم در دانشگاه و در میان مردم شیراز نبود. اگر «خانیک» کودکی و «مشهد» نوجوانی و جوانیم را شکل داد، شیراز مرا اجتماعی و سیاسی کرد و به من توان ورود به جهانهای بههمپیوسته و تودرتو و رویارویی با دشواریهای زندگی بخشید. برای همین هر گوشه و کوچه شیراز برایم میدان خاطرههاست.
آن دستگیری تنها شکنجه و زندان در پی نداشت. بعدها به اخراج از دانشگاه، زندان مجدد و اعزام اجباری به سربازی و رو آوردن به زندگی مخفی هم انجامید؛ اما همهی اینها راههایی بهسوی درسهای دیگر،آموختنیهای بیشتر، دلخوشیهای بزرگتر، آرمانهای بلندتر و واقعبینیهای روشنتر گشودند. هنوز گذشتهها را از یاد نبردم، اما زندانی در آنها هم نشدم: خوانش تاریخ را میتوان معطوف به ساختن ذهنیتی تاریخی و متصلب در محدودهی خاطرهها نکرد، و در پی دریافتی گشوده و مبتنی بر گفتوگو از گذشته رفت. سخن مولانا برای این نوع مواجهه با تاریخ شنیدنی و ستودنی است که:
خواندن بی درد از افسردگیست!
خواندن با درد از دلبردگیست!»
.
.
نشست بررسی فیلم سیانور
فایل صوتی این نشست را اینجا دریافت کنید.
.
.