مناظره ی نسبت رئالیسم و ایده آلیسم در فلسفه

مناظره ی نسبت رئالیسم و ایده آلیسم در فلسفه

مناظره ی نسبت رئالیسم و ایده آلیسم در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی
کارشناسان:دکترمحمدمهدی اردبیلی، دکترمیلادنوری
این مناظره در برنامه«سوفیا» ی رادیو گفتگو انجام گرفته

مناظره رئالیسم و ایده آلیسم|دکترمحمدمهدی اردبیلی-دکترمیلادنوری |۱۸-۷-۹۴|قسمت اول

مناظره رئالیسم و ایده آلیسم|دکترمحمدمهدی اردبیلی-دکترمیلادنوری |۹-۸-۹۴|قسمت دوم

یک نظر برای “مناظره ی نسبت رئالیسم و ایده آلیسم در فلسفه

  1. مناظره جالبی بود.

    در بحث رئالیسم و ایده الیسم در واقع بحث و مناظره در مورد (معنا و مفهوم حقیقت ) است.

    (وجودِ مطلق) فیلسوفان غرب همان (وجود مقید یا موجودِ ) فیلسوفان اسلامی است.

    در فلسفه غرب (سوژه آگاه )همان موجود است!

    در صورتیکه در فیلسوفان اسلامی (سوژه آگاه) خودش وجود است,,اما وجودِ مقید.

    به نظرم بحث رئالیسم و ایده الیسم , بحث تمایز و چگونگی رابطه بین (وجود و موجود) است.

    وجود مقید که همان خودش نوعی موجود است , ( رئالیسم) است و نه ایده آلیسم .

    در هگل وجود همان عدم نیست , بلکه هگل با فرایند دیالکتیکی از( وجودِ خودش به عدمِ خودش) می رود.

    مانند عارفان اسلامی!

    به نظرم اگر بخواهیم از نگاه ملاصدرا به هگل بنگریم . هگل( رئالیسم) است و نه ایده آلیسم.

    اما اگر از هگل به صدرا نگاه کنیم , ملاصدرا یک (ایده آلیسم) است.

    و اگر از هگل به هگل نگاه کنیم , هگل ( ایده آلیسم) است.

    “خدای هگل” در حال شُدن است , در صورتیکه “خدای ملاصدرا” در حال شُدن نیست.

    ایده آلیسم هگل , رئالیسم ملاصدرا است.
    در فلسفه صدرا این انسان است که می شود و نه خدا؟

    (حقیقت مطلقِ) هگل , حقیقتی پویاست ولی (حقیقتِ مطلق) ملاصدرا ایستاست و نه پویا!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *