كازانتزاكیس از معنویان جهان
سخنرانی مصطفی ملكیان تحت عنوان «ذهنی روشن و قلبی گرم» به مرور كتاب خاطرات همسر دوم نیكوس كازانتزاكیس، هلن، از همسرش نیكوس، اختصاص داشت. وی در ابتدا گفت: حسن عمده این كتاب آن است كه به یك معنا زندگینامه خودنوشت است، زیرا از كنار نهاده شدن نامههای نیكوس كازانتزاكیس فراهم آمده و مستند است و جز در فواصل نامهها، توضیح چندانی وجود ندارد و سرنوشت او را از ورای نامههایی كه نوشته، گرد هم آورده است.
ملكیان یگانه راه درست رویارویی با یكی از فرزانگان یا فیلسوفان یا عارفان یا الهیدانان یا عالمان را یافتن و سپس جذب نقاط و نكات مثبت در زندگی و اندیشههای ایشان خواند و گفت: در هر مواجهه دیگری با این بزرگان نه عقلانیتی هست، نه اخلاقیتی. به این اعتبار كوشیدم نكات مثبت زندگی كازانتزاكیس را بیابم، تا در صورت پذیرش این نكات، آنها را جذب زندگی خودمان كنیم.
البته در این كتاب از اندیشههای او- كه در سایر آثارش هست- خبری نیست و صرفا گزارشهایی از زندگی او میبینیم. من از این كتاب قطور و آموزنده 43 نكته مثبت از زندگی كازانتزاكیس استخراج كردهام. به گمان من كازانتزاكیس یكی از معنویان قرن بیستم است. خود او هم در نامهای كه به اندیشمندان انگلیس احتمالا در سال 1946 نوشت، آنها را به گرد هم آوردن معنویت و عقلانیت فراخواند.
ویژگیهای مورد تاکید زندگی کازانتزاکیس در رابطه انسان با خدا
1- کازانتزاکیس در جستجوی خدایی بود که عادل است و آزادی انسان را پاس بدارد(ص 19)؛
2- او بر مولفه ایمان تاکید داشت و یکی از ویژگیهای منفی دوران مدرن را فقدان یا کمبود ایمان به ماورا تلقی میکرد(ص 59)،
3- کازانتزاکیس در زندگی راه سربالا(راه خدا به تعبیر عارفان) را بر راه رو به جلو یعنی راه خوشی، ترجیح میداد(ص 612)،
4- کازانتزاکیس جستجوی آسایش را با فروختن روح به شیطان مترادف و آن را امری ناسزاوار میدانست، خریدار روح ما باید خدا باشد(ص 26 و ص 355)،
5- او معتقد بود خدا جهان را بر اساس قوانین ضروری تدبیر میکند و ما با نوعی ضرورت فلسفی مواجهیم و در نتیجه رفتار درست، مواجهه قهرمانوار و آرام با ضرورت جهان است و آن را بپذیریم(ص 161 و ص 355) ، 6- سپاسمندی از هستی(ص 140)، 7- توجه به روح و عقیده به قدرت همه جانبه روح آدمی(ص 2، 75 و 213).
ویژگیهای مورد تاکید زندگی کازانتزاکیس در رابطه انسان با خود
8- من فقط برای نجات روح خودم آمدهام و نجات روح من بزرگترین مسئولیتی است که برای خودم قائلم(ص 131، 162، 164، 231، 352 و 468)،
9- نجات روح دو چیز لازم دارد: الف: روشنی ذهن و ب: قلب گرم. کسانی که ذهن روشن ندارند، راه را پیدا نمیکنند و کسانی که قلب روشن ندارند، ولو ذهن روشن داشته باشند، ممکن است راه را بیابند، اما اهتمام در رفتن آن راه ندارند،
10- خودانگیختگی(ص 637) یا خودفرمانروایی(ص 32) یعنی آن زندگی نجات بخش روح است که انسان فرمانبردار عقل خودش باشد،
11.من به رویاهای خود پشت نمیکنم، رویاها رسالت(calling) ما را نشان می دهند(ص 16، 18 و 355)،
12- من در باب رویاهایم سازشناپذیر هستم(صفحات 16، 53، 83، 164، 291، 353 و 355)،
13- من در رویاهای زیادهخواه هستم(ص 16) و در کمال زندگیام کوتاه نمیآیم(صفحات 37 و 60)،
14- من زندگی را جدی میگیرم و در راه آرمانهایم سختکوش هستم(ص 53 و 83 و 291 و 401)،
15- انسان باید صبور باشد(ص 53، 475 و 485)،
16- عطش آموختن در من سیریناپذیر است و آن را در خودم تقویت میکنم(ص 141)،
17- من میدانم که نجات روح من با توجه به عنصر خیر و خوبی یعنی اخلاقی زیستن امکانپذیر است(ص 65 و 355) و هیچ چیزی نمیارزد که من وجدان پاک خودم را از دست بدهم(صص 367 و 368)،
18- من باید اینجایی و اکنونی زندگی کنم، گذشته و آینده سارق عمر من هستند(ص 330 و 475)،
19- فقط عاشقان درد و رنجهای هستی را میتوانند تحمل کنند(ص 363 و 368).
ویژگیهای مورد تاکید زندگی کازانتزاکیس در رابطه انسان با سایر انسان ها
20- بود من باید همچون نمودم باشد، یعنی در وهله اول باید بکوشم بودم را به نمودم نزدیک کنم اما اگر نتوانستم، نمودم را به بودم نزدیک کنم(ص 16)، تعبیر دیگر این ویژگی سادگی است(ص 59) صداقت یعنی انطباق ظاهر و باطن،
21- نتیجه ویژگی پیشین است یعنی من فقط چیزی را موعظه میکنم که به آن عمل میکنم و بالعکس(ص 16 و 18) به تعبیر یکی از الهیدانان، مسیح به ما نگفت که موعظه کنید، خودتان موعظه باشید!
22- نتیجه ویژگی پیشین این که من هیچ وقت دروغ نمیگویم(ص 33)،
23- فروتنی و خود را همتای دیگران دانستن(ص 16، 37، 127، 354 و 431)،
24- کمک به مستمندان(ص 16)،
25- رحم ورزیدن نسبت به انسانها یعنی فهمیدن اوضاع و احوالی که دیگران در آن دست به عمل میزنند(ص 23، 305، 367 و 368)،
26- نسبت به دیگران آسانگیر و نسبت به خودم سختگیر باشم تا جایی که از خودم ناممکنها را بطلبم(ص 18، 231، 353 و 485 )،
27- بخشندگی یعنی فقط به میزانی از مال خودم استفاده کنم که به آن نیاز دارم(ص 426 و 461)،
28- بخشایش یعنی باید بتوانم ظلمی که دیگری به خودم کرده را ببخشایم، عظمت انسان به میزان بخشایش ظلمهای دیگران به خود اوست(ص 355)،
29- من جاهطلب نیستم و با کسی در حال مسابقه نیستم(ص 123)،
30- حسد نداشتن: وقتی مقایسه نظری و مسابقه عملی تعطیل شود، من نسبت به کسی حسد نمی ورزم(ص 355)،
31- همه را به چشم معلم خودم میبینم و از هر کس میتوان چیزی آموخت(ص 200)،
32- سکوت دوستی(ص 244 و 245)،
33- به همان اندازه که از در جمع بودن لذت می برم، از تنهایی نیز لذت می برم و اصولا تنهایی دوست و عاشق تنهاییام(صص 244 و 245)،
34- من همه انسان ها را دوست دارم، چه آنها که خطاکار هستند و چه صوابکاران و عشق نامشروط به انسان ها دارم(ص 22، 23، 65، 79، 92، 123، 124، 257، 291، 355، 475، 495 و 635)،
35- من عاشق همه هستم ولی دلبسته هیچکس نیستم، این را کازانتزاکیس متاثر از بودا می گفت، دلبستگی نه، عشق آری، در عشق خودم را برای تو می خواهم اما در دلبستگی تو را برای خودم می خواهم(ص 66 و 83)، 36
. در ارتباطات با دیگران صراحت لهجه دارم و حقیقت را صریح می گویم(ص 37)،
37- در عین حال ظلمناپذیر هستم و در مقابل ظالم میایستم(ص 33)،
38- مهمان نوازی که همسرش بسیار بر آن تاکید میکند(ص 16، 355 و 461).
ویژگیهای مورد تاکید زندگی کازانتزاکیس در رابطه انسان با طبیعت پیرامونی
39- من به هیچ پدیدهای امید نمی بندم، نه پدیدههای طبیعی، نه انسانی، کار را فقط با اتکا به خودم انجام میدهم(ص 291)،
40- بیاعتنایی به مال: هیچ وقت نمیگذارم اشیاء مالک من شوند(ص 47 و 59)،
41- صرفهجویی،
42- من در انتظار تغییر جهان نیستم و تغییر جهان چیزی نیست که با آرزوهای من انجام بگیرد، میتوانم به جای آن نگرشم را به جهان عوض کنم، این یکی از اصول تفکر رواقیان است، یعنی وقتی امور بر وفق مرادت نیست، مرادت را بر وفق امور کن.
43- هر جا میتوانم نقص چیزی را بر طرف کنم، بر عهده من است که آن را بر طرف کنم(ص 82).
كتابی برای بهتر شدن
بنا به آنچه همسر کازانتزاکیس نشان داده، این نوع زندگی، یعنی زندگی بر اساس ویژگیهای بالا نتیجههایی در بر دارد که عبارتند از: 1- انسان تعادل روانی پیدا میکند(ص 61 و 162)، 2- آرامش عمیق(61 و 65)، 3- شادی وصفناپذیر(ص 367 و 368)، 4- غنای درونی و بی اعتنایی به فقر بیرونی(ص 18)، 4- عمق درونی و سطحی ندیدن امور(ص 61)، 7- خوب است انسان وجدان دیگران باشد، یعنی نفس بودن من دیگران را به محکمه درونیشان دعوت می کند. خلاصه این که کتاب حاضر ما را عالمتر و فیلسوفتر و محققتر و متفکرتر و متتبعتر و آکادمیسینتر نمیکند، اما ما را آدم بهتری میکند. ویتگنشتاین میگفت، ای خواننده امیدوارم کتاب من تو را بهتر کند، یعنی انسان بهتری شوی. در این کتاب به تعبیر شاعر ما باد میوزد و این باد میتواند کمی حال ما را دگرگون کند.
.
.
صوت سخنرانی مصطفی ملکیان در شب بخارا، ويژه نيكوس كازانتزاكيس
فایل pdf متن منتشر شده در روزنامه اعتماد از سخنرانی مصطفی ملکیان
.
.
گزارشی از سخنرانی مصطفی ملکیان در شب بخارا، ويژه نيكوس كازانتزاكيس
تحت عنوان: ذهن روشن و قلب گرم
به میزبانی بخارا و به همت خانه اندیشمندان علوم انسانی
در تاریخ 24 اردیبهشت 98
منبع متن گزارش: محسن آزموده، منتشر شده در صفحه 8 اعتماد پنجشنبه 26 اردیبهشت
.
.
«یگانه راه درست رویارویی با یکی از فرزانگان یا فیلسوفان یا عارفان یا الهیدانان یا عالمان را یافتن و سپس جذب نقاط و نکات مثبت در زندگی و اندیشههای ایشان خواند و گفت»
الهی دان و عارف در این زمانه در کنار فیلسوف و عالمان. دوتای اول چه نسبتی با دوتای آخر دارند. آیا مخلوطی از انها هستند؟ و به دیگر سخن هیچ کس و همه کس هستند.