با رشد فلسفههای کاربردی در فضای فارسی زبان و گسترش هر چه بیشترِ رواندرمانیها در کشور، ایده «مشاوره فلسفی» بیش از هر زمان دیگری در آستانه آگاهی ما قرار گرفته است: جلسات مشاوره با یک فیلسوف حول موضوعاتِ فلسفی مرتبط با زندگی. فرد در این جلسات به دنبال پاسخ دادن به پرسش هایی است که امروزه دیگر به سختی میتواند آن ها را با کمک منابع سنّتی ای چون دین و فرهنگ پاسخ دهد و امید او به اینکه روانشناسی و رواندرمانی نیز پاسخی برای این پرسش ها داشته باشند، ناکام شده است. او با این واقعیت روبروست که باید شخصاً به پاسخ هایی برای مهمترین پرسش های زندگی برسد و بتواند چشم اندازی شخصی از معنا، لذّت، رنج و … را برای خود تصویر کند. مشاور در این جلسات ضمن گفتگو با مُراجع، میکوشد جهان بینی او را صورت بندی کند، تعارضاتِ این جهان بینی را به او نشان دهد، به او در تحلیل مفاهیم مهم مرتبط با زندگی کمک کند، پرسش هایش را وضوح و صراحت بیشتری ببخشد، او را با روایت ها و پاسخ های مختلف فیلسوفان به پرسش های مهم زندگی آشنا کند و در نهایت امکان جستجو در میان این پاسخ ها را برای او فراهم سازد. گاهی اوقات این جلسات با تمرکز بر موضوعی خاص از قبیل عشق، مرگ، تنهایی، بیماری یا معنای زندگی صورت میگیرند امّا عموماً از این موضوعات فراتر میروند و به تحلیل عمیق تر جهان بینی فرد میرسند. این جلسات عموماً با این پیش فرض صورت میگیرند که روایتِ فرد از خود، دیگری، زندگی و جهان، واجد وجوهی است که داشتنِ باورهای نیازموده و پیش فرض های نادرست در مورد آن ها، سبب سردرگمی فکری و هزینه های عاطفی برای فرد شده است. در این جلسات، فرد به طور غیرمستقیم و در خلال گفتگو با مشاور، نحوه تفکّر فلسفی را آموزش میبیند، با همراهی مشاور فلسفی امکانِ دسترسی به قلمرو گسترده دانش فلسفی را پیدا میکند و پس از اتمام جلسات، میتواند به تنهایی و در حدّ نیاز، پرسش های خود را در میانِ آثار فلسفی پی بگیرد.
دکتر محمود مقدّسی در این دو جلسه که با گفتگوهایی بین او و مخاطبان همراه است، تلاش میکند به مهمترین پرسشها در مورد چیستی، اهمّیت و چگونگی مشاوره فلسفی پاسخ بدهد. به عقیده او مشاوره فلسفی جریانی است که اگر بتواند مرزهایش را -مخصوصاً از نظرِ محتوا- با جلساتِ رواندرمانی حفظ کند، گزینه قابلِ تأمّلی برای بهزیستی و فرصت تازهای برای معناداری و سلامت روان در اختیار افراد قرار میدهد.
او در این دو جلسه، استدلال میکند که جلسات مشاوره فلسفی میتوانند پیش از، در حینِ، پس از و مستقل از جلسات رواندرمانی صورت بگیرند و در هر مرحله متناسب با آن مرحله دستاورهایی را برای افراد به همراه بیاورند. او در این دو جلسه به تفصیل و با ذکر مثالهای متنوع تحت عناوین زیر به بررسی نظری و عملی مشاوره فلسفی میپردازد:
1_ زمینه فرهنگی ظهور مشاوره فلسفی
2_ تاریخچه مشاوره فلسفی
3_ قلمرو موضوعات مورد بررسی در جلسات مشاوره فلسفی
4_ مسئله روش در مشاوره فلسفی
5_ نمونههایی از محتوای این جلسات
6_ کدهای اخلاقی ناظر بر عملکرد مشاوران فلسفی
7_ وضعیت حرفه ای مشاوره فلسفی
8_ اثربخشی مشاوره فلسفی
9_ مقایسه مشاوره فلسفی با سنّتهای مختلف رواندرمانی
10_ ارزیابی نقادانه و آسیب شناسی مشاوره فلسفی.
او در این مسیر به رویکردهای مختلف مشاوره فلسفی اشاره میکند و میکوشد در بررسی آن ها به پرسش های سه دسته از افراد پاسخ دهد: فیلسوفان دانشگاهی، روانشناسان و رواندرمانگران و در نهایت مردمِ عادی که میتوانند مخاطبِ این خدمات حرفه ای باشند.
.
.
صوت جلسه اول
صوت جلسه دوم
.
.
مشاوره فلسفی چیست؟
سخنران: محمود مقدّسی
آذر 98
.
.
در حالی کسی به قدیمیترین و شناخته شده ترین فلاسفه بعنوان افراد خودخواه ، متظاهر، و غیر معقول محل نمی گذارد کدام ساده دل بیسوادی به یک فیلسوف رجوع می کند؟ تعارضات را بایست در فلسفه حل کرد.
درگیری داوری و سروش، انجمن حکمت با مراکز باشهری، طباطبایی با همه، بطور خلاصه همه با هم نشانه خوبی برای شناخت فلاسفه ایرانیست: خود نمایی با تخریب فرهنگ ایرانی، حقارت در برابر دیگران، عدم عقلانیت و تعصب دانشگاهی
خنده دار ترین توهم صدانت
چرا خنده دارترین توهم؟!
اتفاقاً مشاوره فلسفی در جامعه بسيار مفید است.به شرط آنکه مشاور فلسفی خودش به (یقین) رسیده باشد.مشاور فلسفه ایی که دچار تردید و تعارضات درونی است,مشکل را چندین برابر می کند.
سقراطی باید باشد برای جامعه, که سقراط وار بدون هیچ چشمداشتی با عشق و پیامبرگونه در جامعه زندگی کند و حاضر باشد در موقع لزوم (جام شوکران) نوشد.
شما فایل ها رو گوش کردین یا همینطوری دارین میگین؟
اگر گوش کردید، میشه با اشاره به محتوا دقیق بگید چرا به نظرتون توهّمه چنین چیزهایی؟
توهمات و خیال پردازیهای مترجمین متون فلسفی که فکر می کنن با انتحال حرف این و آن مردم هم باورشون می کنن!
ایشون که لابلای حرف هاشون ارجاع میدادن. چرا فکر می کنید این کارها انتحال هستن؟ معرّفی یک حوزه اون هم بر اساس یک سری منابع چطور انتحال به حساب میاد؟