اصطلاح هرمنوتیک هم فن و هم نظریۀ فهم و تفسیر بیانهای زبانی و غیرزبانی را در بر میگیرد. پیشینۀ سنت هرمنوتیکی، به مثابۀ نظریهای در باب تفسیر، به فلسفۀ یونان باستان بر میگردد. در سدههای میانه و دورۀ نوزایی، هرمنوتیک به منزلۀ شاخۀ بسیار مهمی از مطالعات مربوط به کتاب مقدس پدیدار میشود. بعدها مطالعۀ فرهنگهای باستانی و کلاسیک را نیز در بر میگیرد.
با پیدایی ایدهباوری و رمانتیسم آلمانی، وضعیت هرمنوتیک دستخوش تغییر میشود. هرمنوتیک فلسفی میشود. بدون این دیگرسانی، که به دست شلایرماخر، دیلتای و برخی دیگر آغاز شد، نمیتوان تصوری از چرخش هستیشناختی در هرمنوتیک داشت که در اواسط دهۀ ۱۹۲۰ با «هستی و زمان» هایدگر شروع شد و به دست شاگرد وی، گادامر ادامه یافت.
اکنون هرمنوتیک تنها دربارۀ ارتباط یا همرسانی نمادی نیست. گسترۀ آن از این هم بنیادیتر شده، و خودِ زیست و هستی انسان را در بر گرفته است. بدین صورت است که هرمنوتیک، به منزلۀ کاوشی در ژرفترین شرایط میانکنش نمادی و فرهنگ به طور کلی، افقی انتقادی برای بسیاری از جذابترین مباحث فلسفۀ معاصر هم در هم در بستر انگلیسیآمریکایی (رورتی، مکداول، دیویدسون) و هم درون گفتمانی قارهایتر ( هابرماس، آپل، ریکور و دریدا) گشوده است. (برگرفته از مدخل هرمنوتیک دانشنامۀ استنفورد)
درسگفتارهای «درآمدی بر هرمنوتیک» درسهای دکتر مسعود علیا در دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۸ است. و سیری که از هرمنوتیک بیان شد را پوشش میدهد. علاوه بر این حاوی بسیاری نکات ارزشمند دربارۀ سیر اندیشۀ فلسفی غرب و و ربط و نسبت میان نظریههای مختلف است.
.
.
صوت جلسه اول
صوت جلسه دوم
صوت جلسه سوم
صوت جلسه چهارم
صوت جلسه پنجم
صوت جلسه ششم
صوت جلسه هفتم
صوت جلسه هشتم
صوت جلسه نهم
صوت جلسه دهم
صوت جلسه یازدهم
صوت جلسه دوازدهم
.
.
بسيار استفاده کردم درود بر استاد غليا
سلام متاسفانه کیفیت صدا خیلی خوب نیست ولی باز هم ممنون از زحماتتون