تغییر را این روزها میتوان از هر کجا سراغ گرفت. کافی است کمی از جریان پرشتاب زندهگی کناره بگیریم و به آنچه در برابرمان هست بنگریم. در گذشته که تغییرات کم و کند بود، چشمها از دیدنشان بیشتر خیره میشد. اکنون اما همهجا شاهد و ناظر آن هستیم. لازم نیست به جای دوری بنگریم. کافی است به خودمان خیره شویم و به تأمّل در نفس بپردازیم و از خود بپرسیم که امروز و دیروزِ “من” چه نسبتی با هم دارند؟ دین نیز در جامعهی ما تغیییر یافته است. اما ملاحظهی تغییرات دین اندکی دشوارتر است. تغییرات دین در کوتاه مدّت نمایان نمیشود زیرا مستلزم تغییر درونیترین لایههای امر اجتماعی است. برای اینکه کلّیگویی نکرده باشم لازم است مفهوم “درونیترین لایههای امر اجتماعی” را توضیح دهم.
در میان جامعهشناسان، آرای یک جامعهشناس مُثله شده در ایران، در فهم این موضوع میتواند به ما کمک کند و آن کسی نیست جز ژرژ گورویچ که ترجمههای آثار او به فارسی خود نیازمند ترجمهی مجدّد است! او در نظریهی جامعهای [1] خود (که در نظر من کمتر از نظریههای جامعهای دیگر منفور است)، واقعیّت اجتماعی را در دو محور افقی و عمودی توضیح میدهد. این دو محور با “سطوح ژرفائی واقعیّت اجتماعی و انواع اجتماعی متناظر اند” (Thomoson, 1971: xii). در محور افقی گورویچ سه نوع یا تیپ اجتماعی را از هم متمایز میسازد: 1) اشکال سوشالیتی (بهفرانسوی سوسیالیته)، 2) گروه؛ و 3) جوامع دربرگیرنده یا فراگیر. سوشالیتی ناظر به امر سوبژکتیوِ سیّال و ساختارنیافته و پویا و پیچیده است که در سطح خرد جریان دارد. گروهها نسبت به سوشالیتیها ملموستر و قابل مشاهدهتر اند و چارچوب اجتماعیای هستند که “ساختارپذیر اند و گهگاه حتّا سازمانیافتهاند” (Ibid: xvi). جوامع فراگیر (global) هم دربردارنده و شامل گروهها و نیز واجد حد معیّنی از ثبات هستند.
امّا محور عمودی واقعیّت اجتماعی نیز دربردارندهی سطوح ژرفائی مختلفی است که به ترتیب عبارتاند از: رویَهی ریختشناختی و بومشناختی، سازمانهای اجتماعی، الگوها یا مدلهای اجتماعی، رفتار اجتماعی منظّم که به سازمانهای اجتماعی محدود نمیشود، شبکهی نقشهای اجتماعی، نگرشهای جمعی، نمادهای اجتماعی، رفتار جمعی آنی و نوآورانه و خلّاق، افکار و ارزشهای جمعی، و ذهنیّتهای جمعی یا آگاهی جمعی (Ibid: xiii-xvi). ….
.
.
pdf مقاله “تأمّلاتی در باب چشمانداز تحوّلات دین در ایران معاصر”
نویسنده: حسن محدثی
.
.