کیرکگور عاشق ریگنا بود.شور و عطش عشق، رنجورش ساخته بود. یادداشتهای روزانه او سرشار از بی قراری عاشقند.این عشق (همه محتوای زندگی اوست) یگانه آرزوی کیرکگور آن است که از آنِ رگینا باشد. این عشق چند ساله سرانجامی مییابد. این دو با هم پیمانی میبندند و از این پس در پیشگاه جمع مسئولند. اکنون ریگنا از آنِ اوست و او از آن ریگنا. عاشق به آرزوی خود رسیده است. حال اخلاق آرزویش را وظیفه او قرار میدهد. (خوش اقبالی در زندگی آن است که آرزو با وظیفه مطابق باشد، که آرزویم وظیفهام باشد و باالعکس) اما نامزدی این دو دوامی نمییابد. کیرکگور پیمان را میشکند و ریگنا را ترک میگوید…
.
.
فایل pdf تنهایی عاشق و قربانی ابراهیم (ترس و لرز)
دانلود از سرور اول | دانلود از سرور دوم
.
.
مترجم کتابِ ترس و لرز : عبدالکریم رشیدیان
این مقاله معرفی کتابِ ترس ولرزِ کرکگور از امیر مازیار است
منابع (نشریه): تردید بهار 1382 شماره 3
.
.