برنامه پژوهشی پیشرو

برنامه پژوهشی پیشرو -نویسنده: علی‌رضا علوی‌تبار

جریانی كه به عنوان «روشن‌فكری دینی» شناخته می‌شود، دو چهره متفاوت دارد: یك چهره سیاسی- اجتماعی و یك چهره اندیشگی. مناسب‌ترین چارچوب برای بررسی وجه اندیشگی روشن‌فكری دینی روش‌شناسی «برنامه پژوهشی» است. چون در این مورد به مناسبت‌های دیگری طرح بحث كرده‌ام در اینجا از تفصیل بیشتر آن خودداری می‌كنم. در اینجا ادعای من این است كه برنامه پژوهشی روشن‌فكری دینی، كه می‌توان آن را «نواندیشی دینی» نامید یك «برنامه پژوهشی پیشرو» است. در دیدگاه لاكاتوش «برنامه پژوهشی پیشرو» در مقابل «برنامه پژوهشی تباه شونده» قرار می‌گیرد. برنامه‌های پژوهشی را بر حسب نظریه‌هایی كه تولید می‌كند طبقه‌بندی می‌كنند. برنامه پژوهشی پیشرو زنجیره‌ای از نظریه‌ها را تولید می‌كند كه دارای ویژگی‌های زیر است:

1- هر نظریه جدید در زنجیره نظریه‌ها، قادر به توضیح موفقیت‌های قبلی نظریه پیش از خودش است. به بیان دیگر همه نتایج یا پیش‌بینی‌های آزمون‌پذیر ابطال‌نشده‌ای كه در نظریه قبلی وجود دارند در نظریه جانشینش (نظریه جدید) نیز وجود دارد.

2- نظریه جدید نتایج آزمون پذیر بیشتری نسبت به نظریه قبلی (جانشین شده) دارد.

3- برخی از نتایج یا پیش‌بینی‌های آزمون پذیر جدید و اضافی مربوط به نظریه جدید توسط آزمون‌های تجربی تجدیدپذیر، تأیید شده است.

دو ویژگی نخست جنبه نظری دارند و ویژگی سوم جنبه تجربی. یك برنامه پژوهشی پیشرو هم از لحاظ نظری پیشرو است و هم از لحاظ تجربی.

برنامه پژوهشی هنگامی كه در زمینه دین‌شناسی به كار برده می‌شود با «داده‌های وحیانی» سروكار دارد. یك برنامه پژوهشی باید بتواند مجموعه‌ای از نظریه‌ها را كه معطوف به «داده‌های وحیانی» هستند، تولید نماید. منظور از نظریه در اینجا «شبكه‌ای از مفاهیم، سازه‌ها و گزاره‌هاست كه در ارتباط منطقی با یكدیگر قرار داشته و تبیین‌كننده داده‌های موجود در یك زمینه خاص» باشند. سرمشق غالب در حوزه‌های علمیه و روحانیان سنتی نیز برای تبیین داده‌های وحیانی نظریه‌های مختلفی را تولید و پرورده است. مجموعه نظریه‌های سنتی در جامعه ما به گونه‌ای ساخت یافته هستند كه می‌توان از آنها نیز به عنوان یك «برنامه پژوهشی» یاد كرد. می‌توان یك پرسش را مطرح كرد كه در زمینه دین‌شناسی برنامه پژوهشی پیشرو چه معنایی خواهد داشت؟

یكم، باید نظریه‌هایی را فرآوری كند كه بتواند داده‌های تفسیر شده توسط نظریه‌های دیگر را توضیح دهد و هیچ داده قبلاً تبیین‌شده‌ای را بدون تبیین نگذارد. به علاوه بتواند داده‌هایی كه توسط نظریه‌های قبل توضیح داده نشده‌اند، توضیح دهد. ممكن است پیش از این ما نظریه‌هایی داشته باشیم كه ظاهراً داده‌های موجود را توضیح دهند، اما پس از مدتی كفایت این نظریه‌ها از لحاظ انسجام درونی، جامعیت یا ربط با داده‌ها، مورد سوال قرار گیرد. نظریه جدید باید بتواند ضمن تبیین داده‌ها از كفایت خویش در مقابل انتقادهای وارده دفاع كند.

دوم، باید زاینده و مولد باشد. برنامه پژوهشی پیشرو باید ظرفیت ارائه نظریه‌های بیشتری را داشته باشد و در واقع به پرسش‌های بیشتری پاسخ دهد. برنامه‌های پژوهشی تباه شونده در برابر پرسش‌های جدید، پاسخی ندارد و می‌كوشد تا آنها را نادیده گرفته و به عمد به فراموشی سپارد.

سوم، باید بتواند از موارد مبهم و ناروشن ابهام‌زدایی كرده و نتایج مشخص و قابل درك و ارزیابی به دست دهد. نتایج روشن و واضح آن از حمایت استدلال‌ها و اطلاعات برآمده از داده‌ها برخوردار بوده و دارای اعتبار قابل قبولی باشند.

مقایسه میان برنامه پژوهشی روشن‌فكری دینی با برنامه‌های پژوهشی دیگر می‌تواند ما را در داوری در مورد پیشرو بودن این برنامه قانع كند.

مجموعه نوشته‌های دكتر ابوالقاسم فنایی به گمان من نشانه بسیار خوبی برای پیشرو بودن برنامه پژوهشی روشن‌فكری دینی است. به ویژه كتاب اخیر ایشان (اخلاق دین‌شناسی) از برجسته‌ترین كارهایی است كه در چارچوب برنامه پژوهشی روشن‌فكری دینی صورت گرفته است. برخی از ویژگی‌های متمایز كننده كارهای ایشان را كه كم و بیش پیشرو بودن را نیز نشان می‌دهد مورد اشاره قرار می‌دهم.

یكم. كمال روشن‌فكری دینی در نقد توأم «سنت» و «مدرنیته» است. روشن‌فكران دینی اگرچه به گفتمان مدرن تعلق دارند، اما از «تك‌گویی مدرنیته» استقبال نمی‌كنند. آنها به گفت‌وگو با مدرنیته می‌پردازند آن هم گفت‌وگویی انتقادی. یكی از آفت‌های اصلی روشن‌فكری دینی تسلیم به «تك‌گویی مدرنیته» است. آفتی كه در سال‌های اخیر برخی از آثار روشن‌فكران دینی را آفت زده كرده است. فنایی نشان داده است كه به پذیرش در بست هر آنچه نو است و انفعال در برابر محصولات مدرن تن نمی‌دهد و همه جا با آنها برخوردی انتقادی دارد.

دوم. ‌آشنایی با سنت و توان برخورد انتقادی عمیق با آن از برتری‌های روشن‌فكران دینی بوده است. اما در مورد فنایی تنها با آشنایی مواجه نیستیم بلكه تسلطی عمیق بر معارف حوزوی را در او مشاهده می‌كنیم. جای جای این كتاب نشان از آشنایی او با معارف سنتی و توان تحلیل انتقادی آنها دارد.

سوم. برخورد انتقادی فنایی حتی به دستاوردهای روشن‌فكری دینی نیز تسری پیدا می‌كند. او به تحلیل دستاوردهای پیشین روشن‌فكری دینی می‌پردازد، استدلال‌های جدید برای تأیید آنها فراهم می‌كند، صورت استدلال آنها را تنقیح كرده و بازسازی می‌كند، ابهام‌زدایی كرده و تشویش و ضعف‌ها را برطرف می‌سازد. در مجموعه او نقاط قوت را تقویت كرده و نقاط ضعف را برطرف می‌كند.

چهارم. فنایی تنها به پاسخگویی به پرسش‌های موجود نمی‌پردازد بلكه پرسش‌های نو طرح كرده و افق‌های تازه را در مقابل ما می‌گشاید. پرسش‌های طرح شده توسط او پرسش‌هایی كه صرفاً نوعی تمرین ذهنی باشد، نیست او پرسش‌هایی مهم و كارساز كه پاسخ به آنها گامی مهم به پیش قلمداد می‌شود طرح می‌كند.

پنجم. زبان او منقح و روش او تحلیلی است. خوب طبقه‌بندی می‌كند، روشن استدلال می‌كند، برای انتقال معانی، كلمات مناسب انتخاب كرده و تركیب‌های نو می‌سازد. نوشته‌های او در مجموع از ذهنی منظم، ورزیده و زبانی توانا در انتقال مفاهیم حكایت می‌كند. زمانی یكی از فیلسوفان ایرانی (جناب آقای دكتر شایگان) گفته بود كه فلسفه تحلیلی را برای ایرانیان بهداشتی‌تر می‌داند. نوشته‌های فنایی نشان می‌دهد كه اگر روشن‌گویی و دقت فیلسوفان تحلیلی را در خدمت مباحث اساسی جامعه خود قرار دهیم چه میوه‌ گوارایی به بار می‌آورد. در نوشته‌های او با مفهوم تعریف نشده و ادعای بی‌دلیل برنمی‌خوریم و این را باید دستاوردی بزرگ برای نسل جدید روشن‌فكران دینی تلقی كرد.

ششم. بهره‌گیری مناسب و درست از متون وحیانی از دیگر ویژگی‌های آثار فنایی است. او از مفاهیم موجود در متون وحیانی تعبیرها و تفسیرهای تازه‌ای ارائه می‌كند كه علاوه بر آنكه كاربردهای قبلی این مفاهیم را پوشش می‌دهد كاربردهای نوینی نیز برای آنان می‌یابد. به ویژه او به خوبی نشان دادن ناسازگاری برخی از تعابیر كهن با سایر اجزاء هندسه معرفت دینی، به خوبی و به‌رغم قوت ظاهری، ناتوانی تعابیر سنتی از مفاهیم دینی را گوشزد می‌كند.

هفتم. روشن‌فكران دینی تلاش بسیار كرده‌اند تا دین را به گونه‌ای تفسیر كنند كه پاسخگوی پرسش‌های نظری و راه‌حل مشكلات عملی «عصر ما» باشد.

به علاوه در فهم آنها از دین مغایرتی میان باورهای دینی و دانش‌های معتبر و ارزش‌های مقبول «عصر ما» دیده نمی‌شود. این تمركز بر نشان دادن «توانمندی‌ و پویایی» ‌اندیشه دینی گاه آنها را از تأكید بر ضرورت دینداری و دین‌باوری برای داشتن زندگی مطلوب غافل می‌كند. برجستگی آثار فنایی در این است كه به طور دائم می‌توان دریافت كه بر ضرورت دین‌داری در عصر مدرن و تلاش برای تثبیت این حقیقت كه «دین شرط لازم خوشبختی بشر امروز است» تأكید دارد. آثار فنایی علاوه بر تقویت نگرش مدرن در انسان نیاز او به تمسك به دین را نیز تقویت می‌كند.

نوشته‌ها و كتب دكتر فنایی را باید برای زیستن مؤمنانه در دنیای مدرن مورد استقبال قرار داد. برنامه پژوهشی او نوید میوه‌هایی شیرین و دلربا به ما می‌دهد.

.


.

برنامه پژوهشی پیشرو

نویسنده: علی‌رضا علوی‌تبار

منبع: ماهنامه مهرنامه، شماره ۱۷، آذر ۱۳۹۰

.


.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *