ما در دنیایی از برساخته ها زندگی می کنیم، برساخته هایی که آنها را به عنوان عرف، مناسک دینی، ملیت، هویت دینی و ملی و … می شناسیم و چنان حضورشان را باور داریم که آنها را به مثابه اموری بدیهی و غیر قابل تردید، پذیرفته ایم، اما برساخته ها، در عین اینکه واقعی اند، بدیهی نیستند.
رنج، یکی از این برساخته هاست که همچون دین، ماهیتی دوگانه دارد، از طرفی، واقعیت های بسیاری را در حوزه فردی، اجتماعی و حتی سیاسی، بر می سازد و از طرفی دیگر، خود برساخته ای است که پتانسیل بالایی برای برساخت و توجیه بسیاری از کنش های خرد و کلان را دارد و این امکان و توانایی را صرفا از یک بستر معنایی دینی دریافت می کند. اما مسئله این نیست که دین و آموزه های دینی، به مسئله رنج بشری پاسخ داده و راهکارهای مواجهه با آن را بیان کنند، نکته مهم تر در این است که دین، بخش زیادی از هویت و مانایی خود را در برساخت و حتی بازتولید رنج می یابد و از این رو، خود، مصدری می شود برای برساخت مکرر رنج، نه صرفا پاسخ دادن و مواجهه با آن. این واقعیتی است که تشیع با آن مواجه است و نیز یهودیت. از این روست که نمی توان هویت دینی شیعی و یهودی را بدون مفهوم رنج (که دائما در حال برساخته شدن به وجوه مختلف است) تصور نمود.
کتابِ «این رنج، یک رنج نیست» به مسئله رنج می پردازد، رنجی که برساخته نظام معنایی دینی است و در دو بستر معنایی شیعی و یهودی، چنان معناساز می شود که مصدر برساخت کنش های خرد و کلان سیاسی و اجتماعی می شود.
در صفحه 89 کتاب «این رنج، یک رنج نیست» در تشریح موضوع «رنج، آزمون الهی برای محک زدن ایمان» آمده است: «توماس کارلایل در متنی که در ارتباط با کتاب «ایوب» نوشته میگوید: آموزههای این کتاب، بیانی شگفتانگیز برای هر دوره و زمانی است. قدیمیترین بیان برای مسئلهای که هرگز برای بشر پایانی ندارد، مسئله رنج و سرنوشت بشر و راهی که خداوند پیشروی او در زمین قرار میدهد. ماجرای ایوب، حکایتی است پیرامون یک پرهیزکار متقی. فرد بیگناهی که توسط خداوند در محک آزمایش قرار گرفت، آن هم به اصرار یکی از اعضای (سابق) درگاه الهی که محکوم به زندگی زمینی شده بود: «شیطان» (koslofski:89) و یا «زمانی که خداوند، رحمت و مهربانیاش را در حضور شیطان بر ایوب روا میداشت، یک شرط بین این دو چهره (خدا و شیطان) منعقد شد. شیطان در محضر خداوند ادعا کرد که ایوب هرگز خدا را حرمت نخواهد گذاشت اگر دارائیها و گنجها و اموالی که دارد از او باز ستانده شود. در پاسخ به این چالش شیطان، خداوند پذیرفت که این نظر شیطان را بیازماید: ایوب در بوته امتحان الهی، آزموده خواهد شد» (Hauer.2008:184).»
اگر مایل به مطالعه این متن بودید، خوانشی برساخت گرایانه از آن داشته باشید، بخش یهودیت و تشیع را نه به عنوان افرادی دین دار و دین مدار، که به عنوان نظاره گری بیرون از متن دین، مطالعه کنید تا به قدرت و توان برساخته ها پی ببرید.
.
.
.
.
کتاب «این رنج، یک رنج نیست» اثر شایسته قدردانی در جشنواره فارابی سال ۱۳۹۵ است که انتشارات کویر آن را در ۲۶۱ صفحه و قطع وزیری با قیمت ۲۰ هزار تومان به مخاطبان عرضه کرده است.
.
.
وبسایت شما به علاقه مندان فلسفه وکتب علمی بسیار مفید است لطف نموده در از کتب فلسفی تا سخنرانیها ی دارید به تلگرام من بفرستید من عضو تلگرام شما شدم ممنونم
در سال گذشته کتاب مفهوم رنج و تأثیر آن بر عملکرد سیاسی اجتماعی شیعه )اثنی عشری( و یهود، نوشتۀ زهرا خشکجان، در
بخش علوم سیاسی، روابط بینالملل و مطالعات منطقهای حائر رتبۀ برتر گردید. از عنوان کتاب به سهولت میتوان پی به محتوای
تهی از معنای آن برد.
بنده هم بعد از مطالعه کتاب به همین نظر رسیدم
حیف از پولی که برای خرید این کتاب دادم.
کتاب از لحاظ محتوایی پوچ است.
اسم کتاب بسیار شکیل است اما محتوای کتاب بی معنی است .
یعنی شما هیچی از کتاب نفهمیدی؟؟؟
من کتاب را از نزدیک ندیدهام.
اما معرفی پشت جلد که همین متن بالاست، به درستی از وجه صحیحی به مسئلهی اسطوره نگاه کرده.
خود منظر درست است.
و اگر توانسته باشد اولا کتاب ایوب را برای خواننده شرح بدهد و آن را هم در وسعتِِ زمین و زمان ببیند و بعد از آن هم بتواند پیوندِ قطعیِ برساخت گرایانهی دو مشربِ یهودیت و شیعی و مسلمانی را به خوبی با هم نشان بدهد، کار خود را انجام داده
دو کامنتی که بی هیچ سندی به یاوهگی کتاب اشاره کرده اند (سعید و سارا) احتمالا خوورده حسابی در جایی دیگر داشته اند که این چنین، تخریب کردهاند. بهتر است خووورده حساب شان را روو کنند، بهجای این که کُترهای بکوبند چیزی را و انتظار هم داشته باشند که در جایی مثل صدانت، خوانندهگان حرف شان را نقد بینگارند.
من، صِرفِ خودِ این نوع نگاه به اساطیر و تابو ها را، هدیهی بزرگی به مردم ایران می دانم.
از نویسنده ی محترم، از همین بابت متشکرم.
و
امیدوارم متن کتاب هم به همین قوت معرفی کتاب باشد.
من، صِرفِ خودِ این نوع نگاه به اساطیر و تابو ها را، هدیهی بزرگی به مردم ایران می دانم.
از همین جمله می توان متوجه شد که زهرا خشک جان خودش با اسم رضا و سعید از کتاب خود این چنین تبلیغ می کند
مشک آن است که خود ببویید نه آن که عطار بگوید
من بخشهایی از کتاب رو خوندم به نظرم نویسنده برای تهیه مطالب کتاب وقت خیلی زیادی صرف کرده و از منابع متنوع و در عین حال معتبری استفاده کرده و ارتباط خوبی بین مطالب برقرار کرده و نهایتا نتایج خوبی گرفته.میخوام به خانم سارا توصیه کنم که فقط از روی عنوان قضاوت نکنیدو بعد از مطالعه ی یک اثر در مورد اون نظر بدهید.همینطور به آقای سعید میخوام بگم اگر شما به خودتون اجازه میدید که بگید زهرا خشک جان با نام رضا از کتاب خودش دفاع میکنه پس به من هم اجازه بدید بگم حتما شما با ایشون دشمنی شخصی دارید که بی هیچ دلیلی همچین قضاوتی میکند.
نمی توان هویت دینی شیعی را بدون مفهوم رنج (که دائما در حال برساخته شدن به وجوه مختلف است) تصور نمود.
خیلی مضحک است. به نظر می رسد نویسنده با دین مشکل شخصی دارد و باید به خانه تکانی ذهنی و برساخته شدن ذهن خود از جهت مثبت بپردازد .
این کتاب صرفا گزارشی است از رنج های یهود و شیعه که مشابه این گزارش دقیقا کپی کاری است که دانشجویان معارف آن را برای پایان نامه های ارشد قلم زده اند . اگر کسی در فیلد دین مطالعاتی داشته باشد متوجه می شود که
نویسنده مطلب بدیع و نواورانه نداشته است و فقط کپی انجام داده است که مشابه آن با یک سرج بسیار ساده در اینترنت قابل انجام است.
با مطالعه کتاب متوجه می شویم که نویسنده دائم می کوشد نشان دهد که مصدر دین مدام رنج را تولید و رنج ها را بازتولید می کند چه در دین یهود و دین اسلام و این موضوع را وجه اشتراک قرار داده است.
نویسنده خیلی با ظرافت کوشیده است این مساله یعنی بازتولید و برساخته شدن رنج را در دین اسلام را حتی در جمهوری اسلامی هم تعمیم دهد و این جا است که برساخته شدن رنج در دین اسلام را با موضوع ولایت فقیه پیوند می دهد و به هدف نهایی خود می رسد.
کتابِ «این رنج، یک رنج نیست» دین اسلام و دین یهود را به عنوان مصدر رنج معرفی می کند.
در ساختار گرایی و با برداشت ساخت ها می توان دین را محور رنج یا شادی معرفی کرد. نویسنده مفهوم رنج را در ساختار دین یهود و ساختار دین اسلام انتخاب کرده است.
دین یهود رنج آرمون الهی بود که سر بلند بیرون آمد. بازی ساختار دین یهود را مفهوم صبر معرفی کرد و دین یهود سربلند شد.
از نظر نویسنده دین اسلام، دین رنج است و خروجی رنج ،ولایت فقیه است و آن را با مفهوم مصلحت پیوند می دهد که از نظر نویسنده در دین اسلام رنج تولید و بازتولید شده است.نویسنده با ساختارگرایی دین اسلام را هم متهم رنج کرد و به دنبال آن ولایت فقیه را هم با رنج پیوند دادو با نظریه پوچ ساختارگرایی دین اسلام را هم متهم به رنج و خشونت کرد.
نویسنده با هوشمندی عنوان کتاب رااین رنج یک رنج نیست معرفی می کند اما در متن کتاب با نظریه پوج ساختارگرایی دین ستیزی خود را با دین اسلام نشان می دهد.
من این کتاب را مطالعه کردم و واقعیت به خاطر مقدمه کتاب و بعد متوجه شدم که فقط تعریف های که از کتاب می شود ملاک نیست محتوای کتاب خود نشان می دهد
شاید اساتیدی به خاطر رودرواسی از دانشجو یا مسایلی مقدمه برای دانشجو بنویسد به مانند خیلی از نمره ۲۰ هایی که دانشجویان می گیرند آیا این نمره ۲۰ واقعی است آیا باندبازی در جامعه علمی نیست آیا آیا و آیا های زیاد
مطالعه کتاب را توصیه نمی کنم و حیف پولی که بابت این کناب داده شود
ملاک خواننده است که صاحب خرد و شعور است .