ادبیات عرفانی فارسی در هند موضوع شماره جدید مجله اطلاعات حکمت و معرفت است. دبیری این ویژهنامه را مسعود فریامنش بر عهده داشته است. وی در گفتاری که به عنوان سخن دبیر به چاپ رسیده است به یکی از مهم ترین ژانرها در ادبیات فارسی هند، ملفوظات، نظری به اجمال انداخته و به اختصاربه معرفی و تحلیل ملفوظات، اعم از ملفوظات اصیل و جعلی، پرداخته است.
پس از سخن دبیر، بنا بر رسم معمول مجله، ویژهنامه با گفتگو آغاز شده است. در این شماره گفتگویی با دکتر فتحالله مجتبائی، هندشناس برجسته و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به چاپ رسیده که مشتمل بر اطلاعاتی سودمند درباره جریان ترجمه متون دینی هند از زبان سنسکریت به زبان فارسی و دلایل و انگیزههای ظهور این جریان در سنت هندو – ایرانی است.و اما مقالات این دفتر:
1_ «تفسیر سنت اولیاءنگاری در هند»، نوشته کارل ارنست،ترجمه مسعود فریامنش. این مقاله متضمن بحثی خواندنی درباب فرایند نگارش اولیاءنامهها در عهد سلاطین، عصر مغولان و دورههای پس از آن، و مشتمل بر بررسی چهارچوب کلی پارهای از مهمترین اولیاءنامهها است.
2_ «اخبار عارفان چشتی در عهد سلطنت»، نوشته محمد حبیبالله، استاد فقید دانشگاه علیگره هند، ترجمه سارا حاجیحسینی، که حاوی گزارشی دقیق از فرایند پیدایش و شکلگیری ملفوظات و تذکرههای متقدم چشتی است.
3_ «بازبینی خیرالمجالس»، نوشته پل جکسن، ترجمه فرزاد مروجی. مؤلف در این مقاله به بحثی مستوفی و دقیق درباره خیرالمجالس حمید قلندر پرداخته است.
4_ « طنین صدای استاد:سبک ملفوظات در تصوف آسیای جنوبی»، نوشته آمینا استاینفلز، ترجمه محمداحسان مصحفی، مشتمل بر گزارشی است از شکلگیری و تحلیل الگوهای ساختاری ملفوظات با تکیه بر ملفوظات سیدجلالالدین بخاری.
5_ « مروری بر ادبیات شطاریه» نوشته محمدرضا عدلی، دربردارنده گزارشی تازه از مهمترین آثار طریقه شطاریه است.
6_ « نگاهی به زندگی،اندیشهها و ملفوظات زینالدین شیرازی دولتآبادی»، نوشته مسعود فریامنش شرحی است از سوانح احوال، افکار، مشرب عرفانی و ملفوظات صوفی کمتر شناخته شده ایرانی که در فاصله وفات سعدی و تولد حافظ در شیراز به دنیا آمد و پس از مهاجرت به هند به حلقه مریدان برهانالدین غریب پیوست و در نهایت بر مسند خلافت او نشست.
بخشهای دیگر این دفتر عبارتاند از:
اندیشه و نظر : مقالۀ هانري كربن و سنّت گرايي با ترجمۀ انشاالله رحمتي؛ فضیلت باور (شکل گیری اخلاق باور بدون قرائن) بهقلم ریچارد ایمزبری و ترجمه علی قنبریان
و ادراک از منظر ابن عربی (تجلی حق در صور اشیاء) نوشتۀ سیروس علی زرگر با ترجمه علیرضا رضایت؛ متون هینه یانه در تاریخ فارسی قرن چهاردهم میلادی (یادداشتی بر بعضی از منابع مورد استفاده رشید الدّین) بهقلم گریگوری شوپن و ترجمه محمّد منتظری.
بخش کتاب: نقد، گفتوگو و معرفی کتاب/ منیره پنج تنی؛ طراحی بر پایۀ علوم اعصاب شناختی؛ رابطه علوم شناختی و هنر/ گفتوگو با دکتر صالح طباطبایی؛پرسش از معنای معاصرت در هنر ایران/ گفت وگو با علیرضا سمیع آذر؛ انقلاب مفهومي پيامد مدرنیسم. و در انتها بخش گزارش: تبلور همانديشي و ترويج عقلانيت در مجمع فلاسفه ايران/ ساسان یغمايي.
.
.
سخن دبیر (مسعود فریامنش)
نگاهی گذرا به سنت نگارش ملفوظات در شبهقاره
از جمله وجوه مشترک فرهنگی ایران و هند، که موضوع این شماره فصلنامه حکمت و معرفت است، میتوان به سنت نگارش ملفوظات اشاره کرد که در حلقات صوفیان پارسیگوی هند پدید آمد، طی قرون و اعصار نضج گرفت و به یکی از مهمترین ژانرهای ادبیات عرفانی در تصوف هند، بهویژه در سلسله چشتیه، مبدل گشت. گفتنی است بااینکه ثبت و ضبط سخنان پیران تصوف ایران همچون بایزید، ابوالحسن خرقانی، ابوسعید ابوالخیر، شمس تبریزی، مولانا جلالالدین بلخی و دیگران در میان اهل تصوف سابقه داشت، در هند ژانر ملفوظات، نظر به اختصاصات آن(نک: دنباله گفتار)، چندی نپائید که به قالب ادبی رایجی برای نقل تعالیم شفاهی صوفیان چشتی مبدل گشت، آنچنانکه اغلب مشایخ این سلسله چارهای جز این ندیدند که گفتارهای خویش را به این قالب مکتوب درآورند. در واقع اهمیت این ژانر ادبی، که در جای خود سخت متأثر از سنت کهن سیرهنویسی و نقل حدیث بود (نک: دنباله گفتار)، زمانی آشکارتر میشود که در نظر داشته باشیم که مشایخ سلف چشتی بهسبب تأکید بر تعلیم شفاهی دست به تألیف کتاب نمیبردند؛ پیدایش ژانر ملفوظات، سبب شد که طریقه آنان بهناگاه در سنت ادبی تمامعیاری مجال ظهور یابد و راه انتقال تعالیمشان به نسلهای بعدی چشتیه هموار شود. آغازگر این ژانر ادب عرفانی، امیرحسن علا سجزی (زنده در727 ق/ 1327م) بود، که 188 مجلس شیخ خویش، نظامالدین اولیاء، را در فاصله 707/ 1307م تا 722ق/ 1322م در کتابی زیر عنوان فوایدالفؤاد در قلم آورد.
وی این مجالس را در قالب يادداشت و خاطرات روزانه تحرير کرد و كوشيد با نثرى سلیس و روان گزارشى دلپذير از تعاليم صوفيانه نظامالديناولياء عرضه كند. چيرهدستى اميرحسن در تأليف اين كتاب، كه با ارتباط نزديك ميان مريد و مراد توأم شده بود، فوايدالفؤاد را به عرضهداشتى نظرگير از ارتباط تعليمى در طريقه چشتيه تبديل كرد، هم ازاینرو، اميرخسرو آرزو كرده بود: «كاشكى تمام كتب كه عمر در آن صرف كردهام برادرم اميرحسن را بودى و ملفوظات سلطان المشايخ ]فوايدالفؤاد [مرا بودى تا بدان در دنيا و آخرت فخر و مباهات كردمى» (ميرخورد كرمانى، محمد، سيرالاولياء، لاهور، 1978م ،ص 318). باری فوايدالفؤاد از زمان تأليف، در كنار آثارى چون قوتالقلوب مكى، احياء علوم الدين غزالى، رساله قشيريه ابوالقاسم قشيرى، مرصادالعباد نجم رازى، مكتوبات عين القضاة و لوايح و لوامع حميدالدين ناگورى، در ميان خانقاهيان هند حسن قبولی عظیم یافت ( نك: برنى، ضياءالدين، تاريخ فيروزشاهى، بهكوشش عبدالرشيد، عليگره، 1957م ،2/177؛ ميرخورد كرمانى، همان جا) و زان پس، بهویژه در حلقه دو مرید اصلی نظامالدین اولیاء، برهانالدین غریب و نصیرالدین محمود چراغ دهلی، نمونههايى به اقتفای آن تأليف شد که نزد برخی محققان به «ملفوظات اصیل» نامبردار گشتند، همچون خيرالمجالس حمید قلندر (ملفوظات نصيرالدين محمود چراغ دهلى)، نفايس الانفاس رکنالدین کاشانی (ملفوظات برهانالدين غريب)، احسن الاقوال حمّادالدين كاشانى (ملفوظات برهانالدين غريب)، هدايت القلوب میرحسن(ملفوظات زينالدين شيرازى) (برای اطلاع از نمونههای دیگری از این دست آثار، نک: فریامنش، مسعود، «حسن سجزی دهلوی»، دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبه قاره، زیر نظر گروه شبهقاره، تهران، 3/77)، هر چند که هيچ يك از اين آثار، به جايگاه فوايدالفؤاد دست نيافتند. همچنین، برخى ديگر از مؤلفان صوفيه، همچون ميرخورد در سيرالاوليا، ضياءالدين نخشبى در سلكالسلوك و على جاندار در دُرَر نظامى، نیز از سبك و سياق يا مطالب فوايدالفؤاد بهره بردهاند (نک: همانجا). تأثير فوايدالفؤاد را بر ادبيات صوفيانه، در نمونههاى گوناگون ديگرى هم مىتوان ملاحظه كرد. طرفه آنكه از همان روزگار كهن، به قصد تداوم سنت چشتیان متقدم آثارى چند با انتحال از فوايدالفؤاد و در واكنش به آن، به عنوان مهمترين و معتبرترين متن ملفوظات (براى نظر سید محمد گيسودراز در صحت فوايدالفؤاد، نك: محمداكبر حسينى، جوامع الكلم، به كوشش حافظ محمد صديقى، گلبرگه،1352ق،ص 134)، به نام مشايخ سلف چشتى جعل شد كه محققان معاصر آنها را، از منظر آکادمیک و نه تأثیری که بر حیات دینی عامه پیروان طریقه چشتیه داشتهاند، «ملفوظات جعلى» خواندهاند، از آن جمله: 1. انيسالأرواح (ملفوظات منحول عثمان هَرْوَنى) منسوب به معينالدين چشتى؛ 2. دليل العارفين (ملفوظات منحول معينالدين چشتى) منسوب به قطبالدين بختيار كاكى؛ 3. فوايدالسالكين (ملفوظات منحول قطبالدين بختيار كاكى) منسوب به فريدالدين گنجشكر؛ 4. اسرارالأولياء (ملفوظات منحول فريدالدين گنجشكر) منسوب به بدرالدين اسحاق؛ 5. راحتالقلوب (ملفوظات منحول فريدالدين گنجشكر) منسوب به نظامالديناولياء؛ 6. افضل الفؤايد، به انضمام راحت المحبين (ملفوظات منحول نظامالديناولياء) منسوب به اميرخسرو دهلوى.
گفتنی است که این ملفوظات اصیل و جعلی بهطور کلی حاوی ویژگیها و خصایصی بیشوکم بارز بودند؛ ازجمله:1. ملفوظات اصیل زیر تأثیر الگوی نقل حدیث، هدفشان در درجه اول ثبت و ضبط تعالیم شیخ است، ازاینرو، این ملفوظات بر مضامین تعالیم صوفیه، بهویژه از حیث عمل، تأکید دارند، حال آنکه ملفوظات جعلی، بهمانند اولیاءنامهها، در اغلب موارد ولایت و مرجعیت شیخ را محل توجه قرار میدادند؛ 2. ملفوظات اصیل جایجای درآکنده از پرسش و پاسخ میان شیخ و مرید و نیز نقل بدهه اشعار است، اما متون ملفوظات جعلی عمدتا فاقد خصلت شفاهی و آن تماس شخصی نزدیک میان مرید و مراد است که فوایدالفؤاد را به عرضهداشتی آنچنان نظرگیر از تعالیم نظامالدین اولیاء مبدل ساخت؛ این ملفوظات، مشایخ چشتی را اغلب در حال ایراد مواعظی کسالتبار نشان میدهند، امری که سبب شد ملفوظات در نسلهای بعدی چشتیه ویژگی شفاهی خود را تا حد بسیار از دست بدهند؛ در واقع، ملفوظات اصیل متضمن گفتگوهایی زنده و واقعی هستند و در آنها تجربه درک محضر شیخ برای مخاطب به نوعی میسر میشود و مخاطب میتواند خود را در مجلس شیخ تصور کند، اما مستمعان در ملفوظات جعلی شاهدانی ساکت در برابر واگویههای شیخاند؛ 3. ملفوظات جعلی، درواقع، متونی «گذشتهنگر»ند، به این معنا که روایتگر احوال و مقامات صوفیانی بودند که در زمانه تألیف اثر وفات یافته بودند؛ اما متون ملفوظات اصیل در زمانه حیات یک شیخ و با نظارت وی تألیف شدهاند و بدینترتیب حاوی سخنان یک شیخ معاصرند؛ 4. همچنین، از مشخصههای بارز ملفوظات جعلی میل مفرط نویسنده به اوراد و اذکار است – به جای کوشش به قصد زنده کردن حضور هدایتگر شیخ در سلوک، که ویژگی ملفوظات اصیل است؛ 5. در ملفوظات اصیل کرامات اولیاء کارکردی تعلیمی دارد. بهدیگرسخن، کرامات، در متونی از این دست، بهعنوان بخشی از تعلیم شیخ ذکر میشوند، حالآنکه در ملفوظات جعلی وجهه همت نویسنده این است که به هر بهانهای با ذکر کرامات مبالغهآمیز فراوان بر اعتبار و جایگاه قدسی شیخ بیفزاید؛ 6. ملفوظات اصیل برحسب مخاطبانشان از ملفوظات جعلی تمایز مییابند؛ مخاطب ملفوظات اصیل نخبگان طبقات اشراف و نظامی ترک حاکم بر دهلی در خلال سدههای هفتم و هشتم قمری بودند، اما مخاطبان ملفوظات جعلی عامه مردمانی هستند که بیش از آنکه به روشها و اعمال صوفیانه اشتیاقی داشته باشند، به قدرت و تواناییهای خاص مشایخ صوفی در مقام شفیع نزد خدا علاقه دارند؛7. از دیگر ویژگیهای ملفوظات جعلی انتحال وسیع این آثار از فوایدالفؤاد امیر حسن است. همچنین، گاه سهو و خطاهای تاریخی در ملفوظات جعلی راه مییابد و حتی در پارهای موارد تعالیم مندرج در آنها با تعالیم اصیل چشتی در تعارض میافتد (برای تفصیل نک: Ernst, Carl W., Eternal Garden, New York, 1992, pp. 62-85.). بحث مستوفی در معرفی، گزارش و تحلیل این ژانر بسیار مهم در ادبیات عرفانی هند از حوصله این گفتار کوتاه بیرون است و مطالب فوق صرفا برای ورود به موضوع و طرح مقدمات بحث آورده شد. خوانندگان محترم مجله را به کتاب ارزشمند استاد کارل ارنست، خلدبرین ([1]Eternal Garden)، و پارهای از مقالات این دفتر ارجاع میدهیم.
به رسم معمول، این دفتر را نیز با گفتگو با استاد دکتر فتحالله مجتبائی درباره پیوندهای مشترک ایران و هند آغاز کردهایم. در این گفتگو استاد مجتبائی، در مقام هندشناسی برجسته، به معرفی و بررسی جریان ترجمه متون دینی هند از زبان سنسکریت به زبان فارسی، دلایل و انگیزههای ظهور این جریان در سنت هندو – ایرانی، و همچنین معرفی برخی از مهمترین آثاری که در این سنت پدید آمدهاند، پرداخته است. و اما مقالات این دفتر: مقالهای از محمدحبیبالله، استاد فقید دانشگاه اسلامی علیگره و از محققان هندی پیشرو در مطالعه ملفوظات، با عنوان «اخبار عارفان چشتی در عهد سلطنت»، ترجمه سرکار خانم سارا حاجیحسینی، که مشتمل بر گزارشی دقیق از فرایند پیدایش و شکلگیری ملفوظات و تذکرههای متقدم چشتی است؛ مقاله «بازبینی خیرالمجالس»، نوشته پل جکسن، ترجمه جناب آقای فرزاد مروجی، حاوی بحثی مستوفی و دقیق درباره خیرالمجالس حمید قلندر است؛ مقاله « طنین صدای استاد:سبک ملفوظات در تصوف آسیای جنوبی»، نوشته آمینا استاینفلز، ترجمه جناب آقای محمداحسان مصحفی، مشتمل بر گزارشی است از شکلگیری و تحلیل الگوهای ساختاری ملفوظات با تکیه بر ملفوظات سیدجلالالدین بخاری؛ گفتار دیگری که در ارتباط با این موضوع در این دفتر آمده، مقالهای است از نگارنده این سطور درباره شرح احوال زینالدین شیرازی و افکار و ملفوظات او، هدایهالقلوب و عنایه علامالغیوب. این زینالدین شیرازی که در فاصله مرگ سعدی و تولد حافظ در شیراز به دنیا آمد و درنهایت در پی مهاجرت به هند در دکن به حلقه مریدان برهانالدین غریب پیوست، از صوفیان بزرگ دکن است که ملفوظات او حاوی مطالب نغز عرفانی و درآکنده از اشعار شاعران بزرگ ایران است.
گفتنی است که دیگر مقالات این دفتر نیز هر یک به نحوی با موضوع ادبیات عرفانی در شبه قاره هند ارتباط دارند. مقاله استاد کارل ارنست، استاد ممتاز اسلامشناسی در بخش مطالعات ادیان دانشگاه کرولاینای شمالی، با عنوان «تفسیر سنت اولیاءنگاری در هند»، ترجمه نگارنده این سطور، متضمن بحثی خواندنی درباب فرایند نگارش اولیاءنامهها در عهد سلاطین، عصر مغولان و دورههای پس از آن، و مشتمل بر بررسی چهارچوب کلی پارهای از مهمترین اولیاءنامهها است. از نکات شایان توجه در تحقیق ارنست این است که اولیاءنامهها، بهویژه در عهد مغول، در بافت و زمینهای کاملا سیاسی تألیف شدهاند و همپوشانی فزاینده اهداف و غایات سیاسی یکی از درونمایههای اصلی اینگونه آثار است؛ ازآنجاکه اولیانامههای این عهد در زمانه توسعه امپراتوری مغول پدید آمدهاند، از دیدگاه پانهندی این امپراتوری دفاع میکردند، و درواقع، توان گفت که در خدمت ترویج شعارها و اهداف و مقاصد توسعهطلبانه آن امپراتوری درآمدند. برای نمونه، داستانهایی در این اولیاءنامهها دیده میشود که مربوط به فعالیتهای مشایخ متقدم چشتی در به اسلام درآوردن غیرمسلمانان است، موضوعی که در نگاشتههای سدههای هفتم و هشتم قمری به چشم نمیخورد. این موضوع قدرت حاکم را با اولیاء صوفی و نیز توسعه بنیانها و اصول اسلامی جامعه پیوند میداد و سبب شد تا نویسندگان عهد مغول آثاری پدید آورند که در آنها مرز اولیاءنامه و تاریخ دودمانی از میان برود. درواقع، در این آثار رویکرد تاریخنگارانه گرایشهای اولیاءنامهای و درباری را به هم میآمیزد. در اولیاءنامههای پس از عهد مغول و دوره استقلال پاکستان نیز نقش صوفیان درتغییر کیش گسترده عامه غیرمسلمان به اسلام از نو طرحریزی و به کرامات اولیاء منسوب شده است. به گفته مؤلف اولیاءنامههای دوره استقلال تفاسیر مورد تأئید دولت از نقش اولیاء صوفی در تغییر کیش گسترده غیرمسلمانان به اسلام را بازتاب میدهند. ؛ مقاله « مروری بر ادبیات شطاریه» نوشته جناب آقای محمدرضا عدلی دربردارنده گزارشی تازه از مهمترین آثار طریقه شطاریه، همچون لطایف غیبیه شاهعبدالله شاری، معدنالاسرار شیخ قاضن شطاری، جواهر خمسه شیخ محمد غوث گوالیاری و… با استفاده از نسخههای خطی این آثار است. در پایان امید میبندم که این دفتر سهمی هر چند اندک در معرفی، شناسایی و تحلیل و نقد ادبیات عرفانی هند، بهویژه ژانر ملفوظات، داشته باشد. همچنین بر خود فرض میدانم که از دوستان دانشورم که از سر لطف زحمت ترجمه و نگارش این مقالات را بر عهده گرفتند صمیمانه سپاسگزاری کنم.
[1] . ترجمه این کتاب به قلم نگارنده این سطور به پایان رسیده است و اگر بخت یار مترجم باشد کتاب در آیندهای نه چندان دور منتشر خواهد شد.
.
.
نشانی الکترونیک: ehvm86gmail.com
کانال تلگرام: t.me/Doostanehekmatmarefat
.
.