استاد گرامی جناب آقای دکتر عبدالکریم سروش در فایل صوتیای که اخیرا منتشر کردهاند در پاسخ به منتقدان گفتهاند که حکومت ایران از اصلاحطلبان خواستهاست که دکتر سروش را نقد کنند تا بتوانند به حاکمیت برگردند، منتقدانی که مورد اشارهی ایشان بودهاند هم در اجابت امر حاکمان چنین کردهاند و همچنین این منتقدان ذرهای دغدغهی دین و خدا و پیغمبر و معنویت ندارند.
در زمینهی این ادعای شگفتآور صرفا به چند نکتهی کوتاه اشاره میکنم:
۱- تا جایی که خبر دارم حتی یک اصلاحطلب داخل کشور هم به دکتر سروش اتهام ادعای پیامبری نزده است (علیرغم انتقادات متعددی که به «رویاهای رسولانه» داشتهاند).
۲- تا جایی که اطلاع دارم سالهاست از هیچ یک از اصلاحطلبانی که بارها احضار و زندانی و صدها ساعت بازجویی شدهاند خواسته نشدهاست که با دکتر سروش مرزبندی کنند و اساسا موضوعات بازجویی ارتباطی با ایشان نداشته است.
۳- این اتهام عجیب و غریب یک نیتخوانی ناروا و تهمت بیاساس به اصلاحطلبان است و از سوی متفکری چون ایشان مایهی تعجب است.
۴- اساسا این تصور اشتباه است که نقد دکتر سروش چنان وزن و تاثیری دارد که بتواند باعث راه دادن به بخشی از اصلاحطلبان برای ورود به حاکمیت شود. اگر بخشی از نهادهای امنیتی با بخشی از اصلاحطلبان مشکلی دارند، ناشی از عدالتجویی، دموکراسیخواهی و اصلاحطلبیِ اصلاحطلبان و علل و دلایل پرشماری است که قابل فروکاهش به تاثیرپذیری از ایشان یا هر نواندیش و روشنفکر دیگری نیست. اساسا بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان و نواندیشان دینی از ابتدا هم نسبت به بعضی مواضع سیاسی و دینی دکتر سروش انتقاد داشتهاند. در مورد «رویاهای رسولانه» هم به نظر میرسد تقریبا همهی چهرههای شاخص نواندیشی دینی در ایران در زمرهی منتقدانش بودهاند و از قضا تا جایی که دیدهام کیهان و نهادهای نزدیک به راست افراطی در تهران و قم به آن واکنشی نشان ندادهاند.
۵- این ادعای ایشان (که فقط خدا میتواند با این قاطعیت بکند) که منتقدانشان ذرهای دغدغهی دین و خدا و پیغمبر و معنویت ندارند هم از استاد اخلاقی در رتبهی ایشان حقیقتا عجیب و مایهی تاسف است.
تنها درخواستی که امثال بنده و جناب علویتبار (و اکثر نواندیشان دینی و اصلاحطلبان که میشناسم) به عنوان خیرخواهانِ نواندیشی دینی در خلوت و جلوت از ایشان و منتقدانشان داشتهایم این بوده است که کمک کنند گردوغبار فضای گفتگو فروبنشیند و به قواعد گفتگوی استدلالمحور بدون حواشی و اتهامات ناروای شخصی و تخفیف و تحقیر و فروکوفتن منتقدان پایبند باشند.
امیدوارم استاد سروش در اتهام ناروا و بیاساسِ «معاملهی اصلاحطلبان با حکومت برای نقد ایشان» تجدید نظر کنند، در عوض پاسخهای استدلالمحورشان را به خطاهایی که در مطالب دکتر آرش نراقی و سایر منتقدان «رویاهانه رسولانه» میبینند منتشر کنند، و اگر صلاح میبینند که پاسخی ندهند از اتهامات بیپایهی شخصی به اصلاحطلبان اجتناب کنند.
.
.
دربارهی یک اتهام عجیب و ناروا
نویسنده: حمیدرضا جلائی پور (جامعه شناس)
.
.
با سلام، آنچه از پاسخ دكتر سروش به پرسشى در باره انهامات ادعاى نبوت و راه اندازى فرقه سروشيه برمى آيد اينست كه منظورشان مشخصا همان افترازنندگان هستند (آرش نراقى و اكبر گنجى) . جاى تعجب است كه جناب جلايى پور به اين مسئله اعتراض مى كنند. گويا فراموش مى كنند كه غالب اصلاح طلبانى نظير ايشان كه از دكتر سروش خواسته اند پاسخى به اصطلاحا نقدهاى اين دو بدهند، اين طور استدلال كرده اند كه نراقى و گنجى از اصلاح طلبان به نام هستند كه چنين و چنان… حال چرا عدم اعتقاد به برخى مبانى دينى را كه سروش مشخصا در باره گنجى ذكر مى كند به خود مى گيرند، تعجب آور است!
واقعا جاي تعجب بسيار دارد نحوه ي برخورد دكتر سروش .
اولين مولفه هاي نقد و نقادي و حداقل معيار منطق و استدلال در اين پاسخ سروش به منتقدانش نيست .
متاسفانه دکتر سروش یادش رفته که قدیم ها چه درس هایی در اخلاق و منطق و تحقیق و نقد می داد! یکی عدم اتهام و نیت خوانی بود! ویکی تفاوت انگیزه و انگیخته.
بجای پاسخ به اشکال, به گوینده ی اشکال, اشکال می گیرد!
بعد هم ادعای علوم غیبی و باطنی از نیت منتقدین می کند. ایا همه ی منتقدین ایشان که در مقاله ی اقاب محمد سهیمی ذکرشان رفته است, با رژیم ساخت و پاخت کرده اند؟! عجب انسان متوهمی است این عبدالکریم سروش!
بسیار عجیب است که دکتر جلایی پور توقع دارند به ادعای اقایان گنجی و نراقی پاسخ علمی داده شود. اگر کسی به شما بگوید که ادعای پیامبری کرده ای و دنبال فرقه سازی هستید احتمالا خونسرد به تحلیل فلسفی می پردازید و طرف را نقد می کنید.
اقای جلایی پور دکتر سروش نامی از اصلاح طلبان نیاوردند که شما خودتان و اقای علوی تبار را مخاطب دانسته اید. گفتند برخی از کسانی که مرا متهم کرده اند.یعنی شما هم معتقدید سروش ادعای پیامبری کرده است؟
در باره رویاهای رسولانه هم عجیب است سروش مقاله دوم و یوم را در پاسخ به نقدها نوشته و در پاورقی هم نام منتقد و ارجاعات را اورده است.
آیا شما معتقدید اگر او به همه نقدها پاسخ ندهد مشکل اخلاقی دارد؟ بسیار عجیب است
ایمیل مستعار است
آیا این آقای علی تبریزی همان اکبر گنجی نیست که همه جا می آید و ازخود دفاع میکند و به سروش اهانت میکند؟
ثانیا شایعه ها حکایت دارد که گویا منظور سروش از بعضی اصلاح طلبان آقای جلایی پور است.والله اعلم.
سلام
من هم در شگفتم چرا دکتر سروش مدتی است در مباحث معرفت شناسی و در پاسخ به نقد شاگردانشان در موضوع نظریه رویای رسولانه پای سیاست را به میان می کشند و هر کسی که لسانی یا قلمی نقد این نظریه می کند او را وابسته به حاکمیت جور می داند ، ایشان را چه شده است .
آیا این آقای مصطفا غلامی همان عبدالکریم سروش نیست که همه جا می آید و از خود دفاع می کند و به اکبر گنجی اهانت می کند؟ ثانیا: چرا آقای سروش کارشان شده فقط اتهان زنی به دیگران و هر مخالفی را از طریق تهمت زدن طرد کردن؟ این هم پاسخ به شیوه خودتان.
در سایت گویا آقای دکتر سهیمی پاسخ مهمی به اتهامات آقای دکتر سروش داد اند و نشان داده اند که آقای دکتر سروش هیچ کس را از تهمت زنی هایش مصون نداشته است. از دکتر فنایی، ملکیان و نصر و کدیور و همه و همه. این مقاله امروز منتشر شده حتما بخواندیش:
http://news.gooya.com/politics/archives/pdf/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1%20%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%B4%20%D9%88%20%D8%A7%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%20%D8%B7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86.pdf
کاش جناب دکتر سروش بجای تکفیر اصلاح طلبها و منتقدان و سفیه و جاهل و مغرض و سازشکار با حکومت خواندن آنها، پاسخی علمی به منتقدان خود می دادند؟ آیا بی دین خواندن مصطفی ملیکان کار علمی است؟ چه بلاهایی بر سر منتقدان نواندیش دینی خود آورده اند. حتما مقاله آقای دکتر سهیمی را بخوانید و خود داوری کنید. حسادت به دکتر سید حسین نصر نیز ایشان را به تخریب او کشانده است.