پژوهشگران آلمانی به تازگی دریافتهاند که تماشای پورنوگرافی با کوچک شدن قشر خاکستری مغز و تضعیف برخی ارتباطات مغزی همراه است.
یکی از فرضیههایی که موسسه تکامل انسانی مکس پلانک و دانشکده روانپزشکی شریته آلمان به طور مشترک مطرح کردند، به آسیب بخش خاکستری مغز در اثر تماشای پورنوگرافی اشاره دارد؛ چون مغز مردانی که بیشتر پورن میبینند، کاملا متفاوت با مغز معمولی است.
در این پژوهش امآرآی (MRI) مغز مردان ۲۱ تا ۴۵ ساله که گفته بودند در هفته بطور متوسط بیش از چهار ساعت پورن تماشا میکنند، مورد مطالعه قرار گرفت؛ نتیجه اینکه مغز کسانی که بیشتر در معرض پورنوگرافی قرار میگرفتند، در مناطقی که “انگیزه” و سیستم پاداش را در کنترل دارد کوچکتر بود.
هیچکدام ار افرادی که در این مطالعه شرکت داشتند اعتیاد به پورنوگرافی یا اعتیاد به سکس را گزارش نکرده بودند.
سیستم پاداش (ریوارد سیستم) سیستم پیام رسانی ویژه مغز همه پستانداران است که بدن را از برطرف شدن نیازهایش آگاه میکند.
به این ترتیب که پس از برطرف شدن گرسنگی، برآورده شدن میل جنسی، گوش کردن به موسیقی و بسیاری از نیازهای دیگر مغز با ترشح هورمونی در فرد احساس لذت ایجاد میکند.
دکتر سیمونه کیون، مدیر این گروه تحقیقاتی میگوید: “نتایج این تحقیق میتواند بیانگر این باشد که مصرف مرتب پورنوگرافی سیستم پاداش مغز را تنبل میکند.”
به گفته این پژوهشگران، مغز این افراد هنگامی که در حال تماشای صحنههای سکسی محرک بودند، پیام پاداشی کمتری صادر کرده است تا یک تماشاگر گهگاهی این فیلمها؛ به این معنی که مصرفکنندگان هر روزه پورنوگرافی از تماشای این صحنهها کمتر از یک تماشاگر معمولی لذت بردهاند.
سیمونه کیون گفت: “از این رو ما تصور میکنیم کسانی که زیاد پورن میبینند، به محرکهای بسیار قویتر جنسی نیاز دارند تا به لذت طبیعی برسند.”
این امر میتواند دلیل نارضایتی از زندگی جنسی در بسیاری از زوجهای متقاضی پورنوگرافی باشد.
این در حالیست که در برخی کلینکهای درمان مشکلات جنسی، پورنوگرافی به عنوان ارتقا دهنده زندگی جنسی توصیه میشود؛ اما پژوهشهای اخیر نشان میدهد که تماشای بیش از حد پورنوگرافی احتمالا میتواند زندگی جنسی زوجها را به مخاطره بیندازد.
سیمونه کیون توضیح میدهد: ” یک تحقیق تازه دیگر نشان داد نوجوانان پسری که هر روز با موضوعات اروتیک سر و کار دارند علاقه بیشتری به انواع غیرقانونی پورنوگرافی وبه کار بردن آن در زندگی روزمره خود نشان میدهند. برخی محققان نیز به این نتیجه رسیدهاند که مصرف روزمره پورنوگرافی میل به اجرای آنچه را که دیدهمیشود، بیشتر میکند.”
“این میل به تکرار خود به خودی دقیقا مشابه مکانیزم اعتیاد به مواد مخدر است. یعنی چون مصرف مواد مخدر، پس از مدتی، کارایی مغز در ایجاد حس لذت را کم میکند، فرد اعتیاد به محرک بیشتری پیدا میکند تا بتواند سیستم پاداش مغز را به همان اندازه قبل فعال نگه دارد.”
پیش از این ثابت شده بود که تماشای زیاد پورنوگرافی با کاهش ارتباط بخش پیشین مغز و سیستم پاداش مربوط است؛ ارتباطات این دو منطقه مغز در ایجاد انگیزه نقش دارند و لذت طلبی را کنترل میکنند.
به این ترتیب از این تحقیق میتوان به دو نتیجه رسید که یا تماشای پورنوگرافی باعث تخریب مغز میشود یا اینکه افرادی که بخشی از کورتکس مغز آنها کوچکتر است نیاز به تماشای پورنوگرافی دارند.
اگر نتیجهگیری دوم درست باشد، میتوان پیش بینی کرد که چه مردانی بیشتر به تماشای صحنههای اروتیک علاقمندند.
به عبارت دیگر شاید کوچکی حجم مغز تماشاگران پورنوگرافی در واقع عامل علاقمندی این افراد به تماشای صحنههای اروتیک باشد نه محصول آن؛ یعنی میتوان نتیجه گرفت افرادی که بخشی از مغزشان کوچکتر است در واقع به محرک خارجی بیشتر و قویتری برای رسیدن به لذت معمولی احتیاج دارند و به همین دلیل به تماشای پورنوگرافی روی میآورند.
مصرف جهانی پورنوگرافی به دلیل دسترسی سادهتر و مخفیانهتر به این محصولات در اینترنت، بسیار افزایش یافته است.
در ایران نیز با افزایش مبادله این فیلمها با موبایل، تجارت فیلمهای پورنوگرافیک به یک حرفه غیرقانونی پرسود تبدیل شدهاست.
دکتر سیمونه کیون معتقد است با توجه به اینکه آمار نشان میدهد ۵۰٪ کاربران اینترنت به طور مرتب پورن تماشا میکنند، تحقیق در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است.
“این تحقیق نشان میدهد که بینندگان دائمی پورنوگرافی پاسخ طبیعی به محرک جنسی ندارند یا اینکه قدرت پاسخ به محرک در آنها کاهش یافته است که این امر در واقع به بیمیلی جنسی و روابط ضعیف جنسی میانجامد.”
تحقیق دیگری که در ژورنال انجمن روانپزشکان آمریکا منتشر شده است به رابطه میان افزایش تماشای پورنوگرافی و افسردگی و روی آوردن به الکل اشاره میکند.
پژوهشگران این تحقیق نیز متوجه تفاوت مشابهی در اندازه مغز شدهاند؛ به ویژه در مناطقی که اعتیاد به موادی چون کوکائین و الکل را کنترل میکند.
در این تحقیق نیز تماشای زیاد پورنوگرافی به اعتیاد به مواد مخدر و الکل ربط داده شده است.
روشهای غلبه بر اعتیاد به پورنوگرافی و تصاویر جنسی
1- تشخیص دهید که پورنوگرافی به خاطر تاثیرات هورمونی که دارد از عادت های بد دیگر اعتیادآورتر است و درنتیجه فقط زمانیکه خودتان واقعاً بخواهید می توانید آن را کنار بگذارید.
2- منابعی که از آن پورنوگرافی دریافت می کنید را شناسایی کنید. آیا این منبع اینترنت است؟ یا یک مجموعه فیلم؟ به مرحله ۴ دقت کنید.
3- بین خودتان و آن منابع فاصله بیندازید، مثلاً: کامپیوترتان را در یک اتاق عمومی در خانه قرار دهید نه در اتاق خواب شخصیتان. همچنین می توانید این وب سایت ها را در ویندوز کامپیوترتان بلاک کنید تا دیگر نتوانید به آنها دسترسی داشته باشید.
4- از شر منابعی که در دست دارید خلاص شوید. روی دی وی دی ها با خودکار خط بیندازید که دیگر قابل استفاده نباشند و بعد دور بریزیدشان. عکس ها و مجله های پورنویی که دارید را پاره کرده و دور بریزید. کلیه فایل های پورنویی که روی کامپیوترتان دارید را پاک کنید.
5- موقعیت هایی که شما را بیشتر تحریک می کنند شناسایی کنید و با این موقعیت ها فاصله بگیرید. اگر یک آهنگ یا بازی ویدئویی خاص این تحریک را ایجاد می کند، آن را برای مدتی کنار بگذارید. شاید مجبور شوید چند وقت از رفت و آمد با دخترها یا پسرهای جذاب صرفنظر کنید. البته بعد از اینکه اعتیادتان از بین رفت می توانید به وضعیت عادی برگردید.
6- یک عادت تازه را شروع کرده تا جایگزین عادت به پورنوگرافی شود.
7- پیگیری روند پیشرفتتان هم می تواند کمک کند. به ازای هر روزی که بدون پورنوگرافی می گذرانید یک تیک روی تقویمتان بزنید. سعی کنید یک رشته طولانی از این تیک ها ایجاد کنید.
8- یک دوست پسر/دوست دختر پیدا کنید. احتمالاً به این خاطر به پورنوگرافی معتاد شده اید که آرزو داشتید یک شریک عشقی در زندگی واقعی داشتید. شاید اینقدر خجالتی هستید که نمی توانید در دنیای واقعی با دختر یا پسر موردعلاقه خود حرف بزنید.
9- بعد از گذشت یک مدت طولانی—مثلاً شش ماه، یک سال– به خودتان پاداش بدهید.
۱۰- کارهای اینترنتی مثبت برای خود ایجاد کنید. درمورد یک موضوع خاص عضو یک انجمن شوید. یا وقتی احساس بیکاری و بیحوصلگی میکنید از بازی های آنلاین استفاده کنید.
۱۱- اگر به هر دلیل دوباره به پورنوگرافی روی آوردید، برای اینکه نتوانسته اید خودتان را کنترل کنید خود را مجازات نکنید چون اینکار فقط اعتماد به نفس شما را پایین می آورد و باعث می شود بیشتر از قبل به پورنوگرافی روی بیاورید. برای چند روز استفاده از فیلم هاف عکس ها، شبکه ها و سایت های پورنو را برای خود ممنوع کنید.
۱۲- از دوستانی که شما را به اینکارها ترغیب می کنند دوری کنید.
۱۳- استفاده از کامپیوتر را برای خود محدود کنید. شاید اگر کامپیوتر جلوی رویتان نباشد به فکر این چیزها نیفتید. سعی کنید شب ها پای کامپیوتر ننشینید.
نکات
· بفهمید که اعتیاد به پورنوگرافی تنها لذتی نیست که باید از آن دوری کنید، به آن بعنوان یک اعتیاد نگاه کنید که هیچوقت قابل درمان نیست.
· با کسانی که به آنها اعتماد دارید در این رابطه حرف بزنید و از آنها بخواهید که از شما حساب بکشند. اکثریت مردم به پورنوگرافی اعتیاد دارند اما خجالت می کشند که آن را به زبان بیاورند.
· پورنوگرافی می تواند باعث شود که در مقابل جنس مخالف خجالتی تر و افسرده تر شوید.
· در صورت امکان از تنها ماندن در شب ها جلوگیری کنید.
· موقعیت هایی که این اتفاق ها برایتان می افتد را شناسایی کنید. آیا وقتی بی حوصله هستید به پورنوگرافی روی می آورید یا وقتی عصبانی هستید؟ یا وقتی دلتان شکسته است؟ خسته اید یا احساس تنهایی می کنید؟
· اگر فکر می کنید والدینتان به شما شک کرده اند به طور خصوصی با آنها حرف بزنید و مشکلتان و برنامه ای که برای ترک آن دارید را برایشان توضیح دهید.
· در صورت امکان برنامه ای دانلود کنید که کلیه سایت های پورنو را فیلتر می کند.
· این مشکل مختص شما نیست پس ناراحت نباشید. البته این هم بهانه برای تماشای اینگونه فیلم ها و عکس ها نیست.
· اگر با گوش کردن به موسیقی هوس میکنید سراغ پورنوگرافی بروید، مراقب خواننده هایی که آهنگ هایشان را گوش می کنید باشید.
· اگر تصمیم گرفته اید با این عادت خود مقابله کنید، فقط کافی است یک “نه” محکم به خود بگویید و بلافاصله به کار دیگری مشغول شوید.
· اگر با دیدن یک دختر یا پسر فکرهای اینچنینی به مغزتان رسید، سعی کنید بلافاصله فکرتان را به چیز دیگری مشغول کنید.
هشدارها
· وقتی در حال ترک پورنوگرافی هستید، هیچوقت کسی را مجبور به سکس با خودتان نکنید چون اینکار فقط مشکل را بدتر می کند.
· هیچقت به خودتان اجازه ندهید از تحریک شدن برای رو آوردن به پورنوگرافی احساس گناه کنید. همه آدمها وسوسه می شوند.
· تماشای پورنوگرافی برای افراد ممنوع و غیرقانونی است. پس قانون مدار باشید.
· اگر احساس می کنید از نظر هورمونی تحریک می شوید، کارتان را به خاطر آن توجیه نکنید.
· به خاطر آن از خودتان متنفر نشوید. شاید به نظر عجیب باشد اما اکثر آدم ها پورنوگرافی نگاه می کنند. یادتان باشد شما تبه کار نیستید، یک قربانی هستید.
· از رفتن به سایت هایی که پورنوگرافی ندارند اما لینک های سایت های پورنوگرافی در آنها هست خودداری کنید.
تحقیق بسیار روشنگرانه و مهمی بود،
توصیه میکنم فیلم Shame 2011 اثر زیبای استیو مک کوئین را هم حتما ببینید، موضوعش درباره همین مساله هست.
فیلم “شرم” واقعاً زیبا و نکته سنجانه است. چقدر خوب کردید که این فیلم را معرفی کردید. این را هم بنویسم که دوستان فیلم شرم استیو مک کوئین را با فیلم “شرم”(1968)ساخته اینگمار برگمان که موضوع متفاوتی هم دارد اشتباه نگیرند.
فیلم “دان جان”(2013) هم توصیه کردنی است. به این لینک رجوع کنید:
https://en.wikipedia.org/wiki/Don_Jon
چنانکه میدانید “دان جان” تعبیر انگلیسی “دُن خوان” ( گاهی به دُن ژوان تلفظ و نوشته میشود) در اسپانیایی است-ریشه آن به اسپانیا برمیگردد-، که چونان اسطوره “بی بند و باری جنسی” شناخته میشود
نگر این لینک:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%86_%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86
و در روانشناسی نیز کاربرد دارد.
نگر:
https://en.wikipedia.org/wiki/Don_Juanism
موتسارت هم أُپرایی در دو پرده تحت همین عنوان و با همین محوریت دارد.
نگر:
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D9%86_%DA%98%D9%88%D8%A7%D9%86
جرج برنارد شاو نمایشنامه ای دارد که بخش سوم آن “دو خوان در جهنم” نام دارد. این بخش را ابراهیم گلستان ترجمه کرده است، ولی نمیدانم در دسترس است یا نه؟ و یا اگر یافت نمیشود، آیا نسخه پی دی اف آن پیدا میشود یا نه. تقریر تازه ای است از سرنوشت دن خوان. خواندن این نمایشنامه هم خوب است.
چه جالب دوستانی که با پورن مخالف هستند فیلمهایی را معرفی می کنند که فقط کافیه پوسترشون را ببینی تا بفهمی چقدر خود این فیلمها شبیه پورن هستند!
این فیلمها در محتوا مسائلی مثل پورن را محکوم می کنند اما در دقیقا از نظر بصری و فرمی با تصاویر برهنه و جذابیتهای جنسی تماشاگرانشان را جذب می کنندو در نهایت توسط برخی زاهد مسلکها هم توصیه می شود.
تجربه شخصی من حاکی از آن است که دقیقا همین دوستان به خاطر مسائل جنسی این فیلمها را دانلود می کنند.
به نظر می رسد مسابقه ی پاکدامنی است!
یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش!
جَنابِ آقا/خانمِ “دانشجو” سلام!
چند نکته را “دوستانه” متذکر میشوم و تمام.این لون سخن گفتن، اگر قرار است بقولِ جوانهایِ امروزی “مچگیری” کند، بیشتر مچگیر را “رسوا” میکند! امّا چرا؟
من تنها به این یک جمله شما توجّه میدهم:
“تجربه شخصی من حاکی از آن است که دقیقا همین دوستان به خاطر مسائل جنسی این فیلمها را دانلود می کنند”.
اوّلاً: اُنظُر إلى ما قالَ و لاتَنظُر إلى مَن قالَ!
«به گفته بنگر و نه گوینده آن». مغالطهیِ “انگیزه و انگیخته” در دعاوی شما آشکار است. نیّت کاوی و نیّتخوانی نه تنها مغالطه است که اخلاقاً نیز روا نیست.اینجا قرار نیست این بنده درس بدهد، و مخاطبان درس گیرند. نه من معلم ام و نه مخاطب دان امزو من. خواهندگان خود یا این مغالطه را میشناسند و یا براحتی با جست و جویی آنرا مییابند. جالب است که این مغالطه در روزگار ما محبوبیّت زیادی یافته، حتّی بین روشنفکران، دیگه چه برسد “دانشجویان”!
ثانیاً: مغالطهیِ “قیاس به نفس” در این جمله شما موج میزند! امّا این یکی را کوتاه توضیحی میدهم چه آنکه رسوایی همینجاست!
سقراط میگفت کسی که بداند دروغ بد است، دروغ نمی گوید، آنهایی که دروغ میگویند، “گمان” میکنند که “میدانند” دروغ بد است، واقعاً نمیدانند دروغ بد است. اگر نه از قعل دروغ گفتن دست میشستند. سقراط بدون آنکه توجّه داشته باشد قیاس به نفس میکرد و این مغالطه است. امّا حُسن مغالطه سقراط این بود که او میخواست انگ به این و آن نزند، و شما عکس او! این نحوه سخن گفتن، تنها نشان میدهد که شما خود بدان بلیه مبتلاء هستید، و با قیاس خود با دیگران، آنرا به دیگران هم تعمیم میدهید!
ثالثاً: چطور از یک قضیه شخصیه، حکمی کلّی بیرون کشیدید؟!
حرف آخر را هم بزنم تا خَیالتان آسوده شود!
بنده از جَناب “شاهد” بیخبرم(نویسنده کامنت اوّل)، امّا خودم نه تنها “زاهد مسلک” نیستم(و چنین ادّعایی نیز نکرده ام)، “پاکدامن” هم نیستم و چنین ادعایی هم نکردهام.
ظاهراً شما خوش دارید به زور حرف در دهان دیگران بگذارید و مدام نیّت بکاوید و انگیزه بخوانید، اگر نه بنده که ادّعای پاکدامنی و زهد نکردهام.
اندکی ادب، و اندکی منطقی سخن گفتن، شرط لازم(و نه کافی) ورود به یک گفت و گو است، برای اسکات خصم، نباید هم مغالطه منطقی کرد و هم خطای اخلاقی! اگر نه اگر کسی هم خطایی کرده باشد، با مفسدهای بدتر کاری نمیتوان کرد. خون به خون شستن مُحالست و مُحال!
این همه لفاظی برای یک خط که تازه به قید تجربه شخصی هم محدود شده.
برای من عجیب است که کاربری بی نام اینقدر علاقه دارد با انشانویسی های بی سروته از خودش دفاع کند.به نظرم این دفاع دلیلی است برای همان مسابقه ی پاکدامن نمایی!
اولا این حرف کاملا غلط است.حرف در موقعیتش ممکن است از نظر محتوایی تغییر کند.یک حرفی را نامزد ریاست جمهوری بزند یک معنا دارد،همان حرف را یک اتحادیه کارگری بزند یک منظور دیگر.
ثانیا مغالطه قیاس به نفس هم روی دیگر سکه نیتخوانی است.اگر شما کسی ا متهم به قیاس به نفس بکنید در حقیقت همان نیتخوانی را کرده اید.
ثالثا من گزاره را در حالت شخصیه بیان کردم.اگر من می گفتم”همه این افراد برای جذابیت جنسی این فلیمها را میبینند”حرف شما درست بود.اما وقتی بنده قید”تجربه شخصی من”را بان ردم کاملا دارم می گویم که از راه استقرار به این نتیجه رسیدم پس یقین آور نیست.
1-هر مطلبی باید منبعی داشته باشد به ویژه اینکه ادعای علمی بودن هم می کند.
2-هر تحقیقی برای اینکه علمی تلقی شود باید توسط دانشمندان آن رشته مورد ارزیابی قراربگیرد و امروزه این کار در مجلات معتبر رخ میدهد.پس هر تحقیقی در سایتهای خبری خارجی الزاما علمی نیستند فقط به مقالات ISI که در نشریات درجه یک چاپ شده اند می شود اعتماد کرد.
3-هر تحقیق علمی باید دارای فکتهای خام خود نیز باشد مثلا این تحقیق باید به طور ریز در مورد گروه بندی ،تعداد افراد مورد تحقیق و …به ما اطلاعات بدهد.نتیجه گیری تنها بخش کوچکی از تحقیق است که متاسفانه در این مطلب فقط بخش نتیجه گیری بیان شده است.
4-تاریخ علم نشان میدهد که چگونه نتیجه گیریهای غلطی از آزمایشهای درست شده است.مانند وجود ماده ای به نام اتر.پس وجود فکتهای تحقیق ضروری است تا خود خواننده بتواند فرآند نتیجه گیری را انجام دهد.
5-نتیجه ی تحقیق این است:
“صرف مرتب پورنوگرافی سیستم پاداش مغز را تنبل میکند.”
خب با فرض صحت و درستی تحقیق باز هم ربط منحصر فردی بین این نتیجه و پورنگرافی پیدا نمی شود جز اینکه تحقیق روی کسانی بوده است که پورن نگاه می کردند.
برای محکوم کردن تماشای پورنگرافی به عنوان یک عمل زیان آور برای سلامتی باید حداقل چند تحقیق دیگر صورت بگیرد.
تحقیق روی:
افرادی که به صورت رسمی(شرعی) و متعادل و با یک شریک جنسی سکس دارند.(تک همسری)
افرادی که به صورت غیررسمی و متعادل با یک شریک جنسی سکس دارند.( ازدواج سفید )
افرادی که به صورت رسمی و افراطی با یک شریک جنسی سکس دارند.
افرادی که به صورت غیررسمی و افراطی با یک شریک جنسی سکس دارند.
افرادی که به صورت رسمی و متعادل و با چند شریک جنسی سکس دارند.(چند همسری)
افرادی که به صورت غیررسمی و متعادل و با چند شریک جنسی سکس دارند.( ولنگاری )
افرادی که به صورت رسمی و افراطی و با چند شریک جنسی سکس دارند.
افرادی که به صورت غیررسمی و افراطی با چند شریک جنسی سکس دارند.
افرادی که تنها پورن نگاه می کنند و خود ارضایی می کنند.
و ….
لازم نیست بگم چقدر این کار دشواره و سخته ولی این در حقیقت یک تحقیق به روش علمی است.تازه مورادی مثل سن جنیست و نزاد هم باید دسته بندی شود و در نهایت آمارهای خامی استخراج شود.
6-واضحه که یچ موسسه ای پولی برای همچین تحقیقات گسترده ای نمی دهد در نتیجه در نهایت تحقیقات می شود منحصر به همین دست شبه تحقیقهای لاغر.
7-اما ترفند این تحقیقات یک کار بسیار ابتدایی است.ارتباط دادن بین دو موضوع و فروکاستن اهیمت سایر جنبه ها. مثلا توی این تحقیق به ورزش کردن یا نکردن ،نوع تغذیه وسبک زندگی افراد و احساس روانی افراداز زندگی توجه نشده است.بلکه فقط به دنبال ارتباط بین پورن دیدن و سایر مغز بوده است!
8- نمونه ی دیگر این دست تحقیقات، شبه تحقیقاتی است که روی مصرف گوشت قرمز و سلامتی انجام می پذیرد.اینکه تعدادی افراد توی زندگیشان روزانه فلانقدر گوشت قرمز خورده اند و در نهایت فلان درصدشون بر اساس سرطلان مرده اند پس مصرف گوشت قرمز اینقدر درصد شانس احتمال به سرطان را زیاد می کند و دقیقا فردایش توی اخبار علمی-فرهنگی شبکه 4 اعلام میشود.با توضیحات مشخص است که چقد این تحقیقات بی پایه و پای در هوا هستند چونکه دارای درجه زیادی از تقلیل گرایی هستند.
9-اما به نظر میاید چیزی که این شبه تحقیق می خواهد بگوید همان چیزی است که گذشتگان ما به صورت سنتی می گفتند.اگر زیاد شیرینی بخوری،دلت را می زنه. بدون نیاز به همچین شبه تحقیقات علمی هر انسانی در تجربه زیسته اش در مییابد که انجام افراطی یک کارآن را از لذت خالی می کند.و این یک امر عام است از لذت بستنی خوردن تا لذت پورن دیدن.
10-” تماشای پورنوگرافی برای افراد ممنوع و غیرقانونی است. پس قانون مدار باشید.” به نظر می رسد که این بخش توسط نویسنده ایرانی اضافه شده است چراکه در غرب ساتن پورن هم قانونی است.اما همین توصیه هم حامل حماقت است براساس قانون که حاصل قراداد اجتماعی است می خواهید به جنگ غریزه برود؟
11-خدایا ما را از ژورنالیسم نجات بده…
12- و از بی ادبی و منم منم …
شما با ادب…
من ه بی ادبی یا منم منمی در نوشته ام نمی بینم احتمالا همون کاربر بی نام هستید.
علم پزشکی درین محدوده صلاحیت بیشتری دارد تا مرزهای افراط و تفریط نشان داده و حد اعتدال و سلامت را مشخص نماید. لذا بهترست به نظرات متخصصان مراجعه کرده و از آرای شخصی و احساسی و ارزشی و …. بپرهیزیم.
در بعد اجتماعی هم توصیه های جامعهشناسان و روانکاوان ضمیمه تصمیمات میشود.
اصلا از اولین کشفیات فلسفه یونانی همین نبود که این دنیای بی ثبات، جمع اضدادست؟!لذا برای یافتن نقطه تعادل و توازن خیلی باید از علوم مختلف بهره جست. آما اگر علوم مربوطه بدین نتیجه رسیدند که قاعده قطعی وجود نداشته و نسبیتی احتمالاتی حاکم ست پس دیگه ارزشگذاری شعاری هم طبل توخالی ست.
سلام دوست عزیز نظرتت را خواندم .
سخن تندی داری ولی خب جواب ها طرفین باتوجه به برداشت هریک جالب توجه بود و مفید ودارای اشکالاتی
اگر میشود ایمیلت را برایم بفرست
فیلم shame 2011 که گفتین تو اینترنت آنلاین قسمتی ازش رو دیدم دختری بود لخت لخت یعنی کامل
مارو مسخره کردین؟ این که خودش پورن شد .لعنت بر شما
در پاسخ به دوست لعنت کنندمان ۱۱۱۱ که بدون دادن مامل فیلم و از روی عکس ها و تصاویر اولیه ی فیلم صرفا درباره نظرپراکنی میکند خواندن این چند خط از جیمز برادینلی را توصیه میکنم:
اعتیاد به روابط جنسی هم می تواند مانند انواع دیگر اعتیاد (مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل، قمار و …) ویرانگر باشد. کسانی که از اعتیاد به روابط جنسی رنج می برند، پیوسته توسط نیازهای جنسی خود تحت فشار هستند. این نوع اعتیاد، اشتیاقی مستهلک کننده است که چشم شخص مبتلا را بر روی دیگر مسائل مهم زندگی بسته نگاه می دارد. معتادان به روابط جنسی، هیچ لذتی از رابطه ی جنسی یا نتیجه ی آن نمی برند، بلکه تنها در پی رسیدن به لحظه ای هستند که با فرو نشاندن عطش خود، برای مدتی کوتاه به آرامش می رسند. اما لازم نیست زمان زیادی بگذرد تا این میل، فشار خود را دوباره از سر بگیرد. این شرایط نه شهوت انگیز است و نه محسور کننده و Steve McQueen کارگردان Shame هم در این فیلم با نگاهی خالی از ترس و به دور از داوری، به مسئله ی اعتیاد به روابط جنسی پرداخته است. این نوع اعتیاد یعنی رابطه ی جنسی خالی از هرگونه احساسات و برهنگی ای که هیجانی در چشم ناظر برنمی انگیزد و همچنین یعنی رسیدن به اوج لذت بی آنکه شخص احساس رضایت کند. این فیلم نشان می دهد که چطور داشتن رابطه ی جنسی بی وقفه و مداوم – که شاید آرزوی ذهنی بعضی افراد باشد – برای کسانی که واقعاً در این وضعیت هستند، تبدیل به کابوسی شکنجه دهنده می شود.
خوب بود اما بعضی از توصیه هایش دارد جوونها رو از چاله به چاه می اندازد مانند این جمله (یک دوست پسر/دوست دختر پیدا کنید. احتمالاً به این خاطر به پورنوگرافی معتاد شده اید که آرزو داشتید یک شریک عشقی در زندگی واقعی داشتید. شاید اینقدر خجالتی هستید که نمی توانید در دنیای واقعی با دختر یا پسر موردعلاقه خود حرف بزنید.)
اینکه بدتر از دیدن شد شما دعوت به انجام ان دادین!!!