میشل فوکو با نوشتن کتاب تاریخ جنون در سال 1961 خود را به عنوان یک فیلسوف تراز اول در فضای اندیشه اروپا مطرح میکند. او را فیلسوف نظامهای اندیشه مینامند و بیش از همه تحت تأثیر فروید، مارکس و نیچه است. در دوره اول فکری که روش دیرینهشناسی را پیش میگیرد معتقد است باید مسائل را در سطح بررسی کرد و از هرگونه رفتن به عمق پرهیز کرد. فوکو فیلسوف گسست هم هست چرا که معتقد است باید بر پراکندگیها و گسستهای تاریخ متمرکز شویم. روش دیرینه شناسی تلاشی است برای کشف قواعد ساختاری حاکم بر گفتمان که سعی دارد از هرگونه تأویل یا ساختارگرایی اجتناب کند. نهایتاً به دلیل کشف تعارضات روششناسی و برآورده نشدن اهداف دیرینهشناسی، فوکو به تبارشناسی گشتِ اندیشه میکند و بر مفهوم قدرت متمرکز میشود. در این دوره رابطه گفتمان و عوامل غیرگفتمانی با هم بررسی میشوند. مهمترین عامل غیر گفتمانی قدرت است که ارتباط قدرت و معرفت معنا را میسازد. از نظر فوکو بهوجود آمدن علوم نه صرفاً بر پایه نیت خالص دانشمندان بلکه وابسته به روابط قدرت است. حوزه دانش مدرن با قدرت ارتباط منطقی دارد. در آثار دهه 70 او دو مفهوم برجسته وجود دارد: 1. «فرضیه سرکوب» که اشاره به این مطلب دارد که حقیقت ذاتاً ضد قدرت و رهاییبخش است؛ و 2. «قدرت مشرف به حیات» که تمرکز آن بر بدن انسان به عنوان محل دخل و تصرف است.
.
.
جلسه اول
9 شهریورماه 1396
پاتوق کتاب شیخ ابومسعود رازی
پیشدرآمد و بررسی کتاب تاریخ جنون
.
.
جلسه دوم
16 شهریورماه 1396
پاتوق کتاب شیخ ابومسعود رازی
روش شناسی فوکو، دیرینه شناسی
.
.
جلسه سوم
23 شهریورماه 1396
پاتوق کتاب شیخ ابومسعود رازی
شکست روش دیرینه شناسی و ورود به تبارشناسی
.
.
جلسه چهارم
30 شهریورماه 1396
پاتوق کتاب شیخ ابومسعود رازی
تبارشناسی فوکو؛ فرضیه سرکوب و قدرت مشرف به حیات
.
.
مدرس: سید جمال سامع
درسگفتار آشنایی با میشل فوکو
منبع: ندای اندیشه
.
.
سلا.
خیلی ممنون. بسیار عالی و مفید.