فلسفه؛ از این طرف!

فلسفه؛ از این طرف!

هر یک از ما بطور دائم تجربه‌هایی را از سر می‌گذرانیم؛ غم، شادی، امید، ناامیدی، موفقیت، شکست، عشق، نفرت، آرامش، اضطراب، پشیمانی، حسرت، حسادت، دانایی، نادانی، کوشش و تقلا، سکون و استراحت، رابطه، خواندن، خوردن، بیماری، مرگ‌آگاهی و مرگ‌اندیشی، مرگ عزیزان، تفریح، فکر کردن و مانند این‌ها. زندگی می­کنیم و به تعبیری، بازیگر زندگی خود هستیم و به اقتضای زیستن، طعم خوش یا ناخوش چنین تجربه‌هایی را بطور مکرر می­چشیم. در این میان، این قابلیت را داریم که نه فقط عامل و بازیگر زندگی خود،( که البته تا وقتی زیستن را بر نزیستن ترجیح می‌دهیم و زندگی می­کنیم این عاملیت و بازیگری برای‌مان ناگزیر است)، بلکه ناظر و تماشاگر آن نیز باشیم، یعنی دستکم گاهی از بالا به خودمان و تجربه­‌هایی که از سرمان می­گذرد نگاه کنیم. پس ما نه فقط زندگی­مان را بازی می­کنیم بلکه می­توانیم همین زندگی را نیز تماشا کنیم. از همین جاست که می­توان دو نوع نگاه را از یکدیگر تفکیک کرد؛ نگاه از درون و نگاه از بیرون. نگاه از درون، بازیگرانه و نگاه از بیرون، تماشاگرانه است.

برای مثال، سعید و بابک را در نظر بگیرید که دو مواجهه متفاوت نسبت به بدن خویش دارند. سعید در خورد‌و‌خوراک خود بی‌پرواست و هرچه که دوست دارد می‌خورد. برنامه مشخصی برای خواب ندارد و خوابیدن و بیدار شدن‌اش بر اساس شرایط کاری‌اش است. نسبت به چک‌آپ دوره‌ای بی اعتناست. رژیم غذایی خاصی ندارد که مبتنی بر شرایط بدنی خاص او باشد. اهل ورزش نیست و تحرک کافی ندارد. بطور کلی، هیچ‌گونه دغدغه‌ای نسبت به سلامتی خود ندارد و فاقد اطلاعات ضروری و حداقلی دربارۀ شیوه‌های حفظ سلامتی، و علائم و نشانه‌های بیماری‌ها است.

حال، بابک را در نظر بگیرید که بطور دوره‌ای آنگونه که پزشکان بر اساس شرایط سنی توصیه می کنند چک‌آپ می‌کند. او بر اساس همین اطلاعات کلی که برای یک فرد ضروری است، بنابر توصیۀ پزشکان، اهل ورزش منظم است. بطور کلی، به سلامتی خود اهمیت می‌دهد و از اطلاعات ضروری و حداقلی دربارۀ نشانه‌های بدن سالم و نیز علائم و نشانه‌های بیماری‌ها برخوردار است.

مواجهه سعید و بابک با بدن خویش، دو نوع مواجهه است؛ هر دو به تعبیری، بدن­شان را زندگی می­کنند اما سعید به همین بسنده کرده و نگاه‌اش منحصر در نگاه از درون است ولی بابک نگریستن از بیرون را نیز در خود پرورش داده است یعنی چون به سلامت جسمانی خود از منظری بالاتر می نگرد می­تواند چگونگی آن را رصد، و کیفیت سلامت­اش را ارزیابی کند. گرچه سعید از نگاه تماشاگرانه به وضع و حال بدنی خویش بی‌بهره نیست اما بابک، این نوع نگاه را با جدیت بیشتری به کار گرفته است. بر همین قیاس، مواجهۀ ما نسبت به زندگی­مان می‌تواند یکی از این دو قسم، به‌صورت دو سر یک طیف، باشد. نوع زندگی‌ای را که در مواجهۀ با امور، بازیگرانه و از درون است، زندگی ناآگاهانه می‌نامیم و آن را که در مواجهۀ با امور، تماشاگرانه و از بیرون است، زندگی آگاهانه.

پیش از این اشاره شد که در هر دو زندگی، بطور مشترک، انواع تجربه‌ها وجود دارد. علاوه بر این، هر دو نوع زیستن نیز از نگاه تماشاگرانه برخوردارند اما تفاوت­شان در اینجا است که زندگی آگاهانه حاصل به رسمیت شناختن و جدی گرفتن نگاه تماشاگرانه و از بالا به زندگی است. چنین فردی که عزم زیستن آگاهانه دارد از کنار رویدادهای زندگی فارغ‌دلانه نمی‌گذرد و می‌کوشد تا با تفکر و اندیشیدن در پس و پیش آنها به زندگی خود عمق و ژرفا ببخشد. به عبارت دیگر، در زندگی ناآگاهانه، گویی فرد فقط این­ها را تجربه می‌کند و متناسب با هر حالتی، اقتضای­شان را می‌چشد، مثلا با غم خود غمگین است و با لذت خود لذت می‌برد، فقط همین. به سطحی فراتر از این امور و آنچه که پیش پای اوست، وارد نشده است. اما در زندگی آگاهانه، فرد نه تنها تجربه‌گر بلکه نظاره‌گر انواع حالت‌ها و حادثه‌ها، و بطور کلی، تجربه‌ها است. این نظاره‌گری موجب می‌شود تا او دست به تحلیل و تفسیر و ارزیابی آنها ببرد و با نگاهی عمیق‌تر به رویدادهای درونی و بیرونی زندگی خویش، به لایه های زیرین آنها دست یازد.

 جدیت در دنبال کردن این نوع زندگی، فرد را به قلمرویی وارد می­کند که دو سنخ پرسش ساکن آن‌اند. به تفاوت پرسش­های زیر بنگرید:

1-الف) چگونه می‌توان شاد بود و زندگی‌ای خوش داشت؟

1-ب) آیا زندگی ارزشی دارد؟ معنای زندگی چیست؟

1- الف) آیا تاثیر ماه تولد بر شخصیت انسان حقیقت دارد؟

1-ب) حقیقت چیست؟ چگونه می‌توان حقیقت چیز‌ها را دریافت؟ آیا انسان می‌تواند به حقیقت دست یابد؟

1- الف) چه دلیلی برای این عقیده‌ات داری که سیگار موجب افزایش خطر ابتلا به سرطان معده می‌شود؟

1-ب) باور چیست؟ دلیل چیست؟ چگونه می‌توان باورها را توجیه کرد؟ منابع شناخت‌ کدام‌اند و چه ابزاری برای دانستن امور مختلف داریم؟ و اعتبار آنها چه میزان است؟

1-الف) آیا خداوند کسی را که به او باور ندارد اما در زندگی خویش، اصول اخلاق را رعایت کرده لست عذاب می‌کند؟

1-ب) خداوند چگونه موجودی است؟ چه دلیلی به سود وجود او یا بر علیه وجود او هست؟ آیا اساسا خداوند قابل شناخت است؟ اخلاق چیست؟ آیا اصول و ارزش‌های اخلاقی عینی اند یا ذهنی؟ رابطۀ خداوند، به فرض وجود، با اصول و ارزش‌های اخلاقی چیست؟

1-الف) آیا حرارت علت به جوش آمدن آب است؟

1-ب) علیت چیست؟ رابطۀ علّی وصفی عینی است یا ذهنی؟ آیا رابطۀ علیت میان تمام موجودات برقرار است؟

همانطور که ملاحظه  می­شود، دستۀ 1-ب پرسش ها در مقایسه با دستۀ 1-الف، ریشه­ای­تر و بنیادی­ترند. پس می­توانیم پرسش­های 1-الف را غیربنیادین و پرسش­های 1-ب را بنیادین بنامیم. وجه تمایز پرسش‌های بنیادین از غیربنیادین در نهایی بودن آنهاست؛ در فرایند پرسش گری و با عبور از لایه‌های مختلف یک موضوع، در نهایت، به پرسش‌هایی می‌رسیم که درباب آن موضوع، پرسش‌های نهایی است، گویی به قاعدۀ هرم رسیده‌ایم و پرسش‌هایی اساسی‌تر از آنها قابل طرح نیستند. این‌ها پرسش‌هایی‌ هستند که به ریشۀ مسائل مختلف زندگی نظر دارند و معطوف به پشت صحنۀ آنهایند. پس هرگاه در هیچ‌یک از پرسش‌هایی که تجربه‌های مختلف زندگی پیش‌پای ما می‌گذارند متوقف نگشته و با پرسش‌گری مداوم خواستار بررسیدین اصل و ریشۀ آنها شدیم به قلمرو پرسش‌های بنیادین پای گذاشته­ایم.

بدین ترتیب، از دو نوع زندگی آگاهانه می‌توان سراغ گرفت: زندگی‌ای که با پرسش‌های غیربنیادین، و البته مهم، سروکار دارد، و زندگی‌ای که پرداختن به پرسش‌های بنیادین را وجهه همت خود قرار داده است.

به دنیای فلسفه خوش آمدید!

فلسفه دانشی است که عهده‌دار طرح و پرداختن به پرسش‌های بنیادین است. فیلسوف به انگیزۀ کشف حقیقت، همه توش و توان خود را به کار می‌گیرد تا با کنار زدن سطوح و لایه‌های امور، درک عمیق­تری از زندگی بیابد. بنابراین، فیلسوف کسی است که اولا عزم زیستن آگاهانه کرده است، ثانیا از میان دو قسم کلی زندگی آگاهانه، زیستن ناظر به پرسش­های بنیادین را برگزیده است.

.


.

فلسفه؛ از این طرف!

نویسنده: مهدی غفوریان (دانش‌آموخته دکتری فلسفه غرب)

.


.

1 نظر برای “فلسفه؛ از این طرف!

  1. درود.ممنون از تحلیل بسیارعمیق وعالی شما. تعریف فلسفه به زبانی عام فهم و در عین حال نشان دادن نیاز به فلسفه برای زندگی آگاهانه را بخوبی توضیح دادید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *