«عصرمداحان»، نوشتاری از عمادالدین باقی

عصرمداحان

در این نوشتار، نیم نگاهی به تاریخچه و معنای مداحی، اوجگیری آن پس از انقلاب ۱۳۵۷ و دلایل این اوجگیری، پیدایی ادبیات سخیف و سبک های مبتذل مداحی و اعتراضاتی که از سوی مراجع دینی و سیاسی رخ داده تا مسائلی چون فساد و جاسوسی که به برخی از آنها نسبت داده شده و سرانجام نوزایی در مداحی مورد بحث قرار گرفته اند.

برخی فقرات نوشته را که بخاطر ملاحظاتی مانند کمبود فضای روزنامه و… حذف کرده بودم اینجا درون کروشه گذاشته ام.

مداحی یک صنعتِ تبلیغیِ مذهبی و برآمده از مناسک سوگواری محرمی، سپس سوگ سایر پیشوایان دینی است. مداحی به نوعی مصیبت خوانیِ گاه آهنگین، به صورت «پیش از از روضه» یا «پس از روضه» یا به صورت«مستقل» تبدیل شده بود که نیازی به تحصیلات و دانش تاریخی یا دینی نداشت و افراد زیادی از عوام یا حتی خردسالان به صرف داشتن صدایی مناسب یا جرأت خواندن به این کاردست می یازیدند.

اگر گفته می شود که آغاز روضه خوانی به قرن نهم قمری به بعد توسط ملاحسین کاشفی(که پیش از پیدایش صفویه شخیصت مطرحی بود) برمی گردد حتماً مداحی پس از آن بوده و عمری کوتاه تر دارد. مداحی فرزند روضه خوانی است. اگر روضه خوان کسی بود که باید حداقل تحصیلات و مقدمات دروس طلبگی را سپری کرده باشد اما مداحی به این هم نیازی نداشت. مداحی در واقع نوعی پامنبری و مجلس گرم کردن بود که به تدریج جایگاه مستقلی برای خود پیدا کرد.

مداحی که در گذشته به مرثیه خوانی شناخته می شد. مراثی، اشعار سوگ بزرگان دین اما مداحی نوعی شیوه اجرای مراثی در کنار روضه خوانی بود.از جمله  قدیمی ترین مرثیه ها که پیش از مداحی که نوعی شیوه اجرایی مرثیه است دیده می شود را «در دو قصیده در دیوان قوامی رازی می توان یافت. سنایی نیز در حدیقه اشعار بسیار در ستایش پیغمبر اکرم و خاندان او و علی و امام حسن و امام حسین(ع) سروده و فصلی را به شرح فاجعه ی کربلا و بدگویی از یزید و لشکر او و بیان مصایب خاندان پیغمبر اختصاص داده که گویا نخستین و قدیمی ترین ذکری است که از حوادث کربلا در شعر فارسی رفته است.» ( ادبیات عامیانه ی ایران، محمدجعفر محجوب، ص ۱۲۱۳- ۱۲۱۲ ). اشعار، مدایح و مراثی شیعیان در کتاب های فراوانی ضبط شده است. برای مثال: « اشعار محتشم کاشانی»،«دیوان فخرالحسینی»، «عزاداری سنتی شیعیان(مدایح و مراثی و ذکرهای نوحه سرایی سقایی برای چهارده معصوم خاصه شهدای کربلا – از مدینه تا مدینه: رایج بین دسته جات سقایی و سقاخوان های کاشان)»، و…در این سوگ‌سروده های سنتی نشانی از تعابیر «سگ حسین»،«سگ زینب» ،«داره می ریزه» و تعابیر سخیف در اشعار محرمی سه دهه اخیر(۷۰تا۹۰ شمسی) نیست.

مداحی در برخی شهرها رونق بیشتری داشت. برای مثال اردبیل صادرات مداح به مناطق آذری زبان باکو، مراغه و غیره داشته و اگر این مداحان در پسوند نام شان اردبیلی نداشته باشد خود مردم پسوند اردبیلی را می گذارند. شرح حال مداحان اردبیلی و سبک های موسیقایی آنها در متون مردم نگاری آمده است( نک: سورها و سوگ ها، بیوک جامعی)

مسئله مداحی و انتقادات وارد به انها پدیده تازه ای نیست و میرزا حسین نوری از علما و محدثان بزرگ سده چهارده قمری در سال ۱۲۸۰ شمسی(۱۳۱۹ق) در لؤلؤ و مرجان بدان پرداخته و پس از آن احمد کسروی و در دهه‌های ۴٠ و ۵٠، از شریعتی تا آیت‌الله مطهری و نصیرالدین امیرصادقی هرکدام از منظری به آن پرداخته اند. صالحی نجف ابادی نیز در نقد داستان هایی که به وسیله مداحان رواج یافته ولی سندی ندارند به تفصیل سخن گفته است.

رواج و اوج مداحی در دوره جمهوری اسلامی درایران

پس از انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ حرفه مداحی رواج بسیاری پیدا کرد که یکی از عوامل اصلی آن جنگ ۸ساله بود. از یکسو برای نخستین بار با تشکیل جمهوری اسلامی، رسانه غول پیکر رادیو و تلویزیون در اختیار مذهبیون قرار گرفته بود و برای جذب یا تاثیرگذاری بر عواطف عامه از پخش مداحی ها استفاده می کرد، از سوی دیگر مداحی برای تهییج جامعه و بسیج در جنگ مورد استفاده قرار می گرفت. در خود جبهه ها نیز مداحی، دلمشغولی رایجی برای شارژ روحی و معنوی رزمندگان بود. صادق آهنگران و پس از او غلامعلی کویتی پور دو تن از چهره های شاخص خواننده حرفه ای قطعات حماسی و مذهبی در دوره جنگ بودند که از طریق رسانه سراسری شناخته شدند و پس از جنگ با پرهیز از ورود به بازی های سیاسی و بهره برداری ناپسند از هنرحماسه خوانی دوران دفاع، اعتبار ملی و مذهبی خویش را حفظ کردند. اما در همان شرایط دوران جنگ افراد زیادی با داشتن اندکی جسارت و شنیدن مصیبت های تکراری که برای آموختن کافی بود و نیازی به مطالعه نداشت در مداحی مشارکت کرده و تعدادشان فزونی می گرفت و پس از پایان جنگ مداحان جدیدی پا به عرصه گذاشته و شناخته شدند که بیشتر در خدمت گروه های خاص نزدیک به قدرت بودند.

یکی از نخستین کتاب هایی که گزارش توصیفی و تحلیلی مفصلی از شکل گیری هیات های دوره جنگ، هیات های انقلابی پس از پایان جنگ و نیز شکل گیری هیات های عامه پسند و معرفی مداحان آنها و سبک های نوپدیدشان ارائه کرده است کتاب تحقیقی«رسانه شیعه» از محسن حسام مظاهری است که خوننده را برای مطالعه وضعیت مداحی در این دوره به کتاب یادشده ارجاع می دهم.

اقتدار مداحان

[محسن غرویان از روحانیون سنتی و عضو جامعه مدسین حوزه علمیه قم تعبیر«امپراطوری مداحان» را به کار برده (شرق،۲۵ مهر۱۳۹۵ ص۱ و ۱۹) و «مسیح مهاجری نیز تعبیر « جمهوری مداحان» را به جای جمهوری اسلامی به کار برده است.(پیشین). اما این امپراطوری چگونه به وجود آمد؟]

 پس از جنگ هیات هایی متشکل از رزمندگان تشکیل شدکه هم در حفظ میرات و نوستالژی جنگ می کوشیدند هم برای حفظ آمادگی در جنگ احتمالی دوباره. برای حفظ تشکیلات و ارتباطات به ویژه درگروه های منسجم تری که متکی به ارزش ها و احساسات وابسته به شهدا هستند مداحی رونق و شکل تازه ای گرفت. به کارگیری این گروه های ارزشگرا برای مقابله با سبک ها و هنجارهای متفاوت و یا گروه های دگراندیش از سوی نهادهای قدرت بر ادبیات مداحی و کارکردهای آن تاثیر داشت. در نخستین دهه پس از جنگ(دهه هفتاد) رفتار این گروه های به گونه ای بود که« گروه فشار» لقب گرفتند.

سبک های تازه مداحی

در دهه هشتاد از یکسو نسل جدید که تحت تاثیر رسانه های نوین ذهنیت و ذائقه متفاوتی پیدا کرده بود با حضور خود، ناخواسته سبک های تازه را درمداحی ها وارد می کرد. از میانه دهه ۸۰ انواع سازها و دستگاه‌های موسیقی و ترانه‌ها به مراسم عزاداری محرم وارد شد و برخی از مداحان از اشعار و آهنگ ها و ترانه‌های ایرانی تولید شده در لس آنجلس که از طریق تکثیرسی دی های غیر مجاز ونیز شبکه های ماهواره ای در میان توده مردم راه یافته بود، مداحی های تازه ای را ابداع کردند که بتواند مورد پذیرش این بحش از جامعه باشد. برخی مداحان قدیمی تر نیز برای روزآمد کردن و حفظ ارتباط با نسل جدید به پیشواز این سبک ها و ترویج آن رفتند. آنچه مشکل را دوچندان می کرد این بود که رسانه ملی با تریبون‌ دادن به این مداحان به آنان و آنچه می گویند نوعی رسمیت بخشیده است.

همراه با سبک های جدید، و ورود اشعار لس آنجلسی، برخی مداحان به بازسازی اشعار سوگ پرداختند. اینان یا به دلیل همدلی با فرهنگ و زبان آن سراینده ها در اندرونی شان تاثیر آنها را در مداحی های نمایشی در محرم بروز می دادند زیرا فصل محرم برای انها بازار بزرگی بود که نباید فرصت را برای عرضه متاع خویش از دست می دادند و یا در خوش بینانه ترین حالت، برخی از آنان برای پاسخ به نسل گریزپای جدید از مذهب با این ادبیات می خواستند انها را همراه کنند.در هر صورت اما تفاوت میان سوگ‌سروده های شعرای آیینی و مداحان تازه به دوران رسیده، بسیار شگفت انگیز و غریب بود. کافی است دو نمونه از اشعار سنتی و اختراعی جدید را مقایسه کنیم:

«نوار مغز سرم در محضر دکترا خط‌ خطی و قاطی بود/ طبیب توی مطب متحیر صدا زد/ این چه نوار مغزی بود، این چه نوار مغزی بود/ می‌دونی چی دادم من جواب دکتر، علت عیبش اینه آقای دکتر/ من روانی‌ام، روانی حسین/ خط‌خطی شده از عشق حسین/ باز باز بی‌قرارم کاری به طبیبا من ندارم/ می‌زنم سرمو توی دیوار، کاری به کسی ندارم».

شعر بالا را با غزل بلند محتشم کاشانی مقایسه کنید که سه بیت نخست اش چنین است:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو

کار جهان و خلق جهان جمله در هم است

و نیز این غزل مولانا:

           کجایید ای شهیدان خدایی                      بلاجویان دشت کربلایی

           کجایید ای سبک‌بالان عاشق                   پرنده‌تر ز مرغان هوایی

           کجایید ای شهان آسمانی                  بدانسته فلک را درگشایی

           کجایید ای ز جان و جا رهیده                 کسی مر عقل را گوید کجایی

           کجایید ای درِ زندان شکسته                    بداده وام‌داران را رهایی

           کجایید ای درِ مخزن گشاده                    کجایید ای نوای بی‌نوایی

           در آن بحرید کاین عالم کف اوست          زمانی بیش دارید آشنایی

           کف دریاست صورت‌های عالم               ز کف بگذر اگر اهل صفایی

در اشعار جدید لس انجلسی، حسین، حسین به صورت «سِن، سِن یا سِین، سِین» تلفظ می شود. اشعار موهون محرمی در سال های اخیر بیانگر عیوب نظام فرهنگی، نوعی ولنگاری و رها شدن قواعد و اصل تخصص و دانایی و سپردن حرفه ها و علوم به دست عوام است. معنای این سخن، رواداشتنِ دستوری کردن و مهندسی ادبیات نیست که اتفاقا شیوه منهدسی کردن نیز روی دیگر همان سکه ابتذال است بلکه حرمت نهادن به ارزش ها و مرجعیت اجتماعی امور، مد نظر است.

سیاسی شدن مداحی

افزون بر تغییرات در سبک موسیقی و اشعار مداحی، مسئله سیاسی شدن آن هم به معضل تازه ای تبدیل شد. گروهی از مداحان سرشناس با ورود به سیاست به یکی از طرف های درگیر تبدیل شدند طوری که جایگاه مداحان با آمدن دولت احمدی‌نژاد به‌ویژه در فضای سیاسی، ناگهان ارتقایی ویژه یافت تا جایی که دولت نخست او به دولت مداحان معروف شد. دلیل این لقب این بود که همین مداحان اشعاری در مدح یک کاندیدا می خواندند و از مردم سینه زن می خواستند همان ها را تکرار کنند. زیرا احمدی نژاد در مدت ۱۴ ماهی که شهردارشد امکانات و پول زیادی را در حمایت از این گروه بسیج کرد.«سال ٨۴ محافل برخی مداحان معروف، محل حمله به هاشمی‌رفسنجانی و محمدباقر قالیباف شده بود. اگرچه همین مداحان بعدا بر دولت احمدی‌نژاد هم شوریدند که به دعوای بین آنها و حلقه نزدیک به احمدی‌نژاد و سخنان تندی که علیه اسفندیار رحیم‌مشایی بر زبان راندند، منجر شد و در نهایت کار به شکایت دو طرف به مرجع قضائی کشید» (شرق، یکشنبه ۱۶ اسفند۱۳۹۴)

عبور از مرز: کشمکش مداح و واعظ و دانش و بی دانشی

انتقادات نسبت به مداحان به گونه ای بود که عده ای از روحانیون هم به جمع منتقدین مداحان پیوستند. نخست آیت الله شبیر زنجانی از مراجع بزرگ تقلید در اسفند۱۲۹۲ به زیاده روی در سوگواری و دهه سازی ها انتقاد کردند اما پس از وی در نیمه سال ۱۳۶۴ مراجعی چون آیت الله مکارم شیرازی، انتقاد خود را متوجه مداحان کرده و خواستار آن بودند که مداحان حد خود را بشناسند و با مراجعه به کتب معتبر و مستند، اشعاری مناسب با شأن و جایگاه اهل بیت (ع) بخوانند، در مجالس عزاداری به مقدسات سایر ادیان و فرق توهین نشود. مداحان باید از اشعار نادرست و ضعیف که نسبت به مقام امام حسین (ع) وهن است، در مداحی‌های خود پرهیز کنند. وی از سیاسی‌شدن مجالس مداحی و عزاداری نیز انتقاد کرد.

همچنین شیخ حسین انصاریان یکی ازمداحان معروف و موجه که البته از نوع مداحان خودرو نبود و پس از تحصیلات دینی روضه و مداحی را به عنوان پیشه حاشیه ای خود دنبال می کرد از خظر «مداح محور شدن دین» سخن گفت. وی چندماه پس ازاظهار نظر مکارم شیرازی در چهاردهمین همایش تکریم بانوان قرآن‌پژوه در سالن همایش‌های برج میلاد تهران سخن می‌گفت با انتقاد از پیشی‌گرفتن جایگاه مداحان نسبت به وعاظ درس‌دیده حوزه، گفت: این آسیب سنگینی است که وقتی یک واعظ درس‌دیده و حوزه‌دیده برای سخنرانی در محفلی در تهران دعوت می‌شود، مردم بیرون از مراسم موج می‌زنند تا این واعظ هرچه زودتر برود و به جای او مداح بیاید».

(انصاریان، شرق، یکشنبه ۱۶ اسفند۱۳۹۴). درخور توجه است که سخنان شیخ حسین انصاریان در پایگاه خبری «انصار حزب‌الله» منتشر شده است.

این انتقادها در سطوح دیگر هم ادامه داشته است. مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به حاشیه رانده‌شدن وعاظ آگاه و باسواد و خالی‌شدن مساجد در مراسم‌های عزاداری، به این موضوع که مجالس عزا از مساجد به خانه‌ها و تکیه‌ها کشیده شده و به دست مداحانی افتاده که صرفا به ذکر اشعار سطحی می‌پردازند و درعین‌حال خطبه و وعظ هم می‌کنند و تایوزیون به این گروه میدان می دهد اعتراض کرد.

[پیوند با فساد

در چند سال اخیر موضوع دیگری که به رسانه ها کشیده شد مسئله فساد در عده ای از مداحان بود. در سال ۱۳۸۸ تعدادی از متهمان را در بازداشتگاه های امنیتی دیدم که با پرونده فساد برخی از متنفذین و مداحان در هیات ها مرتبط بودند اما هنوز چندان مسئله فساد ابعاد رسانه ای پیدا نکرده بود. در هفته های اخیر با به میان آمدن نام حسن رعیت این موضوع به مرحله تازه ای وارد شده است.]

آهنگ مقابله

رواج موسیقی های مدرن پاپ و سبک های نامتعارف مداحی و سوگواری به تدریج واکنش هایی را برانگیخت.

در این زمینه، قاسم رضایی، نایب رییس انجمن مداحان تهران، روز ششم آذر۱۳۹۰ گفت: «چندی است که بعضی از مداحان معروف به استفاده از شعرها و سبک‌های ترانه‌های خوانندگان لس‌آنجلسی روی آورده‌اند و به این مسئله توجه نمی‌کنند که در تیررس نگاه مردم قرار دارند و روی عزاداری مردم تاثیر می‌گذارند ومتاسفانه صدا و سیما در پخش برنامه‌های مذهبی تنها به معروف بودن مداحان نگاه می‌کند و به شعرها و سبک آنها توجه نمی‌کند»

گرچه به دلیل اینکه مداحی نیاز به تحصیلات و تربیت های خاصی نداشت و افراد با ابتکار خود به این کار مبادرت می ورزیدند در گذشته و پیش از انقلاب هم ناهنجاری هایی در میان برخی از آنان مشاهده می شد ولی این خود جامعه بود که با عدم دعوت و رویگردانی از انان طرد و یا با بی اعتنایی به خطای آنان تداوم می بخشید و در هر صورت امری بود که در چارچوب تعاملات اجتماعی برایش تعیین تکلیف می شود ولی پس از انقلاب به ویژه از دهه ۷۰ به بعد با دخالت گروهی از مداحان در سیاست، تخلفات اقتصادی و اخلاقی در این قشر به دلیل احساس امنیت از داشتن مصونیت، به شدت افزایش یافت و به همین دلیل حساسیت جامعه هم نسبت به آنها بیشتر شده بود و اخبار مربوط به انها رسانه ای می شد [چنانکه سایت بازتاب که یک سایت اصولگرا بود در اردیبهشت۱۳۹۲ خبر داد «یک شاعر و مداح نسبتا مشهور تهرانی که تصاویر وی از تلویزیون نیز بارها پخش گردیده، به دلیل ارتباط با زنی شوهردار بازداشت شده است ( بازتاب، یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۲)

شبکه ایران» وابسته به خبرگزاری دولتی ایرنا نیز به نقل از یک استاد دانشگاه اعلام کرد «آلودگی‌های اخلاقی» برخی مداحان باعث نارضایتی همسر و خانواده آن‌ها شده است.

ادبیات سخیف

صداوسیما در عزاداری‌های محرم استقبال خوبی از مداحی‌های سبک جدید و مبتذل دارد. این رسانه در خلال همین عزاداری‌ها به سراغ منصور ارضی رفت و گفت‌وگویی از او را در برنامه بی‌تعارف بخش خبری ٢٠:٣٠ هفدهم مهرماه پخش کرد. مصاحبه‌ای که بخشی از آن در فضای مجازی به عنوان «امام حسین هم فحش می‌داد» بازتاب زیادی داشت. وقتی مجری از او پرسید: «می‌گویند انتقادات حاج‌منصور گاهی آن‌قدر شدید است که می‌توان گفت انتقاد نیست، ناسزاست»، منصور ارضی هم در پاسخ گفت: «ما سیاست را از آقامون یاد گرفتیم… ولی یه جایی می‌رسد که حضرت می‌گوید یابن‌ الدعیه، خب از امام حسین ایراد بگیرید چرا از من ایراد می‌گیرید؟! یک وقت من یک چیزایی هم می‌گویم، تازه چیزی هم ما نمی‌گوییم، چرا آنها هرچی دلشان می‌خواهد می‌گویند، می‌گویند به ما نباید چیزی بگویید». (شرق، یکشنبه ۲۵ مهر۱۳۹۵ ص۱ و ۱۹ )

معاون حقوقی رئیس جمهوری از ارضی خواست که بابت اظهاراتش از مردم عذرخواهی کند. تیتر یک صفحه اول یک روزنامه نیز به همین موضوع اختصاص یافت(ستاره صبح ۲۴مهر۱۳۹۵). تیتر دوم همین روزنامه نیز جمله ای از علی مطهری نایب رئیس مجلس است: مداحی جای تحلیل وقایع و بیان معارف اسلامی را گرفته است. علی مطهری همچنین ازورود مداحان به مسایل سیاسی که مستقیما مرتبط با کسب قدرت است انتقاد کرده است(همان، ص۶)

سیدمحمد غروی، از اعضای جامعه مدرسین قم در گفت‌وگو با سایت انتخاب گفت: «نباید بدعملی و بدزبانی خود را با نسبت‌دادن به ائمه توجیه کنیم و آن را دینی جلوه دهیم». غروی به صداوسیما هم انتقاد کرد و گفت: «پخش این برنامه را از رسانه ملی نمی‌پسندم و رسانه ملی باید این بیانات را اصلاح کند».

هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضائیه نیز گفت سخنانش ارضی اشتباه است. «این مداح محترم اشتباهی کرده و سخنی گفته که باید جبران کند» اما در حالی همه مطبوعات اصلاح طلب به این موضوعات می پرداختند رسانه های اصولگرا که همواره حساسیت ویژه ای نسبت به ارزش های دینی ابراز می کنند مطلقا سکوت کردند بلکه برعکس انصار حزب‌اللهه در بیانیه ای، از سخنان منصور ارضی دفاع کرده بود و منتقدان به این سخنان را لیبرال خوانده و خواستار عذرخواهی لیبرال‌ها از ارضی شده بود.

مداحان متهم به جاسوسی

گرچه بحث های پیش گفته درباره مداحان وارد فاز تازه ای شده و از سوی برخی چهره های مسئول و نهادهای قضایی و امنیتی اتهام جاسوسی نسبت به برخی مداحان مطرح شده اما این داستان پیشینه درازتری دارد. البته در گذشته ها این شبهات.مطرح بوده. اسماعیل رایین اسامی عده ای را در کتاب خود ذکر کرده که از انگلیس پول می گرفته اند.

آیت الله منتظری هم در خاطره ای می گوید: «در زمان حکومت عثمانی که حکومت مقتدر و مهمی بوده و انگلیسی‌ها می‌خواسته‌اند آن را متلاشی کنند و آخر هم در جنگ جهانی اول آن را متلاشی کرده‌اند، در کنار سفارت عثمانی(سفارت ترکیه) در تهران مسجدی بوده، در این مسجد یک شیخی هرروز صبح روضه حضرت زهرا (س) و اینکه خلیفه دوم در را به پهلوی حضرت زهرا زد و … می‌خوانده، یک کسی می‌گوید من گفتم اینکه این شیخ هرروز این روضه را در اینجا می‌خواند یک‌چیزی باید باشد، آمدم و به او گفتم شیخنا، شما روضه دیگری بلد نیستید که بخوانید، هرروز صبح این روضه را می‌خوانید؟ گفت چرا، گفتم پس چرا هرروز این روضه را می‌خوانید؟ گفت من یک بانی دارم روزی ۵ ریال به من می‌دهد می‌گوید این روضه را در این مسجد بخوان، من هم می‌خوانم! گفتم می‌شود این بانی را به من معرفی کنی؟ گفت بله یک دکاندار در همین خیابان است.آن شخص می‌رود با آن دکاندار رفاقت می‌کند. بعد می‌گوید شما چطور شده که هرروز در این مسجد روضه حضرت زهرا میگویی بخوانند؟ می‌گوید یک کسی روزی ۲ تومان به من می‌دهد، من ۱۵ ریال آن را برمی‌دارم، ۵ ریال را می‌دهیم این شیخ روضه بخواند. بعد تعقیب می‌کند بانی این روضه چه کسی است. معلوم می‌شود روزی ۲۵ تومان از سفارت انگلیس می‌دهند که صبح‌ها روضه حضرت زهرا(س) در این مسجد که در کنار سفارت عثمانی است خوانده شود و بازار جنگ شیعه و سنی هرروز گرم باشد» (خاطرات، جلد اول صفحه ۸۲و۸۳)

او می افزاید: هنوز این کشورها تلاش می‌کنند که فریب دهند:«بالاخره باید توجه کنیم که استعمار آمریکا و انگلیس هنوز نمرده‌اند و هرروز ممکن است با یک روش سر ما را کلاه بگذارند» وتوصیه می‌کند:«در نوشتن و گفتن آقایان باید دقت کنند و به‌صرف اینکه کسی آمد و چیزی گفت، نباید تحریک شوند… یا اگر می‌خواهند چیزی بنویسند به شکلی بنویسند که به مبانی و یا جایی لطمه نزند و یا مورد سو استفاده قرار نگیرد».

درباره احتمالات ارتباط برخی مداحی ها با دسایس بیگانه سال ها بود که خبری و سخنی نبود تا ااینکه در دهه ۹۰ ابتدا بحث های اخلاقی، مالی و سیاسی مطرح شد و سرانجام به اتهام های جاسوسی رسید. در عین حال با توجه به اینکه گروه های دیگر قدرت برخورد با جرائم ارتکابی در این صنف را نداشتند بیشترین مقابله با کجروی در این صنف توسط همان نهادهایی صورت گرفته است که بیشترین بهره برداری را از حرفه مداحی داشتند. در آذرماه ۱۳۹۰ یک فرمانده سپاه اعلام کرد: سازمان سیا در میان مداحان نفوذ کرده است. معاون فرهنگی و تبلیغات نمایندگی ولی فقیه در سپاه پاسداران گفت که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، در میان مداحان عزاداری‌ها در ایران نفوذ کرده و «آهنگ‌ها و اشعار مورد نظر خود» را وارد مداحی ها کرده‌ است. سرتیپ پاسدار محمدعلی آسودی به خبرگزاری ایرنا گفته است: «سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، برای مقابله با فرهنگ عاشورا، انحراف در عزاداری‌ها، نفوذ در میان مداحان و وارد کردن آهنگ‌ها و اشعار مورد نظر خود برنامه‌ریزی کرده و هزینه زیادی را نیز صرف کرده‌است.»

وی با ذکر اینکه «در دو سال اخیر ۱۴۰۰ پاسدار مداح که در سپاه خدمت می‌کنند شناسایی و سازماندهی شده‌اند» افزود که «برخی مداحان با بی‌توجهی، اظهاراتی را مطرح می‌کنند و اشعاری را می‌خوانند که به وحدت شیعه و سنی لطمه می‌زند».تا اینجا در واقع اتهام جاسوسی به عنوان فرضیه ای مطرح شده که بتواند دلیل پیدایش آهنگ ها و اشعار جدید و نامانوس را بیان کند و بدون اینکه به تحلیل جامعه شناسانه، فرهنگی و مردم شناسانه پدیده بپردازند با یک نگاه امنیتی خود را از تحلیل علمی آن آسوده کردند.

مدتی بود خبرهای بازداشت سه مداح معروف شبکه های اجتماعی مطرح بود تا اینکه در تاریخ یکشنبه ۸ مرداد۱۳۹۶ خبرگزاری دولتی ایرنا، گزارش داد محسنی اژه ای، سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری در پاسخ به سؤالی اعلام کرد که این پرونده در دادسرای ویژه روحانیت در حال بررسی است. او گفت که دو نفر درباره این پرونده بازداشت شده اند که یکی از آنان با وثیقه آزاد شده است. در پی ان رسانه ها اعلام کردند: پرونده جاسوسی دو مداح شناخته شده به دادگاه ویژه روحانیت فرستاده شد.

اما مسئله به همین جا خاتمه نیافت. سه سال بعد در تاریخ ۹ شهریور ۱۳۹۸ نیز رییس سازمان بسیج مداحان کشور در سی‌ودومین گردهمایی سالانه مداحان و ذاکران اهل‌بیت(ع) کرمان با بیان اینکه دشمن همواره در حال تخریب اسلام و خواستار تخریب محرم و عاشوراست، اظهار داشت: «در اسراییل مداحانی برای تخریب عاشورا تربیت می‌شوند که عده‌ای از آن‌ها در کشور دستگیر شده‌اند».]

نوزایی

همه این رویدادها اجزا و عناصر رخدادهای آینده درباره سرنوشت مداحی و مناسک محرمی را رقم خواهند زد و نوعی عقلانیت و حساسیت بیشتر نسبت به این حرفه را پدید خواهند آورد هرچند دگردیسی های محتوا و ادبیات مراثی و بستر اجتماعی مداحی، قانونمندی خود را در دگردیسی پدیده ها خواهد داشت.

در در اشعار و مراثی نیز زایشی نو دیده می شود که شکاف مناسک محرمی با نسل نو را ترمیم می کند. درست در زمانه دوری گزیدن روزافزون مردمان باورمندی که پیشتر در مراسم محرمی مشارکت داشتند و با چیرگی مداحان سیاسی و حکومتی و از دست رفتن محتوای سنتی و مردمی آن انگیزه های حضور را از دست داده بودند ظهور سبک های مردم وارانه که سخن دل توده است توجه عمومی را برانگیخت. نخست بار کلیپ یک دسته سینه زنی در هیات شیخداد یزد بدون آلایش و آلات زائد و توام با اشعاری که با جامعه همدلی داشت در شمار میلیونی دست به دست شد که نشان می داد دگردیسی مثبت در این مناسک و بهبود کارکرد آن می تواند این سنت دیرپا را از ورطه حذف به جایگاه ماندگار سوق دهد.

یکی از سروده های شهاب موسوی که در هیأت شیخداد یزد در روز عاشورا با ریتم مداحی های سنتی توسط دو مداح خوانده شد و جمعیت باشکوهی از سینه زنان همنوایی می کردند:

من غرش طوفانم/  دریای خروشانم/ بادست شما ویران شد این خانه ایمان ها/این ظلم و ستم بر دین کی بوده روا آیا؟/ باید ز شما پرسید کو مسند و تاج تا کی؟/ این چیست که می بندید با نام خدا بر دین؟/ فریاد از این مسلک ای وای بر این آیین/ ای وای بر این آیین(۲بار)/ من غرش طوفانم/  دریای خروشانم/ من صاعقه خشم لب های خموشانم/ من زخمی بیدادم، فریادم و فریادم/ فریادم و فریادم/ من دارو ندارم را در راه خدا دادم(۲بار)/ من نعره آزادی از حنجره فریاد/ چون موج رها در غم، زخمی شده بیداد/ من قافله دردم، من غربت خاموشم/ تا نای و نفس باشد بر محو ستم کوشم/ من نعره آزادی از حنجره فریاد/ چون موج رها در غم، زخمی شده بیداد/ زخمی شده بیداد/ زد آبله بر پایم/ شد سلسله بر دوشم/ من زاده زهرایم/ دینم به چه بفروشم(۲بار)/ در سروده دیگری از وی امده است: ناگهان غبار آمد، اسب بی سوار آمد/ آسمان به خاک افتاد پیش پای آزادی/ کاروان به راه افتاد سایه ای به ماه افتاد/ لحظه ها نفس گیر است این صدای زنجیر است.

برخلاف اشعار پیشین که جنبه نفی در آنها نیرومند است این دسته شعرها جنبه اثباتی دارند. به جای اینکه فقط نفی ظلم کند بر آزادی نیز تاکید دارد و با اشاراتی به حکومت استبدادی در پناه دین که دولت معاویه را سمبل ان می داند به این اشعار توان تطبیقی با زمان های مختلف می بخشد و پای نزاع دین دولتی و دولت دینی را به میان می کشد و با مباحث مدرن در زمینه سکولاریسم وارد گفتگو می شود و راه را بر خرافه ها وتظاهرهایی که بستری مناسب برای نفوذ، تخریب، جدال آفرینی و شقاق مسلمین است می بندد.

.


.

عصرمداحان ؛ مداحی در چرخه تحولات اجتماعی

نویسنده: عمادالدین باقی

روزنامه سازندگی، شماره ۴۶۷ یکشنبه۱۷شهریور۱۳۹۸ ص۳

کانال گفتارهای باقیاینستاگراموبسایتفیس بوک

.


.

15 نظر برای “«عصرمداحان»، نوشتاری از عمادالدین باقی

  1. تعریف از چگوارا ، گاندی، و انقلابیون در سطح فقرا و مردم عادی مدح ICONهای دینی را چه ربط به دانشگاه STRONGHOLD سرمایه داری دارد.
    ستایش انسانیت تحصیلاتی می خواهخدکه آقای نویسنده شما بایست با اندیشه یباز ، بدور از تعصب مدرن دانشگاهی و فاشیسم آکادمیک در جدال با زندگی واقعیات نه در پشت میکروفن ، نه پشت پودیوم دانشگاه ، نه در پز POST-DOCTORATE بیاموزی.
    در جایگاه سخن با انسان PROFESSIONALISM دانشگاهی و فریب دانشجو و مردم دیگر رنگی ندارد.

  2. مدح مدافع مردم مدافع مظلوم که جان می دهد صنعت نیست عواطف و درک عقلانی صداقت انسانی است.
    برند تجاری نیست.

  3. به انتخاب نویسنده با انصاف نگاه بفرمایید:

    از تمامی اجزاء انقلاب، تحول، جان دادن برای مردم ، دفاع از دانش و جامعه چه چیز نظر ایشان را جلب کرده!

    ” در این سوگ‌سروده های سنتی نشانی از تعابیر «سگ حسین»،«سگ زینب» ،«داره می ریزه» و تعابیر سخیف در اشعار محرمی سه دهه اخیر(۷۰تا۹۰ شمسی) نیست. ”

    مثل این میماند که گاندی را با معیارهای جورجیو فشن دیزاینر ایتالیایی بر اساس لباس ندوخته اش بنگریم!

  4. اگر ستایش فداکردن جان و گسترش آن در مردم بواسطه صدق، SOCIAL FUNCTION ان ، و نیاز روحی انسان به آن
    سبب می شود که مانند این نویسنده آن را با تعبیید خواننده برای کویتی و آهنگران بکار ببریم. برای شهرت طلب خونمای عاشق جلوگری فکری با تکیه بر مشاعره فلسفی اجتماعی متظاهرانه چه بایست نام گذارد؟
    از هر چه بگذریم اولی جلوی توپ و تانک صدام و لیبرالیسم آمریکایی پشت سر آن و تجاوز به زن و کشتار کودکان بی پناه را می گیرد
    و یکی
    ستون پنجم مکس وبر و فرهنگ یهودی MILITARIST مسلح به سلاح تزویر و لبخند لیبرال را در جان روستایی از همه جا بیخبر یا جوان شهرنشین جویای نام و شغل در MEGACITYهمچون تهران می نشاند که معامله ایست پر سود علیه آخوند و مداح غلو کن و سر و صدا کن که نون خوبی توش هست.
    هم احترامت می کنند ، هم حکومت مجبوره حقوق بهت بده هم EGO-TRIPسروش و طباطبایی تجربه خواهی کرد.مردم و دانش و مشکلات هم که برای دانشگاهیی انتزاعیات است THOUGHT-FODDER!

  5. به مولفه صدق، INTEGRITYtT ، دقت، و تطابق با جهان واقع، و SOCIAL ACCOUNTABILTY در این بخش توجه بفرمایید:
    “[محسن غرویان از روحانیون سنتی و عضو جامعه مدسین حوزه علمیه قم تعبیر«امپراطوری مداحان» را به کار برده (شرق،۲۵ مهر۱۳۹۵ ص۱ و ۱۹) و «مسیح مهاجری نیز تعبیر « جمهوری مداحان» را به جای جمهوری اسلامی به کار برده است.(پیشین). اما این امپراطوری چگونه به وجود آمد؟]

    پس از جنگ هیات هایی متشکل از رزمندگان تشکیل شدکه هم در حفظ میرات و نوستالژی جنگ می کوشیدند هم برای حفظ آمادگی در جنگ احتمالی دوباره. برای حفظ تشکیلات و ارتباطات به ویژه درگروه های منسجم تری که متکی به ارزش ها و احساسات وابسته به شهدا هستند مداحی رونق و شکل تازه ای گرفت. به کارگیری این گروه های ارزشگرا برای مقابله با سبک ها و هنجارهای متفاوت و یا گروه های دگراندیش از سوی نهادهای قدرت بر ادبیات مداحی و کارکردهای آن تاثیر داشت. در نخستین دهه پس از جنگ(دهه هفتاد) رفتار این گروه های به گونه ای بود که« گروه فشار» لقب گرفتند. ”

    در بالا فردی رادیکال ادعایی فرمودند. بسیار خوب. در طول متن نویسنده به یکباره ادعا را با صدق یکی گرفتند و فراموش کردند که این ادعا بود ، آن هم از فرئدی دارای سوگیری خاص.
    خیلی شبیه روزنامه های LOW BROW شیفته دیده شدن لمپن _ آکادمیک (ترکیبی در ظاهر غریب اما زاده نیاز روانی اقتصادی فضای موجود) نگاشته شده.

  6. قطعا ویروس ابتذال مدرن و بی تفاوتی غربی در تمامی دنیا تخریب بزرگی از خود بر جای گذارده . در ژاپن کشور پذیرنده تهاجم میلیتاریسم-دانشگاه- مدرنیته غرب به ضرب انفجارهای اتمی نیز از فرهنگ شینجوویی هراسان است، اما
    ایرانی نویسنده تحصیلکرده آگاه DRUMSو TAMBOURINEو OBOEو KEYBORDو …که PRODUCTهمان ملیتی است که سبک نوشتاری شما و دیدگاه شبه روشنفکری شما در آن نسخ گرفته است.
    بیایید کمی با خود صادق باشیم!

  7. اگر سالها در
    هیأت ها و ابراز احساسات اجتماعی و تحول خواهی و رفورماسیون فکری سیاسی این حزب اللهی های کشور خودتان حضور داشته باشید هیچ وقت این مداحی ساختگی دروغ که با هیچ تمهیدی به مجالس دینداران ایرانی نمی توان نسبت داد برنمی خورید. فریبکاری هم حدی دارد.
    اگزر یک BLOW-HEAD دیوانه تحت تاثیر گستردگی و مردمی بودن این INSTITUTIONشرقی قرار گرفت و چند کلمه سرهم کرد نام این می شود مدح؟!
    انصاف ، مشاهده ، صبر در تحقیق هم ارزش آکادمیک هست!
    چون دو نفر به اصطلاح فیلسوف که با تخریب فرهنگ ملی خود نام دار شده ما هم بایست برای تظاهر و خودنمایی ایران و ایرانی را زیر سئوال ببریم و JINGLE و دنگ دونگ رپیست (حتی از دید موزیکال)غیر اوریجینال را کنار عواطف مدافعین صلح و امنیت مردم بگذاریم؟
    چقدر بی انصافی!

  8. سیاسی شدن عاشورا و مداحی!
    اینهم اصل ناراحتی شما و DRIVEدست به قلم بردن !
    مگر می شود عاشورا را سیاسی کرد؟ عاشورا سیاسی هست. مگر حرکت فرد محوری حرکت ضد حکومتی عاشورا جان دادن علیه تسلط سیاسی یک سلیقه و نگاه سیاسی خاص نبود؟
    ABSURD!

  9. به تعمیم افراطی و پنهان کردن مرحله تحقیق و راستی آزمایی این نگاشته توجه بفرمایید:
    “شبکه ایران» وابسته به خبرگزاری دولتی ایرنا نیز به نقل از یک استاد دانشگاه اعلام کرد «آلودگی‌های اخلاقی» برخی مداحان باعث نارضایتی همسر و خانواده آن‌ها شده است. ”

    یک نفر گفت!! حال از اگفته یک نفر در سطح دقت نویسنده این متن GOSPEL TRUTH حاق واقع دریافت می شود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    چقدر راحت خواسته های قلبی خود را از رسانه بیرون می کشید!

  10. مدت ها گذشت که متوجه شدم چطور افرادی که با توجه به فضایی که در آن تحصیل می کنند و یا تدریس می کنند و بجز انکار فرهنگ مردم خود وظیفه ای نمی شناسند چطور می تواند وظیفه اجتماعی و یا تحول را فریاد بزنند. اما شهرت ، جلب توجه، وو … پاسخ من را در سمینار ها و انتشارات بخصوص در فرنگستون داد.

    توجه بفرمایید:
    “دبیات سخیف

    صداوسیما در عزاداری‌های محرم استقبال خوبی از مداحی‌های سبک جدید و مبتذل دارد. این رسانه در خلال همین عزاداری‌ها به سراغ منصور ارضی رفت و گفت‌وگویی از او را در برنامه بی‌تعارف بخش خبری ٢٠:٣٠ هفدهم مهرماه پخش کرد. مصاحبه‌ای که بخشی از آن در فضای مجازی به عنوان «امام حسین هم فحش می‌داد» بازتاب زیادی داشت. وقتی مجری از او پرسید: «می‌گویند انتقادات حاج‌منصور گاهی آن‌قدر شدید است که می‌توان گفت انتقاد نیست، ناسزاست»، منصور ارضی هم در پاسخ گفت: «ما سیاست را از آقامون یاد گرفتیم… ولی یه جایی می‌رسد که حضرت می‌گوید یابن‌ الدعیه، خب از امام حسین ایراد بگیرید چرا از من ایراد می‌گیرید؟! ”

    این هم حمله به شخصیت ضد غربی ترین و targetاصلی شبه مدرن ها.

  11. ” عبور از مرز: کشمکش مداح و واعظ و دانش و بی دانشی

    انتقادات نسبت به مداحان به گونه ای بود که عده ای از روحانیون هم به جمع منتقدین مداحان پیوستند. ”

    مداح بد است ! بد!
    بله نویسنده عزیز مداح تجسم همه آن چیزی هست که شما از آن گریزانی.
    سادگی، مردم عادی، وجدان کارگری و مستضعفی
    مداح هیچ کدام از آن چه شما آرزویش را دارید را ندارد:
    گیج کردن مردم، پز سواد دادن، سوار شدن بر دوش جوان ساده دل

  12. و قسمت آخر جای خجالت دارد. دقیقا فریبکاری انگلیسی درش متجسم شده است:

    ” نوزایی

    همه این رویدادها اجزا و عناصر رخدادهای آینده درباره سرنوشت مداحی و مناسک محرمی را رقم خواهند زد و نوعی عقلانیت و حساسیت بیشتر نسبت به این حرفه را پدید خواهند آورد هرچند دگردیسی های محتوا و ادبیات مراثی و بستر اجتماعی مداحی، قانونمندی خود را در دگردیسی پدیده ها خواهد داشت.

    در در اشعار و مراثی نیز زایشی نو دیده می شود که شکاف مناسک محرمی با نسل نو را ترمیم می کند. درست در زمانه دوری گزیدن روزافزون مردمان باورمندی که پیشتر در مراسم محرمی مشارکت داشتند و با چیرگی مداحان سیاسی و حکومتی و از دست رفتن محتوای سنتی و مردمی آن انگیزه های حضور را از دست داده بودند ظهور سبک های مردم وارانه که سخن دل توده است توجه عمومی را برانگیخت. نخست بار کلیپ یک دسته سینه زنی در هیات شیخداد یزد بدون آلایش و آلات زائد و توام با اشعاری که با جامعه همدلی داشت در شمار میلیونی دست به دست شد که نشان می داد دگردیسی مثبت در این مناسک و بهبود کارکرد آن می تواند این سنت دیرپا را از ورطه حذف به جایگاه ماندگار سوق دهد.

    یکی از سروده های شهاب موسوی که در هیأت شیخداد یزد در روز عاشورا با ریتم مداحی های سنتی توسط دو مداح خوانده شد و جمعیت باشکوهی از سینه زنان همنوایی می کردند:

    من غرش طوفانم/ دریای خروشانم/ بادست شما ویران شد این خانه ایمان ها/این ظلم و ستم بر دین کی بوده روا آیا؟/ باید ز شما پرسید کو مسند و تاج تا کی؟/ این چیست که می بندید با نام خدا بر دین؟/ فریاد از این مسلک ای وای بر این آیین/ ای وای بر این آیین(۲بار)/ من غرش طوفانم/ دریای خروشانم/ من صاعقه خشم لب های خموشانم/ من زخمی بیدادم، فریادم و فریادم/ فریادم و فریادم/ من دارو ندارم را در راه خدا دادم(۲بار)/ من نعره آزادی از حنجره فریاد/ چون موج رها در غم، زخمی شده بیداد/ من قافله دردم، من غربت خاموشم/ تا نای و نفس باشد بر محو ستم کوشم/ من نعره آزادی از حنجره فریاد/ چون موج رها در غم، زخمی شده بیداد/ زخمی شده بیداد/ زد آبله بر پایم/ شد سلسله بر دوشم/ من زاده زهرایم/ دینم به چه بفروشم(۲بار)/ در سروده دیگری از وی امده است: ناگهان غبار آمد، اسب بی سوار آمد/ آسمان به خاک افتاد پیش پای آزادی/ کاروان به راه افتاد سایه ای به ماه افتاد/ لحظه ها نفس گیر است این صدای زنجیر است. ”

    واقعا جای حیرت دارد که شما اشعار امام حسین(ع) را علیه خود جامعه ای بکار ببرید که با جان دادن و تحمل فقر آسایش، امنیت، و دفاع علیه مهاجمین مورد حمایت لیبرالیسم را با جان و دل خود با موفقیت به نتیجه رساند.
    اما نویسنده امروزی باسواد عاشق غرب و اظهار فضل پیچیده و نامفهوم ممکن است دکتری را با تکیه به نگاشته دیگران به امنگلیسی و آلمانی برگرداند و تظاهر به اوریجینالیتی کرد اما
    مردم فقیر، امام حسین(ع)، و جان دادن برای دیگران را نمی توان با روش هایی دانشگاهی غربزده درجه ۳ fake itکرد. وقت ارزشمندتان را صرف غربی سازی مفهومی دیگر کنید. چادر را به مینی ژوپ، تحقیق را به مقاله، تالیف را به ترجمه، ایرانی را به روشنفکر تبدیل کنید شاید بشود!

  13. با سلام البته جریان نوحه های مردم گرای یزد با اشعار متفاوت و روزآمد جناب شهاب الدین موسوی از سالهای آغاز دهه ۸۰ در هیئت شیخداد و بعدها بعثت و کوچه بیوک‌ یزد رقم خورد و این نوحه که گفتید اول بار نبوده است امروز قریب به ۹ ؛ ۱۰ هیئت بزرگ این شهر و حتی شهرهای مجاور این نوع سروده های محتوایی را میخوانند

  14. جناب آقای باقی،
    دست تون درد نکنه که به این بحث ریشه ای پرداخته اید.
    اما باید تکمیل بشه و صراحت بیشتری داشته باشه. چون خیلی دست به عصا و با احتیاط وارد شده اید، خیلی!

    – مقابله ای که به آن اشاره کرده اید، از نوع تحول دیدگاه و برخورد ریشه ای نیست، بلکه موضعی و برای حذف یک سری از افرادی است که به زعم مقابله گران، نامطلوب تشخیص داده شده اند. آن ها که حذف بشوند، چرخ آسیاب به همین روال خواهد چرخید.

    – اما در باره ی مراسم و نوحه ها و شعرهای متفاوتی که منشا شان در یزد است:
    لطفا به اندازه و به «قدر» تحلیل کنید. فرمایشات شما مبالغه آمیز است. در کنار قدردانی از با معنا بودن این نوحه ها،
    گیریم که در همه ی مراسم شیعیان دنیا از این شعر ها بخوانند. اما محتوا هنوز به شدت تهاجمی است نسبت به جهان بیرون و لحن تهییج آفرین عمل سینه زنی، فرجامی نباید داشته باشد جز تخریب، تخریبِ مثلا کاخ شمر و یزید زمانه.

    و همین اصل فاسد، قطعا به نظر جنابعالی که دوره ی این حرف ها را پشت سر گذاشته اید، چرخه ای است فاسد و مصیبت زا.

    شاید بهتر آن باشد که ملت سینه زن به همان نوحه های شصت هفتاد سال پیش برگردند و بگذاریم تا «ماست خودشان را بخورند و خوش باشند!»

    به این ها دست که بزنیم، کار خراب تر خواهد شد!

    متشکرم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *