
متن زیر برای اعلام حمایت استادان و پژوهشگران فلسفه از حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری نوشته شده است. برای امضای بیانیه، امضاکننده باید مدرس فلسفه در یکی از مراکز عالی آموزشی و پژوهشی کشور یا دارای مدرک دکتری فلسفه، یا دارای تالیف، ترجمه یا تصحیحی در فلسفه باشد. لطفا برای امضای متن به این کانال بروید که در آن نحوه اعلام اسامی توضیح داده شده است:
به نام خداوند جان و خرد
ما جمعی از معلمان و پژوهشگران فلسفه، که میکوشیم «حقیقت» را دغدغهی غایی خود قرار دهیم، به اقتضای عشق به معرفت و تبعیت از دلیل، و فارغ از همهی اختلافهای ممکن فکری، با الهام از آن تعهد اجتماعی که از سقراط آموختهایم، بر این گمانایم که در شرایط حساس کنونی حسن روحانی برای ریاست جمهوری ایران گزینهای مطلوب است زیرا:
۱_ دولت حسن روحانی کوشید در چهار سال گذشته فضای دانشگاهها و مراکز پژوهشی را، بهویژه در عرصهی ستمدیدهی علوم انسانی، برای تبادل افکار و اندیشهها مهیّاتر کند؛ فضای عمومی را، در حد امکان، در اختیار همهی دیدگاههای فکری و فرهنگی قرار دهد؛ مطبوعات و تریبونهای عمومی را از انحصار یکجانبهی نمایندگان دیدگاههایی خاص خارج کند؛ و از آزادی اندیشه و بیان و گفتوگو در فضای مجازی پاسداری کند. این تلاشها آنگاه ارزش خود را عیان خواهد کرد که دریابیم شنیدن صدای دیگری شرط لازم حقیقتجویی است. از این رو، گرچه عملکرد چهارسالهی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و بخش فرهنگی دولت را درخور نقد بسیار مییابیم، و تا تحقق آرمان استقلال دانشگاهها و آزادی آکادمیک راهی دراز در پیش میبینیم، حسن روحانی را در مقایسه با دیگر نامزدها به آزادی اندیشه و بیان و احترام به ساحت دانشگاه متعهدتر میدانیم.
ما از سر دغدغهی «ارزشهای معرفتی» به حسن روحانی رأی میدهیم.
۲_ دولت حسن روحانی کوشید «دولت» را، به مثابهی رکنی بسیار مهم و مؤثر در اجتماع، در قبال آنچه در جامعه میگذرد پاسخگو و مسئول کند، و در درجهی نخست دروغگویی، جعل آمار و ارقام، و فریب فعالانه یا منفعلانهی افکار عمومی را دستکم از بالاترین ارکان تصمیمگیری دولتی بزداید. این دولت، همزمان، بهرغم فشارها و محدودیتها، اندیشهی صلحطلبی و تنشزدایی را جانشین پرخاشگری و یکهتازیهای وهمآلودی کرد که نهتنها با گسترش فشارهای اجتماعی و اقتصادی فضای عمومی را به صورت نظاممند به سوی فروپاشی اخلاقی و اجتماعی سوق میداد و «خوب زیستن» را دشوارتر و دشوارتر میکرد، بلکه به شیوههای گوناگون جان آدمیان را در معرض آسیبها و خطرها و درد و رنجهای بسیار قرار میداد. در چهار سال گذشته، جان آدمیان، کاستن از درد و رنج آنها و افزودن بر کرامتشان بار دیگر تا حدود زیادی برای دولتمردان ما اهمیت یافته است.
ما از سر دغدغهی «ارزشهای اخلاقی» به حسن روحانی رأی میدهیم.
۳_ دولت حسن روحانی کوشید در چهار سال گذشته نهادهای مدنی را در زمینههای علمی، فرهنگی، زیستمحیطی، اجتماعی و سیاسی احیا و تقویت کند. نهادهای مدنی عرصهی پرورش و رشد شخصیت افراد در جامعهاند. در سالهای پس از انقلاب مشروطیت، جامعهی ما فقط در مواقعی رشد و ارتقا داشته است که نهادهای مدنی در آن فعال و ثمربخش بودهاند. هرگاه قدرتهای سیاسی و نظامی فعالیت این نهادها را خطرآفرین انگاشته و مانعشان شدهاند، جامعهی ایران سالها و سالها به عقب بازگشته، و نسلهایی از ایرانیان گرفتار محنت شدهاند. در چهار سال گذشته بار دیگر نهادهای مدنی فعال شدهاند و سرمایهی اجتماعی جان گرفته است. برای شکلگیری جامعهای دموکراتیک راهی جز حفاظت از این نهادهای نوپا و آسیبپذیر، و افزودن بر سرمایهی اجتماعی نداریم.
ما از سر دغدغهی «ارزشهای مدنی» به حسن روحانی رأی میدهیم.
اعلام حمایت استادان و پژوهشگران فلسفه از حسن روحانی
امضاکنندگان تاکنون:
امضاکنندگان تاکنون:
۱_ ایرج آذرفزا (مترجم)
۲_ آروین آذرگین (دانشگاه اصفهان)
۳_ ابراهیم آزادگان (دانشگاه صنعتی شریف)
۴_ علیرضا آزادی (دانشگاه تبریز)
۵_ محسن آزموده (نویسنده و روزنامهنگار)
۶_ اسدالله آژیر (دانشگاه رازی کرمانشاه)
۷_ حسن ابراهیمی (دانشگاه تهران)
۸_ ملیحه ابویی مهریزی (دکترای فلسفه)
۹_ ملیحه احسانی (دکترای فلسفه)
۱۰_ احمد احمدی (بازنشستهی دانشگاه تهران، سازمان سمت)
۱۱_ بابک احمدی (نویسنده و مترجم)
۱۲_ علیاکبر احمدی افرمجانی (دانشگاه علامه طباطبایی)
۱۳_ مسعود ادیب (دانشگاه مفید)
۱۴_ شهلا اسلامی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۱۵_ علیرضا اسماعیلزادهی برزی (دکترای فلسفهی هنر)
۱۶_ محمدرضا اسمخانی (مترجم)
۱۷_ غلامرضا اصفهانی (مترجم)
۱۸_ حسین اطهری (دانشگاه فردوسی مشهد)
۱۹_ شاپور اعتماد (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۲۰_ موسی اکرمی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۲۱_ کیوان الستی (مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
۲۲_ مسعود امید (دانشگاه تبریز)
۲۳_ حسن امیری آرا (مترجم)
۲۴_ مهدی امینی (مترجم)
۲۵_ محمدجواد انواری (بنیاد دایرهالمعارف اسلامی)
۲۶_ علی بابایی (دانشگاه محقق اردبیلی)
۲۷_ زهرا باختری (مترجم)
۲۸_ پروین بازقندی (دکترای فلسفهی تعلیم و تربیت)
۲۹_ خسرو باقری (دانشگاه تهران)
۳۰_ اشکان بحرانی (مترجم)
۳۱_ حمیده بحرینی (مترجم)
۳۲_ شیما بحرینی (دکترای فلسفهی هنر)
۳۳_ مریم بختیاریان (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۳۴_ انسیه برخواه (بنیاد دایرهالمعارف اسلامی)
۳۵_ کیوان بلندهمتیان (دانشگاه کردستان)
۳۶_ کاوه بهبهانی (مترجم)
۳۷_ حسین بیات (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۳۸_ محمدرضا بیات (دانشگاه تهران)
۳۹_ مرضیه بیگدلی (مرکز تربیتمدرس قم)
۴۰_ مهرداد پارسا (مترجم)
۴۱_ بهمن پازوکی (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۴۲_ حمیدرضا پروار (سازمان سنجش آموزش کشور)
۴۳_ نغمه پروان (مترجم)
۴۴_ اکبر پرویزی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج)
۴۵_ پویان پروین اردبیلی (ویراستار و مصحح متون فلسفی)
۴۶_ هومن پناهنده (مترجم و ویراستار متون فلسفی)
۴۷_ اصغر پوربهرامی (مترجم)
۴۸_ نصرالله پورجوادی (بازنشستهی دانشگاه تهران)
۴۹_ زهرا پورسینا (دانشگاه شهید بهشتی)
۵۰_ علی پورمحمدی (دانشگاه علامه طباطبایی)
۵۱_ نعیمه پورمحمدی (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۵۲_ مهناز تبرایی (دکترای فلسفه و کلام اسلامی)
۵۳_ امیرحسین تقیپور (نویسنده و مترجم)
۵۴_ رقیه تمیمی (دکترای فلسفهی اخلاق)
۵۵_ غلامحسین توکلی (دانشگاه اصفهان)
۵۶_ سید رضا تهامی (نویسنده)
۵۷_ علیرضا ثقهالاسلامی (پژوهشگاه ایرانداک)
۵۸_ محمد جاودان (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۵۹_ علی چاپرک (نویسنده)
۶۰_ مازیار چیتساز (مترجم)
۶۱_ فرزاد حاجیمیرزایی (مترجم و مدرس)
۶۲_ نجفقلی حبیبی (بازنشستهی دانشگاه علامه )
۶۳_ علیرضا حسنپور (دانشگاه ایلام)
۶۴_ علی حسینخانی (دکترای فلسفه)
۶۵_ مالک حسینی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۶۶_ سید مسعود حسینی (مترجم)
۶۷_ مینو حجت (دانشگاه شهید بهشتی)
۶۸_ غزاله حجتی (مترجم)
۶۹_ احمدعلی حیدری (دانشگاه علامه طباطبایی)
۷۰_ جواد حیدری (مترجم)
۷۱_ حمیدرضا خادمی (پژوهشکدهی سازمان سمت)
۷۲_ افشین خاکباز (مترجم)
۷۳_ امیرحسین خداپرست (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۷۴_ بهنام خداپناه (مترجم)
۷۵_ مهدی خسروانی (مترجم)
۷۶_ میثم خسروی (دکترای فلسفهی علم)
۷۷_ یاسر خوشنویس (مترجم)
۷۸_ سهند خیرآبادی (نویسنده)
۷۹_ محمد خیری (دانشگاه مفید)
۸۰_ عارف دانیالی (نویسنده)
۸۱_ مجید داوودی بنی (دانشگاه امیرکبیر)
۸۲_ مجتبی درایتی (دکترای فلسفه)
۸۳_ داریوش درویشی (نویسنده)
۸۴_ مهدی دشت بزرگی (دانشگاه کاشان)
۸۵_ داوود دهقان (دانشگاه فرهنگیان شیراز)
۸۶_ خشایار دیهیمی (نویسنده و مترجم)
۸۷_ عباس ذهبی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۸۸_ غلامرضا ذکیانی (دانشگاه علامه طباطبایی)
۸۹_ فروزان راسخی (دانشگاه الزهراء)
۹۰_ مزدک رجبی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۹۱_ انشاءالله رحمتی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز)
۹۲_ محمد رحیمیان (دکترای فلسفهی هنر)
۹۳_ رسول رسولیپور (دانشگاه خوارزمی)
۹۴_ رضا رسولی شربیانی (دانشگاه پیام نور)
۹۵_ حسن رضازاده (دانشگاه کاشان)
۹۶_ رضا رضازاده (دانشگاه ایلام)
۹۷_ قاسم رضایی (دانشگاه اصفهان)
۹۸_ محمدجواد رضایی (دانشگاه خوارزمی)
۹۹_ مهین رضایی (دانشگاه پیام نور، استان تهران)
۱۰۰_ معصومه رمضانی (دانشگاه پیام نور، مرکز آران و بیدگل)
۱۰۱_ فائزه رودی (مدرس و مترجم)
۱۰۲_ علی روشنیزاده (دانشگاه آزاد اسلامی ایلام)
۱۰۳_ محمدطاهر ریاضی ارسی (مترجم)
۱۰۴_ محمد رییسزاده (بنیاد دایرهالمعارف اسلامی)
۱۰۵_ محمدصالح زارعپور (دکترای فلسفه)
۱۰۶_ محسن زمانی (پژوهشگاه دانشهای بنیادی)
۱۰۷_ مسعود زمانی (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۱۰۸_ مسعود زنجانی (مدرس و نویسنده)
۱۰۹_ علیرضا سبحانی (دانشگاه سیستان و بلوچستان)
۱۱۰_ مریم سعدی (دکترای فلسفهی دین)
۱۱۱_ سحر سلطانی (دانشگاه خوارزمی)
۱۱۲_ حسین سلیمانی (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۱۱۳_ عبدالرحیم سلیمانی (دانشگاه مفید)
۱۱۴_ وحید سهرابیفر (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۱۱۵_ لیلا سیاوشی (دکترای فلسفهی جدید و معاصر غرب)
۱۱۶_ حسن سیدعرب (بنیاد دایرهالمعارف اسلامی)
۱۱۷_ شهین سیمیاری (دکترای فلسفهی تعلیم و تربیت)
۱۱۸_ شهرزاد شاهسنی (دانشگاه شیراز)
۱۱۹_ نوشین شاهنده (مترجم)
۱۲۰_ نادر شایگانفر (دانشگاه هنر اصفهان)
۱۲۱_ حمیدرضا شریعتمداری (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۱۲۲_ رحمان شریفزاده (مترجم)
۱۲۳_ محسن شعبانی (مترجم)
۱۲۴_ محمد شفیعی (دکترای فلسفه)
۱۲۵_ بابک شمشیری (دانشگاه شیراز)
۱۲۶_ علی شهبازی (نویسنده و مترجم)
۱۲۷_ کامران شهبازی (مترجم)
۱۲۸_ شهرام شهریاری (دکترای فلسفهی علم)
۱۲۹_ حسین شیخرضائی (مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
۱۳۰_ حامد شیواپور (دانشگاه مفید)
۱۳۱_ زینب صابر (دانشگاه هنر اصفهان)
۱۳۲_ علی صادقی (نویسنده)
۱۳۳_ مسعود صادقی (دانشگاه تهران)
۱۳۴_ محمدجواد صافیان (دانشگاه اصفهان)
۱۳۵_ حسن صالحی (مترجم)
۱۳۶_ زینب صالحی (مترجم)
۱۳۷_ علیرضا صالحی (مدرس فلسفهی اخلاق)
۱۳۸_ محمدحسین صالحی (مترجم و ویراستار متون فلسفی)
۱۳۹_ مانی صالحی علامه (مترجم)
۱۴۰_ مریم صانعپور (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۱۴۱_ امیر صائمی (پژوهشگاه دانشهای بنیادی)
۱۴۲_ حامد صفاییپور (دکترای فلسفهی علم)
۱۴۳_ هادی صمدی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۱۴۴_ سعید ضرغامی (دانشگاه خوارزمی)
۱۴۵_ پگاهسادات ضوئی (مترجم)
۱۴۶_ پرویز ضیاءشهابی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۱۴۷_ مسعود ضیاءعلی نسبپور (پژوهشگاه دانشهای بنیادی)
۱۴۸_ سید عبدالحمید ضیایی (دکترای فلسفه)
۱۴۹_ مجید ضیایی (دانشگاه ایلام)
۱۵۰_ شیرین طالقانی (مترجم)
۱۵۱_ ساجد طیبی (پژوهشگاه دانشهای بنیادی)
۱۵۲_ نوید عابدینی (ویراستار متون فلسفی)
۱۵۳_ بابک عباسی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۱۵۴_ بیژن عبدالکریمی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال)
۱۵۵_ پروانه عروجنیا (مترجم)
۱۵۶_ هدایت علویتبار (دانشگاه علامه طباطبایی)
۱۵۷_ مسعود علیا (دانشگاه هنر)
۱۵۸_ بهرام علیزاده (دانشگاه خوارزمی)
۱۵۹_ بیوک علیزاده (دانشگاه امام صادق(ع))
۱۶۰_ عبدالرسول عمادی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۱۶۱_ علی غزالیفر (دکترای فلسفه و کلام اسلامی)
۱۶۲_ محمدرضا غفوریان (دانشگاه امیرکبیر)
۱۶۳_ عبدالله غلامرضا کاشی (دانشگاه فرهنگیان)
۱۶۴_ وحید غلامیپور فرد (مترجم)
۱۶۵_ مرتضی فتحیزاده (دانشگاه خوارزمی)
۱۶۶_ مصطفی فتحیزاده (دکترای فلسفهی اسلامی)
۱۶۷_ الهام فخرایی (نویسنده و مترجم)
۱۶۸_ مقصود فراستخواه (مؤسسهی پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی)
۱۶۹_ مهدی فرجی پاک (مدرس و مترجم)
۱۷۰_ محمدهادی فروزشنیا (مترجم)
۱۷۱_ حمید فغفور مغربی (دکترای فلسفه)
۱۷۲_ اسدالله فلاحی (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۱۷۳_ فاطمه فنا (بنیاد دایرهالمعارف اسلامی)
۱۷۴_ ابوالقاسم فنایی (دانشگاه مفید)
۱۷۵_ عقیل فولادی (دکترای فلسفه)
۱۷۶_ اعظم قاسمی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۱۷۷_ مهدی قائدشرف (دکترای فلسفهی تطبیقی)
۱۷۸_ یحیی قائدی (دانشگاه خوارزمی)
۱۷۹_ مرتضی قرائی (دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی)
۱۸۰_ حسن قنبری (دانشگاه تهران)
۱۸۱_ خلیل قنبری (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۱۸۲_ صدیقه کاظمپور (دانشگاه پیام نور، استان البرز)
۱۸۳_ قاسم کاکایی (دانشگاه شیراز)
۱۸۴_ سحر کاوندی (دانشگاه زنجان)
۱۸۵_ امیراحسان کرباسیزاده (دانشگاه اصفهان)
۱۸۶_ محسن کردلو (دانشگاه خوارزمی)
۱۸۷_ طیبه کرمی (بنیاد دایرهالمعارف اسلامی)
۱۸۸_ محسن کرمی (مترجم)
۱۸۹_ امید کریمزاده (دانشگاه شهید بهشتی)
۱۹۰_ روحالله کریمی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۱۹۱_ مهدی کمپانی زارع (نویسنده)
۱۹۲_ رضا کوهکن (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۱۹۳_ ناصر گذشته (دانشگاه تهران)
۱۹۴_ مجتبی گلستانی (نویسنده و مترجم)
۱۹۵_ امیرمحمد گمینی (دانشگاه تهران)
۱۹۶_ رضا گندمی نصرآبادی (دانشگاه تهران)
۱۹۷_ مرتضی گودرزی (دکترای فلسفه)
۱۹۸_ مرتضی گوهریپور (مؤسسهی بینالمللی مطالعات نهجالبلاغه)
۱۹۹_ مهدی لکزایی (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۲۰۰_ احمد لهراسبی (دکترای فلسفهی تطبیقی)
۲۰۱_ امیر مازیار (دانشگاه هنر)
۲۰۲_ محمد مباشری (نویسنده و مترجم)
۲۰۳_ زهرا مبلغ (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۲۰۴_ محمدمهدی مجاهدی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات)
۲۰۵_ محمد مجتهد شبستری (بازنشستهی دانشگاه تهران)
۲۰۶_ فاطمه محسنپور (مترجم)
۲۰۷_ میثم محمدامینی (دانشگاه شهید بهشتی)
۲۰۸_ علیاصغر محمدخانی (شهر کتاب)
۲۰۹_ علی محمدولی (دکترای فلسفهی هنر)
۲۱۰_ روحالله محمودی (مترجم)
۲۱۱_ عباس مخبر (مترجم)
۲۱۲_ محمود مختاری (دانشگاه شهید بهشتی)
۲۱۳_ رضا مدنی دورباش (نویسنده)
۲۱۴_ محمدرضا مرادی طادی (مترجم)
۲۱۵_ محمود مروارید (پژوهشگاه دانشهای بنیادی)
۲۱۶_ فرشاد مزدرانی (ویراستار متون فلسفی)
۲۱۷_ علی مسعودی (نویسنده)
۲۱۸_ علیاصغر مصلح (دانشگاه علامه طباطبایی)
۲۱۹_ علی مطهری (دانشگاه تهران، مجلس شورای اسلامی)
۲۲۰_ سعید معصومی (دانشگاه شهید بهشتی)
۲۲۱_ حسین معصومی همدانی (بازنشستهی مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۲۲۲_ زهره معماری (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۲۲۳_ احمدرضا مفتاح (دانشگاه ادیان و مذاهب)
۲۲۴_ مصطفی ملکیان (نویسنده و مترجم)
۲۲۵_ اردشیر منصوری (انجمن اخلاق در علوم و فناوری)
۲۲۶_ سید ضیاء موحد (بازنشستهی مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۲۲۷_ محمدعلی موحد (نویسنده و مترجم)
۲۲۸_ سید مصطفی موسوی اعظم (دانشگاه یاسوج)
۲۲۹_ سید حسین موسویان (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۲۳۰_ سید نصرالله موسویان (پژوهشگاه دانشهای بنیادی)
۲۳۱_ مصطفی مهاجری (پژوهشگاه دانشهای بنیادی)
۲۳۲_ نیما مهدیزادهی اشرفی (مترجم)
۲۳۳_ حسن میانداری (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
۲۳۴_ رضا میرزاخانی (دکترای فلسفهی هنر)
۲۳۵_ داوود میرزایی (دانشگاه بوعلی سینای همدان)
۲۳۶_ محمد میرزایی (مترجم)
۲۳۷_ زهرهسادات ناجی (دکترای فلسفهی تطبیقی)
۲۳۸_ فرشته نباتی (دانشگاه علامه طباطبایی)
۲۳۹_ فؤاد نجمالدین (دانشگاه علم و فرهنگ)
۲۴۰_ شهابالدین نژادتهرانی (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد سنندج)
۲۴۱_ مریم نصر اصفهانی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۲۴۲_ امیر نصری (دانشگاه علامه طباطبایی)
۲۴۳_ نرگس نظرنژاد (دانشگاه الزهرا)
۲۴۴_ مرتضی نوری (مترجم)
۲۴۵_ یوسف نوظهور (دانشگاه علامه طباطبایی)
۲۴۶_ ایرج نیکسرشت (دانشگاه تهران)
۲۴۷_ حسین واله (دانشگاه شهید بهشتی)
۲۴۸_ سعیده وثوقپور (مترجم)
۲۴۹_ هادی وکیلی (پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)
۲۵۰_ رضا ولییاری (مترجم)
۲۵۱_ امید وهابی املشی (نویسنده)
۲۵۲_ مریم هاشمیان (مترجم)
۲۵۳_ یاسمن هشیار (دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال)
۲۵۴_ پویا هیبتاللهی (مترجم و ویراستار متون فلسفی)
۲۵۵_ محمدحسن یزدیزاده (بازنشستهی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی)
۲۵۶_ سید محمد یوسف ثانی (مترجم)
۲۵۷_ سید محمود یوسف ثانی (مؤسسهی پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران)
خجالت داره والا .اولا رای یک چیز شخصیه و سعی نکنید رای ما رو تحت تاثیر قرار بدین و دوما شاید همه ی این اساتید در اشتباهن و سوما از صدانت این سیاست بازی ها بعید بود
اولا اعلام نظر هیچ اشکالی نداره
دوما اینکه شما تحت تاثیر چه چیزایی رای میدین و یا به چه کسی رای میدین به خودتون ربط داره
سوما سیاست بازی رو شما بهتره از رجا نیوز و بولتن نیوز و مشرق نیوز سایر نیوزها یاد بگیرین نه از صدا نت که اساسا خط مشی فکریش مشخصه
دوست عزیز ، اینکه انتظار داشته باشید ملت به نخبگان مورد وثوق شان نگاه نکنند حرف گزافه ای است .
کجایِ رأی یه چیز شخصیه؟ وعدهی یارانه دادن به قشر مستضعف را چگونه توجیه میکنید؟ این همه فیلسوف و محقق اشتباه میکنند و لابد آقای شما یک تنه همیشه درست میگوید!
این سیاست بازی نیست. اعلام موضع سیاسی و تشویق دیگران به رای دادن برای فردی خاصه اون هم به این دلیل که گمان می کنن بخشی از مسوولیت اجتماعیشون هست. در باب اینکه رای یک چیز شخصیه هم به نظرم اشتباه می کنید. رای دادن یا رای ندادن ما بر دیگران هم تاثیر داره پس چیزی کاملا شخصی نیست.
با شخصی بودن رأی کاری ندارم. (هر چند به عقیده من وقتی یه نفر الگو چند نفر باشه و اینکه آگاهانه از یه چیزی اظهار نظر کنه و نظرشو بگه. رو اون تعداد کسایی که الگوی اوناهاست میتونه باعث تحقیقشون بشه که چرا این استاد و به چه دلیلی این شخص و انتخاب کرده. در نتیجه باعث یه انتخاب آگاهانه چه در سمت استاد خودش و چه در نقطه مقابل استادش بشه. حداقلش حرفش رو سنده.)
اینکه ۲۵۷ نفر در اشتباه باشن بیشتر یه سور زدن به خودتونه.
مگه میشه ۲۵۷ نفر که اهل علم و کتاب باشن همگی باهم دچار اشتباه بشن؟
یادمه دوران دانشگاه وقتی یکی از اساتید میگفتن به یه نکته ای اشاره میکردن که اگه حس میشد اشتباه. قبل از اینکه بهشون بگیم که اشتباه. یه تحقیق میکردیم. که مبادا یه دانشجو استاد خودشو به اشتباه برده باشه زیر سوال.
واقعأ اینکه ۲۵۷ نفر حرفشون اشتباه باشه. از سر تحقیقه؟
سلا م لطفا اسم من را هم وارد نمایید . طیبه سنچولی .مدرس فلسفه دانشگاه ازاد واحد پزشکی تهران
همه ی اشخاص تحصیلکرده و دانا طرفدار روحانین چون واقعا فکر دارند. اولین کسلنی که باید به نظرشون و تحلیلاشون نگاه کرد استادانن. نه افراد پوچ.
متاسفم از روند کارشما ما هنوز مفهوم دموکراسی را نفهمیدم ، هنوز در درون تک تک ما یک دیکتاتور نهان ارمیده، شنیده ام در بعضی از کشورهای اروپائی در موقع انتخابات زن و شوهر از رای یکدیگر بی اطلاعند. رای مقوله ای شخصی است.
دوست عزیز، خودتون آگاهید در کشورهای اروپایی، دموکراسی نهادینه شده و شرایط با کشور ما متفاوت هست. جامعهی ما تا رسیدن به اون حد از بلوغ فاصله داره. خصوصا که دسترسی به اطلاعات آزاد محدودیت داره و حق استفاده از رسانهها برابر نیست. بنابراین به نظر من روشنفکران، هنرمندان، آگاهان و اهل فلسفه که سرآمد اندیشمندان هستند، باید در این مورد موضعگیری و راهنمایی کنند و جامعه را با خطرهای احتمالی آشنا کنند. همچنین حق و وظیفهی همهی ماست به عنوان هموطنان که نگران آیندهی کشور خودمون و فرزندانمون باشیم. امیدوارم که پاینده باشید.
اگر شنیدین در کشورهای اروپایی مردم از رای نخبگان کشورشون بی اطلاع هستند معلومه به هیچ وجه اخبار دنیا رو دنبال نمی کنید. در همه ی کشورهای دموکراتیک دنیا بسیاری از افراد شناخته شده اعلام می کنند که به چه کسی رای میدهند و از این طریق از کاندیدای مورد نظرشون حمایت می کنند. فکر کنم خود شما چیزی درباره ی دموکراسی نمیدونید. اینکه رای یک امر شخصی است تنها به این معناست که اولا هر کس آزاد است مطابق دیدگاههای خودش عمل کند و نباید هیچ کس را “مجبور” به رای دادن به فرد خاصی کرد و دوما هر کس خواست می تواند اعلام نکند به چه کسی رای می دهد، اما این بدان معنا نیست که افراد حق ندارند از کاندیدای خاصی حمایت کنند. به این می گویند آزادی بیان، که از مقومات دموکراسی است.
کار این فلاسفه مصداقی است از پیوند میان فلسفه و زندگی
واقعا متاسفم ازین روش صحبت همین خودش نشانگر بی سوادی است که اگر هر کس به شخصی که شما مورد علاقه تونه رای ندهد تحصیل نکرده و مردانه.واقعا که برای خودم متاسفم به عنوان یک انسان که با همچین افکاری روبرو میشم.
تاکید بر روشنگری هست، نه کاندیدای خاص مورد نظر. دوستان مخالف میتونند اگر مایل باشند دلایل و استدلالهاشون رو برای حمایت از گزینههای مورد نظرشون در انتخابات و یا رای ندادنشون اعلام کنند. آزادی بیان حق همه هست.
افرادی به هر دلیلی که برای خود داشته اند رای خود را اعلام و از نامزد خاصی حمایت کرده اند. شما اگر نمی خواهید رای خود را اعلام کنیدهیچ اشکالی ندارد ولی حق ندارید برای دیگران تعیین تکلیف کنید و از آنها بخواهید که رای خود را اعلام نکنند. پس حقوق شهروندی گجا رفته است؟
اینها نماینده فکر و اندیشه نیستند. ده درصدشون شناخته شده اند.بقیه اومدن تا با این مقوله به اسم و رسمی برسند و شاید از روزهای دیگه به نون و نوایی هم . در نهایت اینکه خود کاندیدای مورد نظر این اقایون هم در عالم مدرک و پست و پایان نامه و رابطه گرایی به سر میبره و هنوز یه چهره اکادمیک مقبول نیست و فقط همون سواد حوزوی اش مطرحه
سلام
من خودم شاگرد دکترفنایی,دکترادیب,دکترحجت و…بودم این انسانها اینقدر شریف و باسواد هستند که وقتی به کسب رای میدن باعث بشن ادم بیشتر به رایی ک میخواذ بده فکر کنه
دیدید که چه شد؟ان دلبر سیمین بر چه از کار درامد
معلوم شد که نظرات استاد گرانقدر مصطفی ملکیان را در دیگر موار باید مورد تردید قرار داد
سند ننگینی است!
حضرات فلاسفه از یک جاعل دانشگاهی حمایت کردند. همین یک قلم کافی بود تا به او رای ندهند. از عقب ماندگی و مشکلات فراوان مملکت تعجب نباید کرد؛ آنجا که عقلای این قوم این گونه مبتذل اند و بازی میخورند ، وای به حال ما عوام الناس!!
از این سندها در طول تاریخ ایران فراوان یافت می شود.
اکنون در سال ۱۴۰۰ مرور این خبر خیلی جذّاب و عبرتانگیز است.
کجایند این اساتید هم اکنون؟
آیا واقعا این اساتید کوشیدند که حقیقت را دغدغه غایی خودشان قرار دهند؟!