
روز دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ موضوع «کار جنسی زنان : مواجهه با مسئله تنفروشی در ایران» در نشست گروه علمی-تخصصی مسائل و آسیبهای اجتماعی با حضور دو سخنران، دکتر حسین اسدبیگی (روانشناس بالینی و رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی بهزیستی کشور یا اورژانس اجتماعی) و پیام روشنفکر( محقق و دانشجوی دکترای پژوهشی عوامل اجتماعی سلامت) و یک ویدئوی اسکایپ با دکتر سعید مدنی ( جامعهشناس و نویسنده) مورد کند و کاو قرار گرفت.
ابتدا ویدئوی اسکایپ شامل گفتوگوی دکتر احمد بخارایی (مدیر گروه مسائل و آسیبهای اجتماعی) با دکتر سعید مدنی، نویسنده کتاب: روسپیگری در ایران (چاپ ۱۳۹۵)، به مدت ۴۰ دقیقه پخش شد (لینک فایلهای صوتی و تصویری این اسکایپ و نیز لینک فایل صوتی سخنرانان پس از پخش ویدئو در پایان این گزارش آمدهاست).
در گفتگوی انجام شده با دکتر سعید مدنی، دکتر احمد بخارایی به طرح این مقدمه این بحث پرداخت و گفت: به گفته بهزیستی، سن آسیبهای اجتماعی به ۱۶ سال و سن دختران آسیبدیده به کمتر از این سن رسیدهاست. طبق گفته کارشناسان در همایش بررسی آسیبهای اجتماعی در تهران ۸ هزار باند فساد زنان آسیبدیده وجود دارد. طبق آمار مرکز بازپروری سازمان بهزیستی ۱۲ درصد زنان آسیبدیده خیابانی متاهلاند و میانگین سنی آنها ۲۵ سال است. همچنین طبق تحقیقات مرکز پژوهشهای دانشگاه بهشتی ۴۰ درصد مردان متقاضی، متاهل هستند.
پس از آن، سعید مدنی (جامعهشناس و مولف) که با اسکایپ ضبط شده در جلسه حضور داشت در خصوص لفظ کارگر جنسی اظهار داشت: هر واژهای بار معنایی خاصی دارد. من از موضع یک ناظر اجتماعی با کاربرد هر واژهای که بار منفی نسبت به زنان آسیبدیده داشته باشد مخالفم، زیرا این زنان بیش از آنکه توبیخ شوند قربانی جامعهای هستند که زمینه را برای وادار شدن آنها به امور خلاف فراهم میکند.
سعید مدنی افزود: کاربرد واژه کارگر جنسی بیشتر در جوامعی به کار میرود که این اعمال یک شغل محسوب میشود درحالی که در کشور ما این وضعیت وجود ندارد و از همه مهمتر اینکه هرگونه اقدام برای رسمیت دادن به این خشونت همه جانبه به زنان به نوعی تایید وضعیت موجود است و من کاملا با این موضع مخالفم.
وی خاطرنشان کرد: مطالعات در سطح جهانی نشان داده بیش از ۹۰ درصد زنان آسیبدیده روسپی زمانی که از آنها سوال میشود آیا از اقدام خود احساس رضایت میکنند، تاکید دارند نه تنها از کارشان رضایت ندارند، بلکه از آن متنفر هم هستند. این تنفر نشان میدهد هیچ رضایتی در این رابطه وجود ندارد. مطالعات نشان میدهد مبنا و انگیزه در این اقدام، تامین درآمد است.
مدنی تاکید کرد: از این رو اجبار جزء لاینفک زندگی هر زن آسیبدیدهای است و از همین رو است که من معتقدم آنها قربانی هستند؛ قربانی شرایط و جوامعی که آنان را به سمت این اجبار سوق دادهاست.
این جامعهشناس در تحلیل این آسیب اجتماعی در ایران نیز گفت: باید تاکید کنم وضعیت اجتماعی آن قدر نامطلوب است که کمتر کسی در میان ناظران اجتماعی و مسئولان رسمی پیدا میشود که وخامت این وضعیت را انکار کند.خوشبختانه امروز در جامعه پذیرفته شده که با انکار نمیتوان مشکلی را حل کند. هر چند خیلی دیر به این نتیجه رسیدهایم.
مدنی افزود: مشکلات اجتماعی ایران ریشههای ساختاری دارند. در واقع نقش عوامل کلان اقتصادی و اجتماعی در بروز آنها بسیار موثر است. به همین دلیل درمان مسئلهای مثل اعتیاد را کمتر میتوان در خود اعتیاد پیدا کرد، زیرا سیاستهای کلان نادرست اقتصادی و اجتماعی و عدم توجه به مسائل اجتماعی ما را به سمتی برده که امروز با مجموعه بحرانهای متوالی در این حوزه مواجه هستیم.
این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: جدا از ۸ سال، از ۸۴ تا ۹۲ که اساساً مسائل اجتماعی مسکوت بودند، در دوره اخیر هم رویکرد حاکم بر دولت، رویکرد آشتیجویانه با مسائل اجتماعی نبودهاست.در واقع اقتصاد دانانی که سکان سیاستهای اقتصادی دولت را در دست دارند از دیدگاههای کلاسیک پیروی میکنند و همان طور که اقتصاد و حل مسائلی چون اشتغال و فقر و نابرابری را به دست نامرئی بازار موکول کردهاند، مسائل اجتماعی را هم به همین دستهای نامرئی سپردهاند. درحالی که یک رشد بیکیفیتی که حاصل سرمایهگذاری در بخش نفت، پتروشیمی و تا حدی خودرو است نمیتواند مسائل اجتماعی و حتی اقتصادی را حل کند.
دکتر مدنی گفت: حاکم شدن دیدگاههای اقتصادی بر کل برنامههای توسعه وضعیت به مراتب بدتری را پیش روی ما قرار میدهد به همین دلیل به نظر من مجموعه روند موجود به رغم دغدغههایی که اعلام میشود، به رغم اشکهایی که ریخته میشود، به رغم نگرانیهایی که ابراز میشود و … نمیتواند مسئله آسیبهای اجتماعی ایران را حل کند مگر اینکه دولت توجه مشخصی به سیاستهای اجتماعی کند.
مدنی در خصوص سیاستهای اجتماعی نیز گفت: منظور از سیاستهای اجتماعی، سیاستهایی است که به امور اجتماعی هم شان و هم سطح امور اقتصادی توجه دارند.
این جامعهشناس در خصوص وجود باندهای فساد اظهار کرد: زنان آسیبدیده جزء جمعیت پنهان جامعه قلمداد میشوند. از این رو ارزیابی و تخمین آنها بسیار دشوار است. هر چند روشهایی برای این کار وجود دارد. من در کتابم با استفاده از این روشها سعی کردم تخمینهایی براساس تعداد زندانیان و تعداد افراد بازداشتی داشته باشم. اما به هر حال ما نیازی به عدد و رقم نداریم چون نظام فکری و ارزشی جامعه ایران نشان میدهد حتی وجود یک زن آسیبدیده هم باید مورد اعتراض و انتقاد قرار گیرد.
این پژوهشگر با اظهار تاسف گفت: این درحالی است که نه تنها مداخلهای برای کنترل و بهبود این وضعیت صورت نگرفته برعکس جامعه در معرض شوکها و تنشهای اقتصادی و نامطلوب قرار گرفته که فقر و نابرابری افزایش یافتهاست.
وی نیز در خصوص اصطلاح کارگر جنسی اظهار کرد: شاید به کار بردن واژه کارگر جنسی مقداری بودار باشد. شاید کسانی که از این اصطلاح استفاده میکنند، به دنبال قبحزدایی هستند. این نام در کشورهایی که بهعنوان شغل پذیرفته شده است، استفاده میشود.
پس از پخش این ویدئوی اسکایپ، اولین سخنران، دکتر حسین اسدبیگی، روانشناس بالینی و رئیس مرکز فوریتهای اجتماعی (اورژانس اجتماعی) بهزیستی کشور بود که در ابتدا با اشاره به خدمات اورژانس اجتماعی گفت: در ۱۹۲ شهرستان، مرکز اورژانس اجتماعی داریم. تاریخچه تاسیس آن به سال ۱۳۶۷ باز میگردد که در مراکزی در تهران و مشهد از این زنان نگهداری شد. سال ۷۷ دفتر مداخله در بحران و خانه سلامت بهمنظور کاهش طلاق راهاندازی شد و در نیمه دوم سال ۷۸ این مرکز در ۹ استان شروع به کار کرد. سال ۸۱ خط تلفن ۷رقمیربرای تهران در نظر گرفتیم. در سال ۸۳ نیز شماره ۱۲۳ را برای خط بحران بهزیستی ایجاد کردیم. در سال ۸۷ ، ۱۰۰ خودرو به این مراکز اختصاص داده شد و نام آن به اورژانس اجتماعی تغییر یافت. در حال حاضر درصدد هستیم برای شهرستانهای دورافتاده نیز مرکز تاسیس کنیم.
رئیس اورژانس اجتماعی کشور در خصوص ویژگیهای اورژانس اجتماعی نیز گفت: شبانهروزی و رایگان بودن از ویژگیهای آن است. اولویت با زنان و کودکان است و تخصصی، به موقع و در دسترس بودن شعار ماست. گروههای هدف ما گسترده است: خشونتهای خانگی، همسرآزاری، زنان آسیبدیده اجتماعی، کودکان خیابانی و کار و کلیه افرادی که در شرایط بحرانی به سر میبرند.در زمینه زنان آسیب دیده، آنها را جذب و در مراکز بهداشتی تحت کنترل قرار میدهیم و سعی میکنیم افرادی که در خانه نیستند را به خانواده بازگردانیم.
سخنران دوم برنامه، پیام روشنفکر، دانشجوی دکترای پژوهشی مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی موثر بر سلامت دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی بود. وی در ابتدای صحبت، تاریخچه کوتاهی از فعالیتهای پژوهشی خود طی یک دهه در این موضوع را شرح داد و افزود که از سال ۱۳۸۴ به عنوان همکار متدولوژی در پروژه دکتر سعید مدنی آغاز و هم اکنون در پروژه ای که در حال حاضر در آن به عنوان مجری مشترک با دکتر وامقی مشغول به پژوهش هستند و در ۲۱ استان کشور درحال اجراست ختم میشود. در ادامه بحث به یکی از پژوهشهای متاخر خود در محله دروازه غار تهران اشاره کرد که با رویکرد اجتماع محور و مشارکتی با زنان دارای کار جنسی به همراه تیمی از همکارانشان در مرکز تحقیقات دانشگاه انجام شده و از سال ۱۳۹۲ اغاز و تا تابستان امسال ادامه داشتهاست.
روشنفکر چهار رویکرد عمده در مواجه با موضوع را رویکرد ممنوعیتگرا(Prohibition)، رویکرد کنترلی(control)، رویکرد متساهل یا سهلانگار(tolerate) و رویکرد قاعدهمندساز (regulation) برشمرد که در تقاطع با دیدگاههای مختلف جرم انگارانه (criminalization)، مخالفت با بردگی (abolitionism) و جرم زدایانه (legalization) انواع مختلفی به خود میگیرد. سخنران با نشان دادن نقشه وضعیت کارجنسی زنان در جهان عنوان کرد که در مناطق محدودی از جهان این کار هم قانونی و هم قاعدهمند است.
در ادامه بحث، سخنران مروری گذرا بر پروبلماتیک رشتههای مختلف در زمینه موضوع کارجنسی زنان داشت و گفت: در رشتههای مختلف پژوهشگران از منظرهای متنوعی به موضوع پرداختهاند. به عنوان نمونه در رشته توسعه، بحثهایی از منظر مسئله بازماندگان توسعه، هزینههای توسعه یا توسعه در خدمت انسان در مقابل توسعه رشدمحور مطرح میشود. در اقتصاد نیز بحثهای متنوعی از جمله در زمینه شکستهای بازار(market failure) ؛ منطق اقتصادی تجارت و صنعت سکس، بازارهای متداخل ازدواج و سکس و ازدواج حمایتی و موارد مشابه پیرامون این موضوع وجود دارد. مسئله علوم سلامت عمدتا کنترل انتقال ایدز، سقط جنین، بیماری های مقاربتی و موارد مشابه است. در حقوق و جرمشناسی مسایلی چون غیرقانونی دیدن تقاضا برای روسپیگری، مقابله با سازماندهی و موارد مشابه بحث شدهاست. مطالعات خانواده از زاویه تغییرات یا بحران در خانواده هستهای، پیامدهای طلاق، افزایش سن ازدواج، زندگیهای جایگزین و .. به موضوع پرداختهاست. روانشناسان مسئله را در ارتباط با اختلالات روانی زنان؛ پیامدهای روانی کارجنسی؛ تجربه خشونت جنسی در کودکی، ضعف مهارتهای زندگی و موارد مشابه بحث کردهاند و رشتههای سیاست اجتماعی به حمایتهای اجتماعی؛ خدمات اجتماعی مورد نیاز این گروه و مواردی اینچنین میپردازند.
این مرور اجمالی از سوی روشنفکر، مقدمهای برای ورود به بحث مواجهه جامعهشناسان با موضوع شد و در این خصوص ضمن اشاره به ضعف موجود در شناخت جامعهشناسانه از این پدیده که ناشی از محدودیتهایی است که پژوهشگران این حوزه طی دهههای گذشته با آن مواجه بوده و به نوعی جزو لیست سیاه پژوهشی (research black lists) محسوب میشده است، عنوان کرد که این امر منجر به محدودیتهایی برای مداخلات شده است هرچند مختصر تغییراتی در نگاه سیاستگذاران قابل مشاهده است که ممکن است باعث بهبود شناخت و اقدامات این حوزه شود.
وی در محور دیگری از سخنانش به بحث مایکل بوروی در خصوص انواع فعالیتهای جامعهشناسانه اشاره کرد و با ارجاع به مقاله “بحران در آکادمی” دستهبندی وی از انواع چهارگانه جامعهشناسی را دستمایه بحث خود قرار داد. بر این اساس وی نگاههای جامعهشناسانه به موضوع را در یک تقسیم بندی تحلیلی به چهار دسته نگاه حرفهای، سیاستگذار، انتقادی و نگاه جامعهشناسی مردم مدار تفکیک کرد.
در توضیح این رویکردها به موضوع و با ذکر این توضیح که ممکن است ترکیبی از این رویکردها را بتوان در کارجامعهشناسان مشاهده کرد، سخنران کارهای جامعهشناسان حرفه ای را دارای زبانی تخصصی و گفتگویی معطوف به درون و بیشتر متاثر از نگاه پوزیتویستی و مسئله پنداشتن کارجنسی زنان و دغدغههایی با فاصله از گروه هدف عنوان کرد هرچند در این میان به نگاه کارکردگرایی کلاسیک که میتواند این پدیده را واجد فوایدی بداند نیز اشاره شد. روشنفکر دغدغه جامعهشناسان سیاستگذار را نیز که عمدتا در رشتههایی چون رفاه و خدمات اجتماعی متبلور است را عموما مبتلا به این آسیب دانست که در پاسخ به مسایل سفارش دادهشده از سوی سیاستگذاران برای مداخله در موضوع شکل میگیرند. هرچند در این زمینه نیز میتوان نقشی اصلاحی متصور بود اما فاصله این نگاه با جهان گروه هدف حتی بیشتر از گروه اول است.
سخنران دو گرایش عمده در نگاه انتقادی را مثال زد و افزود: یکی که مسئله را در ارتباط با نقد نظام سرمایه داری و کالایی شدن روابط جنسی و مسایلی چون تجارت سکس، بیگانگی و اشکال بردهداری نوین تحلیل میکند و دیگری که در نقد مردسالاری در دیدگاههای فمینیستها در سه جریان مختلف؛ موافقین (لیبرال یا سویسال فمینیستها یا حتی فمینیستهای پروستیتوت)، مخالفین و جریان سوم دنبال میشود. اما توجه سخنران به نگاه جامعهشناسی مردم مدار بود که با نقل قولی از پائولو فریره آنرا توضیح داد که معتقد است:
حقیقت آن است که ستمدیدگان نه در حاشیهاند و نه کسانی هستند که در بیرون از جامعه زندگی میکنند. آنها همیشه داخل جامعه بودهاند. داخل نهادی که از آنها موجوداتی برای دیگران ساختهاست و راه حل مسئله ترکیب شدن آنها با نهاد ستمگری نیست بلکه تغییر دادن آن نهاد به شکلی است که آنها بتوانند تبدیل به موجوداتی برای خود شوند…
Freire, P. (1970). Pedagogy of the Oppressed. New York, Continuum
روشنفکر ادامه داد: با این نگاه آن دسته از زنان دارای کار جنسی فرودست و ستمدیده که در فقدان کارآمدی نهادهای اجتماعی ناگزیر به نوعی راه حل تن دادهاند خودشان بخشی از تبیین کنندگان موضوع و نیز بخشی از راه حل قلمداد میشوند. روشنفکر، کار جامعهشناسانه با این رویکرد را ناگزیر از استفاده از زبانی متفاوت از زبان تخصصی و مرتبط با گروه هدف دانست. کاری که به گفته وی اگر بخشی از حضار این جلسه از خود این گروه بودند میبایست بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. روششناسی این گونه کارها عمدتا مشارکتی و کیفی بوده و در پژوهشهای عملی(action research) میتوان نمونههایی از آن را یافت که سخنران پژوهش مورد اشاره خود در محله دروازه غار را متاثر از این دیدگاه عنوان کرد. تجربهای که در آن گروهی از زنان دارای کارجنسی به هم پیوستند و با کمک تسهیلگران و بخشی از سازمانهای جامعه مدنی و گروهی از زنان داوطلب محلی برای پیشگیری از رفتارهای پرخطر جنسی در اجتماع شان بسیج شدند و ابتکارات شگفت انگیزی را طی دو سال و نیم محقق کردند که ارزیابیهای مشارکتی و علمی گروه پژوهش موید اثر بخشی آنها بوده است.
.
.
لینکهای مربوط به فایلهای تصویری و صوتی این نشست
۱- لینک فایل «ویدئوی» اسکایپ (تصویری) دکتر احمد بخارایی با دکتر سعید مدنی در مورد روسپیگری( آبان ۹۵):
۲- لینک فایل «صوتی» اسکایپ دکتر احمد بخارایی با دکتر سعید مدنی در مورد روسپیگری( آبان ۹۵):
۳- لینک فایل «صوتی» دو سخنران، دکتر حسین اسدبیگی و پیام روشنفکر در نشست «کار جنسی زنان »( آبان ۹۵)
.
.
گزارش نشست «کار جنسی زنان : مواجهه با مسئله تنفروشی در ایران»
منبع: وب سایت انجمن جامعه شناسی
.
.
تشکر فراوان از صدانت که باز هم ما را در جریان این نوع بحث های ارزشمند بیرون از حوزه ی معمول فلسفه، فلسفه اخلاق، و دین شناسی و امثالهم گذاشتند.
بحث مهمی بود.
برای اولین بار بود که نام نامی پاءولو فریره را در جمعی آکادمیک -حرفه ای می شنیدم که در موارد دیگر معمولا کاری به او ندارند، و اسم اش و رسم اش و همفکرانش را در محاق می گذارند.(همفکرانی چون مجید رهنما، ایوان ایلیچ، ولفگانگ زاکس… در: goo.gl/SQDKOw و در «نگاهی نو به مفاهیم توسعه» ، نشر مرکز)
درود به معلم و بویژه محقق خوب و زحمتکش برای کوته دستان و ستمدیدگان و بخصوص برای ما، محققی که در زندگی و کارش «همخوانی» و یکپارچگی لبریز است: سعید مدنی.
درود بر آقای روشنفکر که «پروژه بازی» و «فولدر سازی برای کتابخانه ها» را رها کردند، کار را با راه حل عینی ترکیب کردند و نشانه ای شدند راهنما برای پژوهش و عمل دلسوزانه (و نه پرستیژی و نه فرمایشی و دستوری)ی اجتماعی در آینده.(برای نمونه ی مشابه دیگر: اورول : جاده ای به اسکله ویگان، آس و پاس در پاریس و لندن (نشر ماهی): goo.gl/3k4aEx )
و با آرزوی توفیق خدمت موثر و با معنی برای نیازمندان، برای جناب آقای اسدبیگی که در پست غبطه برانگیزی بخت خدمت یافته اند.
با احترام
کمترین
فقط جهت اطلاع:
بجای تن فروش، معادل دیگری هم پیشنهاد شده: کام فروش
(البته فارغ از معانی و تعاریف ضمنی ای که این اسم-تعبیر حامل آن هاست)