مصطفی ملکیان: موردی که در قرآن به خاطر تقدیم و تأخیر مشکل به وجود میآید مشکل تطورات اندیشگی قرآن است. بعضی میگویند اصلاً در قرآن تطورات اندیشگی وجود ندارد و سخن خدا را از روز اول تا روز آخر یک سخن بوده. معلوم نیست در قرآن اول این اندیشه گفته شده بعد آن اندیشه، یا اول آن اندیشه گفته شده و بعد این اندیشه. با فرض اینکه این تطورات اندیشگی در قرآن وجود دارد ما نمیدانیم آخرین اندیشهی قرآن کدام مورد است. کتابهای یک متفکر را زمانبندی میکنند تا بفهمند این کتابها را کی نوشته تا آخرین کتاب را آرای او بدانند. اگر ترتیب این کتابها به هم بخورد شما نمیدانید آخرین رای شخص چه بوده است.
در بحث معاد
?در قرآن تطورات اندیشگی وجود دارد. اگر چه کسانی معتقدند وجود ندارد. اما وجود دارد حتی در امور مهم. مثال میزنم: عربی نزد پیامبر آمد و استخوانی را با خودش آورده بود. به قدری این استخوان قدمت داشت که وقتی آن را فشار داد، پودر شد. عرب گفت چه کسی استخوانهای به این پودری را زنده میکند؟ قرآن میگوید خدا زندهاش میکند. انگار فرض را بر این گرفته که خود استخوانهاست. اما گفته نشده که تو نفس مجردی داری که وارد عالم برزخ میشود و بهشت و جهنم. اما چنین چیزی نگفته و گفته همین استخوان را خدا زنده میکند. به تعبیر دیگر انگار قرآن معاد را جسمانی دانسته و به نفس قائل نیست. در همین قرآن داریم که میگوید شما نفس دارید و این نفستان است که به عالم دیگر انتقال پیدا میکند. خوب اگر ما نفس داریم باید به آن عرب هم میگفتید بحث استخوان نیست. نظر نهایی قرآن کدام یک از اینهاست؟ بسته به این است که اول کدامشان نازل شده و بعد کدامش نازل شده، اما نمیدانیم کدام یک اول نازل شده است.
در احکام فقهی
?مورد بعد، میزان شدت و حدت وجوب و حرمتهاست. شما راجع به مشروبات الکلی ببینید قرآن میگوید لاتقرب الصلوة و انتم سکاری. ای کسانی که مستید تا مستید به نماز نزدیک نشوید. این را خطلب به چه کسی گفته؟ خطاب به مسلمانان گفته که میتوانستند مست باشند اما نمیتوانستند نماز بخوانند. یک جا گفته يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ، گفته هم مشروبات الکلی و هم قمار منافعی دارد اما اثمهما اکثرهم من نفعهما اما گناه آن بیشتر از نفعش است. انگار اینجا شدیدتر از قبلی است. اما یک جای دیگر میگوید حرم علیکم بر شما فلان و فلان حرام شده و مشروبات الکلی. ما میگوییم روند نازل شدنش به این شکلی است که ما میگوییم. اما خود قرآن این را داد نمیزند. قرآن در سه جا این حرف را زده اما ما نمیدانیم ترتیبش چیست. بنابراین شدت و خفت ایجابها و تحریمها مشخص نیست.
?ممکن است کسی بگوید اول خدا حرام کرد، بعد گفت منافعی هم دارد بعد گفته اشکالی ندارد بخورید اما وقتی مستید به نماز نایستید. نمونهاش را داشتیم. اول گفته شده که در ماه رمضان با همسرانتان به صورت کلی مقاربت جنسی نداشته باشید. اول حرام شد که در کل ماه رمضان زنان و شوهران با هم مقاربت جنسی داشته باشند. بعد قرآن گفت من خائنهی شما را میدانم، یعنی میدانم که به این حرف خیانت میکنید چون برایتان رعایتش سخت است. بعد گفت خَفَفَ الله عنکم. یعنی خدا به شما تخفیف داد و میتوانید شبها با هم مقاربت بکنید. فقهای ما میگویند قرآن از رقیق به غلیظ رفته، اما مستندی ندارند، چون قرآن به ترتیب نیست. کما اینکه اگر قرآن لفظی درش نبود نمیشد راجع به ماه رمضان و همبستری هم نظر داد. منتهی آنجا قرآن از یک لفظی استفاده کرد که میفهمیم قرآن اول غلیظ بود و بعد رقیق شده، چون قرآن میگوید فهمیدیم که به این حکم شبها خیانت میکنید و الان خدا به شما تخفیف داد. اینجا میفهمیم تحریم حکم اول است که به طور کلی در ماه رمضان نباید همبستری باشد.
.
.
نمونه هایی از تطورات اندیشگی در قرآن
منبع: مصطفی ملکیان، تحلیل فلسفی، جلسه 12
.
.
دوستان صدانت، این درسگفتار “تحلیل فلسفی” رو کی اجازه دارید روی سایت قرار بدید ؟
واقعا میتونه انقلابی باشه واسه ی نوآموزان فلسفه…
از خود کانال ملکیان میتوانید دانلود کنید درسگفتار تحلیل فلسفی رو
متاسفانه بنده به تلگرام دسترسی ندارم.
لطف میکنید بفرمایید، آیا به صورت ‘صوت’ است یا ‘متن’ ؟؟؟
به صورت صوت فقط چند جلسه در حد یکی،دو تا موجود هست اما متنش کامل موجود است
در ضمن میتوانید از وبلاگ بیدگلی هم متنش رو دانلود کنید فقط جلسات 1 تا 6 ظاهرا در وبلاگ نیست و مجبورید از کانال تلگرام ملکیان دانلود کنید
http://bidgoli1371.blogfa.com/post/693/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D9%841389
بخش دوم سخنان استاد ملكيان در مورد شراب داراي يك پيش فرض است و آن اينكه در قرآن ناسخ و منسوخ را قبول كنيم ولي مرحوم آقاي خويي در كتاب البيان في تفسير القران اساسا اين موضوع و تمام آيات مورد ادعا را آورده و البته با دلايلي كه مي توان آن را پذيرفت يا خير وجود ناسخ و منسوخ در قران را رد كرده است
موضوع معاد در قران بسیار واضح بیان شده است:
در ارتباط با مثال استخوان پودر شده میفرماید : بگو این را کسی زنده مینماید که مرتبه اول انرا خلق نمود.
این معاد جسمانی را می رساند و زنده شدن نیز بیانگر حضور روح است.
اکنون کسانی که در پی پیدا کردن اشکال هستند بگویند اشکال چیست و چه مغایرتی با ایات دیگر معاد وجود دارد؟ از اینجا می توان به وجود فریب در متن بالا پی برد.
این ظاهر نگری و کنش های غیر تاویلی در راستای ایه مرگ واقعا جالب نیست در ضمن آیات شراب نیز ثابت کننده نظر اقای ملکیان نیست همانگونه معلوم است.