نامه‌ای پس از مرگ (تٲملی دربارهٔ «مرگ» و «زندگی»)

نامه‌ای پس از مرگ

نخست بايد از عشقم به همهٔ شما بگويم. من با همهٔ هستیِ خود شما را دوست داشتم. درد‌آشنای شما بودم و تا آنجا که توانی داشتم با رنجهايتان رنج کشيدم و با شاديتان شاد گشتم. هر زخمی که بر تن شما می‌نشست، تنِ مرا می‌آزُرد و هر التيامی که می‌يافت تسلّای من می‌بود. گاه زخمهایی […]