نواندیشی دینی و خردورزیهای شخصی
محسن کدیور (استاد مطالعات اسلامی دانشگاه دوک، کارولینای شمالی) ۱۴ شهریور ۱۳۹۷
آرش نراقی، نواندیش دینی در مقاله «روشنفکری دینی و نقش آن در آینده سیاسی ایران» نظریات عبدالکریم سروش و محسن کدیور درباره حکومت مطلوب در جامعه ایرانی را مورد بررسی و نقد قرار داده است. ضمن تشکر بابت طرح پاره ای پرسشهای نیکو و نقدهای تامل برانگیز، از گفتگوی انتقادی درباب یکی از مسائل مبتلابه ایران معاصر استقبال کرده به نوبه خود برای ایضاح، شفافیت و رفع ابهام قدمی برمی دارم.
نراقی بر اساس تلقی خاص خود از لیبرالیسم سیاسی، نظام دموکراتیک سکولار و حقوق اساسی دگرباشان جنسی از یک سو، و گزارش خاصش از آراء متقدم و متأخر سروش و کدیور از سوی دیگر، نتیجه گرفته است که «دموکراسی مطلوب این دو نواندیش دینی- در تحلیل نهایی- مقید به قیودی دینی و در شعاع احکام دین است، و به همین اعتبار با لیبرالیسم سازگار نمی افتد. دموکراسی سکولار و غیرلیبرال این دو به رعایت حقوق اقلیتها – اگر رعایت این حقوق مغایر احکام شرع باشد- ملتزم نیست، و آنها همچنان مایلند که از شیب زمین بازی به نفع بازیکنان دین دار بهره بجویند. کاملاً طبیعی است که گمان کنیم مؤمنان دموکرات پیرو نظر سروش و کدیور وقتی که بر اریکه قدرت تکیه بزنند، خود را “موظف” بداند که به مدد قدرت سیاسیشان، حقوق و آزادیهای انسانی و مدنی اقلیتهای جنسی را در جامعه محدود کند.»
نراقی سه دسته مدعا دارد: اول دعاوی مرتبط با نظریات فلسفه سیاسی و حقوق اساسی، دوم گزارش از آراء دو نواندیش دینی، و سوم استنتاجهای وی درباره غیرلیبرال بودن و نقض حقوق شهروندان دگرباش خصوصا دگرباشان جنسی در صورت تعارض با رای نواندیشان دینی. واضح است که صحت استنتاجهای وی متوقف بر صحت هر دو مقدمه آن، و خطا در هر یک از مراحل پیش گفته یا در اکثر یا همه آنها به معنای بطلان استنتاجهای او است.
کدیور در این مقاله صرفا به آنچه به آراء خودش مربوط می شود اکتفا کرده و نفیا و اثباتا متعرض آراء عبدالکریم سروش نشده است. مدعای کدیور این است که مدعاهای نراقی در هر سه دسته قابل مناقشه و در نتیجه استنتاجهای وی مخدوش است. بطور خلاصه مدعاهای دسته اول وی با موازین فلسفه سیاسی و حقوق اساسی بشر فاصله دارد، و او بر اساس رویکردی رمانتیک اظهار نظر کرده است. مدعاهای دسته دوم یعنی گزارش از آراء و مشخصا آراء متأخر کدیور غالبا فاقد دقت، گمراه کننده و غیرقابل انتساب به دیدگاه متأخر اوست. در نتیجه مدعاهای دسته سوم ناتمام و نقدهای وی ناوارد است.
ادامه مطلب “مقاله محسن کدیور با عنوان «نواندیشی دینی و خردورزیهای شخصی»”