
مقاله سيد حسن اسلامی اردکانی با عنوان «برزخ اخلاقورزی در ایران معاصر»

برزخ اخلاقورزی در ایران معاصر[1]
سيد حسن اسلامی اردکانی
چکیده
اخلاقورزی در ایران معاصر مشکلاتی دارد که بیتوجهی به آنها مانع از رشد و شکوفایی این عرصه میشود. امروزه شاهد رستاخیزی در عرصه اخلاق هستیم و به نظر میرسد که این رشته علمی متقاضیان جدی دارد. با این همه، تا نگرش رایج و مسلط بر این عرصه اصلاح نشود، نمیتوان انتظار چندانی داشت که این عرصه رونق گیرد. با امید به آن که این عرصه گسترش مناسب و مقبولیت عمومی پیدا کند، نویسنده در این نوشتار کوشیده است برخی مشکلات اندیشگی و نگرشی را در این عرصه بازشناسی و بازگویی کند. برخی از معضلات اصلی این عرصه عبارتند از انکار اصالت اخلاق و بیموضوع ساختن آن، تحویل بردن اخلاق به فقه یا عرفان، نگرش قدیسانه به اخلاقورزان، ورود نامتخصصان به این عرصه و رواج فرهنگ نوشتن در جزایر پراکنده.
ادامه مطلب “مقاله سيد حسن اسلامی اردکانی با عنوان «برزخ اخلاقورزی در ایران معاصر»”
نوشتار مهدی غفوریان با عنوان «در هوای فضیلت (نگاهی به زیست اخلاقی)»

از دو منظر میتوان به اخلاق نگریست؛ از منظر بیرونی که در آن پرسشی همچون “چرا اخلاقی زندگی کنیم؟”، و از منظر درونی که در آن پرسشی همچون “زندگی اخلاقی چیست و اخلاقی بودن به چه معنا است؟” مطرح میشود. نوشتار حاضر، از میان وجوه متعدد اخلاقی بودن و بافضیلت زیستن، درصدد است تا با تکیه بر فهم متعارف از اخلاق و بر پایه موقعیتهای آشنا، به معرفی اولیه و کوتاهی از فرد اخلاقی و بافضیلت بپردازد، اینکه چنین فردی سر در چه هوایی دارد.[1] ادامه مطلب “نوشتار مهدی غفوریان با عنوان «در هوای فضیلت (نگاهی به زیست اخلاقی)»”
تمرین گفتگو و تفکر فلسفی با کودکان و نوجوانان؛ انتشارِ آزادِ کتاب «حکمت حکایات صوفیان» نوشته اُسکار برنیفیه و ایزابل میلون به ترجمه مسیحا ابوعلی

«حکمت حکایات صوفیان» مجموعه بیست قصه از ادبیات عرفانی مکتوب و شفاهی فارسی ست. اُسکار برنیفیه و ایزابل میلون که از چهره های کانونی فلسفه برای کودکان به شمار می آیند، این قصه ها را به شکلی در زبان های فرانسوی و انگلیسی بازنویسی کرده اند که ذهن خواننده را به چالش بکشند و بتوان به بهانه آنها درباره موضوعات بنیادین فلسفی گفتگو کرد. علاوه بر این در پایان هر قصه مجموعه ای از سوالات هدفمند طراحی شده که می توان به کمک شان به موضوعات وسعت بخشید و عمیق تر به مساله اندیشید.
این کتاب به ترجمه مسیحا ابوعلی برای کودکان و نوجوانان، خانواده ها و معلمین،خصوصا معلمین فلسفه برای کودکان بسیار مفید است.
مقاله سید حسن اسلامی اردکانی با عنوان «شیخ بهایی و مسئله حقطلبی و گمراهی»

شیخ بهایی و مسئله حقطلبی و گمراهی[1]
اشاره
شیخ عبدالله بن صالح بحرانی، شیخ بهایی را دارای معتقداتی ضعیف شمرده و بر آن است که وی مدعی است اگر کسی در راه رسیدن به حق، به کژراهه افتد، معذور است. آن گاه اشکالاتی بر این سخن وارد میکند. این نوشته در پی آن است تا این سخن و اشکال وارد شده بر او را در بستر تاریخی خود بررسی نماید و قوت دیدگاه شیخ بهایی را نشان دهد. برای رسیدن به این هدف، نوشته حاضر در یک درآمد و پنج بخش سازمان یافته است. پس از طرح مدعای بحرانی درباره ضعف معتقدات شیخ بهایی، صحت آن بررسی شده و سپس سازگاری دیدگاه شیخ بهایی با موضع عالمان اصولی شیعی بیان شده است. آنگاه اشکال بحرانی و مشابهت آن با اشکال غزالی بررسی شده است. نویسنده در پایان پس از بررسی دفاعپذیری سخن شیخ بهایی، دو تفسیر حداقلی و حداکثری از سخن شیخ بهایی به دست میدهد که زمینهای برای بحث بیشتر را در این باب فراهم میسازد.
ادامه مطلب “مقاله سید حسن اسلامی اردکانی با عنوان «شیخ بهایی و مسئله حقطلبی و گمراهی»”
نوشتار حسین حسینی با عنوان «امانوئل لویناس: فيلسوفِ ديگری»

تا دلِ هرزهگردِ من، رفت به چینِ زلفِ او
زان سفرِ درازِ خود، عزمِ وطن نمیکند
(حافظ)
یکی از دلمشغولیهای بسیاری از فیلسوفان جدید بحث از «دیگری» و رابطه با او است. این دغدغه بیشتر میان فیلسوفان قارهای مطرح است. شاید به دلیل اینکه آنها بیشتر از فیلسوفان تحلیلی از مباحث ملموس و متعارف سخن میگویند و کمتر درگیر بازیهای آکادمیک و مباحث دانشگاهی هستند. در این نوشتههایی که میآید بحث از «دیگری» را نزد فیلسوفانی مانند لویناس، بوبر، دریدا و ماریون به کوتاهی بررسی میکنیم. ادامه مطلب “نوشتار حسین حسینی با عنوان «امانوئل لویناس: فيلسوفِ ديگری»”
از نسبت خدا با کرونا تا اختلاف در اختلاف؛ نوشتاری از یاسر میردامادی

ماجراهای دین و فلسفه (۴)؛
از نسبت خدا با کرونا تا اختلاف در اختلاف
نویسنده: یاسر میردامادی
در کنار زندگی شلوغ روزمرّه و به دور از چشمِ همگان ماجراهایی در هزارتوی دین و فلسفه در ایران و جهان رخ میدهد که شاید اثر مستقیم و سریعی بر زندگیمان نگذارند. وانگهی، ما که همه دینپژوه و فلسفهخوان نیستیم و حتی شاید از دور هم دستی بر آتش این امور نداشته باشیم. اما تجربه نشان داده که رخدادهای فکری ـــ به ظاهر ـــ بی سر و صدایِ دور و برمان میتوانند در میان یا دراز مدّت اثر ماندگاری بر زیست جمعیمان بگذارند.
در صفحه ماهانه «ماجراهای دین و فلسفه» به رخدادهایی میپردازیم که گرچه اکنون در حال نواخته شدن در ایران یا جهان اند صدایشان شاید بعداً به گوش برسد. این رخدادها میتواند نشر کتاب، مقاله یا مجلّهای باشد، میتواند سخنرانی، مناظره، گفتوگو یا نزاعی فکری باشد یا پیجویی متفکّری، رهگیری گرایشی و یا روایت موجی مجازی باشد که حول موضوعی در دین یا فلسفه رخ داده است.
ادامه مطلب “از نسبت خدا با کرونا تا اختلاف در اختلاف؛ نوشتاری از یاسر میردامادی”
آدرس کانال تلگرامی فرهاد شفتی
یادداشت مرتضی مردیها با عنوان «احساس بطالت و کسالت»

در مورد اینکه قدیمها چگونه بود و دنیای مدرن و معاصر با بشریت چه کرده است دروغهای بزرگ و بسیاری گفته شده است. کثرت گستردهای از نخبگان حتی، به جد و به بداهت باور دارند که در قدیم مردمان آسودهخاطر، مهربان، خیرپیشه، غیرمادی، اهل اخلاق بودند، و با آمدن جهان نو نه فقط مادیگرایی جانشین معنویت و بیبندوباری جایگزین اخلاق شد، بلکه انبوهی از امراض جسمی و روحی و فلاکت و فروپاشی هم عارض انسان نو شد و انبساط خاطر و امید و اعتماد را در دنبالههای ابهام تاریخ دفن کرد.
سخن من این است که پیشینیان نه فقط از حیث معیشت، بهداشت، سلامت و امنیت اغلب دچار وضعیتی بسیار بدتر از انسان معاصر بودند، بلکه از منظر فرهنگ و اخلاقیات و انسانیت هم بسیار پایینتر بودند. در اینجا در پی شرح و استدلال برای این موضوع نیستم. علاقهمندان میتوانند صفت آن را در دیگر نوشتههایم از جمله فصل نخست کتاب “فلسفههای روانگردان” با عنوان “در غم غربت قدیم” بیابند و بخوانند. آنچه در اینجا میخواهم مطرح کنم، از قضا یکی از معضلات و مشکلات دنیای مدرن است، که در انبوه سخنفرساییهای لشکر مدرنستیزان ردی از آن ندیدهام. ادامه مطلب “یادداشت مرتضی مردیها با عنوان «احساس بطالت و کسالت»”
«گفتمان انصاف در فوتبال و سیاست: مطالعه موردی برنامه نود»؛ مقالهای مشترک از حسین دباغ و اندرو ادگار

این مقاله مفهوم «انصاف» را در دو عرصه ورزش (فوتبال) و سیاست بررسی می کند. نویسندگان کوشش می کنند تا نشان دهند فوتبال می تواند فضا را برای انصاف ورزی در جامعه گسترش دهد. همچنین فوتبال می تواند با تزریق گفتمان «انصاف» سیاست حاکم بر جامعه را نسبت به اخلاق حساس تر کند. نویسندگان برای پیشبرد استدلال خود متوسل به نمونه برنامه جنجالی نود در ایران شده اند تا مدعای خود را تثبیت کنند. برنامه نود نشان می دهد می توان گفتمان «انصاف» و بحث اخلاقی حول آن را از طریق فوتبال در جامعه تزریق کرد. استدلال فلسفی موجود در مقاله یک استدلال ویتگنشتاینی است، به این معنا که ورزش را به مثابه یک نحوه زیست تلقی می کند که از طریق آن برای کاربران و کنشگران ورزش فضایی ایجاد می کند تا زبانی مختص آن را خلق کنند.
Abstract:
We argue that sport in general, and association football in particular, are activities that invite spectators and players alike to talk about them. Using a Wittgensteinian approach, we argued more precisely that football, like any sport, may be understood as a form of life, and as such that it enables speakers to talk about it in quite specific ways, not least in the manner in which normative terms, such as fairness and bias, are used. Football thereby creates a metaphorical space, we suggest, in which there is a freedom to explore and play with language, and in particular normative language, even if that language-use is repressed in the wider political society. Using the example of the Iranian television programme Navad as a case study, we explore the ways in which talk about fairness in the context of football can develop and sustain a competence in the use of political and moral language-use even when that competence is under-threat elsewhere.