مصطفی ملکیان، متفکرینی که سبب ایجاد پست مدرنیسم شده اند

مصطفی ملکیان، متفکرینی که سبب ایجاد پست مدرنیسم شده اند

اما اگر شما معتقد شدید که تنها راه خبر گرفتن از جهان هستی عقل است و مطلقا ما نیازمند رجوع به سنت نیستیم در این صورت شما تجددگرایید، مدرنیست هستید. ماییم و علوم تجربی و منطق صورت. منطق صوری و علوم تجربی که یکی ماده را به ما می دهد و دیگری صورت را به ما می دهد، این دو تا راه خبر گرفتن ما هستند از جهان هستی. راه دیگری هم وجود ندارد.

تجددگرایی در واقع یعنی کفایت عقل. یعنی خودبسندگی عقل. اگر ما در واقع به خودبسندگی عقل معتقد باشیم، به معنای دقیق کلمه تجددگراییم.

دست ما از جهان به لحاظ معرفتی صرف کوتاه است. ما یک اشباحی را از جهان هستی دریافت می کنیم، یک تصورات و تصاویر از جهان هستی داریم، اما اینکه این تصورات و تصویرها، دقیقا تصورات و تصویرهایی باشند مطابق با واقع، سخن غیرقابل اعتمادی است.

اگر به این اعتقاد داشته باشیم، یعنی بگوییم reason هم تصویری از جهان هستی چونان که جهان هستی فی الواقع هست در اختیار ما نمی گذارد، بلکه تصویری مات، مبهم و احیانا کج و معوج، ولی منبع دیگری هم سراغ نداریم، ماییم و همین و بیشتر از این هم در اختیار ما نیست، این دیدگاه، دیدگاه پست مدرنیستی است. دیدگاه پساتجددگرایانه است. این دیدگاه سریعا حاصل نمی آید. چند متفکر عظیم الشان در فرهنگ غرب ظهور کردند. هر کدامشان یک رخنه ای در عقل انداختند و آهسته آهسته مقدمات پیدایش مسلکی را که از آن به پساتجددگرایی تعبیر می کنیم فراهم آوردند. ادامه مطلب “مصطفی ملکیان، متفکرینی که سبب ایجاد پست مدرنیسم شده اند”

دکتر محمدمهدی اردبیلی در گفتگو با شبکه خبری فرهنگ و هنر

دکتر محمدمهدی اردبیلی در گفتگو با شبکه خبری فرهنگ و هنر

دکتر محمدمهدی اردبیلی: پذیرش واژگان بیگانه درون یک زبان باعث غنی و قوی‌تر شدن آن زبان می‌شود، در واقع ورود کلمات تازه موجب می‌شود که زبان درون چارچوبش فرهنگ‌های دیگر را درونی کند و بپذیرد. ادامه مطلب “دکتر محمدمهدی اردبیلی در گفتگو با شبکه خبری فرهنگ و هنر”

آرمان‌شهر الحیاه ، گفتگو با مهدی نصیری

آرمان‌شهر الحیاه ، گفتگو با مهدی نصیری

[دانش‌نامه‌ی قرآنی-روایی الحیاه مجموعه‌ای است که برادران حکیمی (محمدرضا، محمد و علی) آن را گردآورده و انتشارات «دلیل ما» آن را در 12 جلد به بازار روانه کرده است. در این گفتگو مهدی نصیری – که از منتقدین عرفان و فلسفه و مدیر مسئول نشریه‌ی سِمات است – به نقد و بررسی این اثر پرداخته است- صدانت] ادامه مطلب “آرمان‌شهر الحیاه ، گفتگو با مهدی نصیری”

پیشنهاد صدانت برای سیر مطالعاتی فلسفه غرب

پیشنهاد صدانت برای سیر مطالعاتی فلسفه غرب

ريچارد كريل می‌گويد: «برای آشنایی با فلسفۀ غرب، سه روش مرسوم است:

روش اول، تمركز بر انديشمندان يونان باستان، خصوصاً سقراط، افلاطون و ارسطو است، كه فلسفۀ غرب را بنيان نهادند. از آنجا كه بقيۀ تاريخ فلسفه بر انديشۀ يونانيانِ باستان بنا می‌شود، اين رويكرد مبنای درستی را فراهم می‌آورد تا علاقه‌مندان به مطالعات بيشتری در فلسفه بپردازند. اين روش را می‌توان «يونان‌محور» ناميد. ادامه مطلب “پیشنهاد صدانت برای سیر مطالعاتی فلسفه غرب”

پیشنهاد صدانت برای سیر مطالعاتی فلسفه اسلامی

پیشنهاد صدانت برای سیر مطالعاتی فلسفه اسلامی

فلسفه اسلامی و خوانش‌هایی دیگرگون

امروزه فلسفه اسلامی در مرحله انجماد به‌سر می‌برد و در بیرون از حوزه خاص خودش جدی گرفته نمی‌شود. یک شاهد برای این مدعا آن است که در هیچ‌کدام از حوزه‌های فرهنگی ردپایی از این نوع آگاهی فلسفی به چشم نمی‌خورد. فلسفه‌های غربی بیشتر مورد توجه و اقبال است تا فلسفه‌های ایرانی. البته سال به سال مراکز و موسساتی برای رواج و رونق بخشیدن به این فلسفه شکل می‌گیرد، اما همه آن‌ها با حمایت‌های حکومتی انجام می‌شود و به‌طور خودانگیخته کسی یا گروهی به این فلسفه روی نمی‌آورد. بیرون از آن مراکز و مؤسسات، کسی در باب عشق، دوستی، روابط انسانی، هویت فردی، احساسات و عواطف، بدن، مرگ و… به نظریات فیلسوفان مسلمان اهمیت نمی‌دهد و بدیل‌های غربی را ترجیح می‌دهند. ادامه مطلب “پیشنهاد صدانت برای سیر مطالعاتی فلسفه اسلامی”

کرسی آزاد اندیشی «حجاب در بستر تاریخ و فرهنگ عصر نزول»

کرسی آزاد اندیشی «حجاب در بستر تاریخ و فرهنگ عصر نزول»

نشست کرسی آزاد اندیشی «حجاب در بستر تاریخ و فرهنگ عصر نزول» با حضور آذرتاش آذرنوش به‌عنوان منتقد تاریخی، حسین داورزنی به عنوان منتقد جنبه فقهی و بهزاد حمیدیه به عنوان منتقد از لحاظ فرق و مذاهب و همچنین امیرحسین ترکاشوند نویسنده کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر(ص) در نقد و بررسی کتاب حجاب شرعی برگزار شد. ادامه مطلب “کرسی آزاد اندیشی «حجاب در بستر تاریخ و فرهنگ عصر نزول»”

بی اساسی باور دینی ، نورمن مالکوم

بی اساسی باور دینی ، نورمن مالکوم ، ویتگنشتاین

ویتگنشتاین در آخرین یادداشت هایش می نویسد که دشوار است “بی اساسی باورهایمان را دریابیم.” وی اندیشه اش را بدین امر معطوف داشته بود که تا چه اندازه پذیرش های مطلق و غیر مستند، زندگی ما را شکل می دهد. ]این مسئله[ در مورد کودکان امری بدیهی به شمار می آید. آنها نام های اشیاء را می شنوند و چیزهایی را که به آنها گفته می شود را می پذیرند و از دلیل آن چیزی نمی پرسند. کودک دلیلی را نمی خواهد برای اینکه شخصی که به او غذا می دهد «ماما» نامیده شود. یا باید فرض کنیم که کودک برای خود اینطور استدلال می کند که : «به نظر می رسد دیگر ]افراد[ حاضر، کسی که به من غذا می دهد را می شناسند و چون آنها به او «ماما» می گویند احتمالاً این نام او است» ؟ ، با تأمل در این ]موضوع[ آشکار می شودکه یک کودک نمی تواند شواهد را بسنجد یا حتی به چیزی شک کند مگر اینکه او پیش از این چیزی را یاد گرفـته باشد. ]در این مورد[ ویتگنشتاین می گوید : «کودک بر مبنای باور به افراد بزرگسال یاد می گیرد. شک بعد از باور می آید.» (در باب یقین،160). ادامه مطلب “بی اساسی باور دینی ، نورمن مالکوم”

سخنرانی دکتر بیژن عبدالکریمی با عنوان غروب بت‌ ها

سخنرانی دکتر بیژن عبدالکریمی با عنوان غروب بت‌ها

در وهله نخست شاید چنین به نظر رسد که سخن گفتن در خصوص این موضوع کار چندان دشواری نیست، به خصوص که به نظر می­ رسد همه ما با سه مقولة نهفته در این پرسش «جوان، فرهنگ و تفکر» آشناییم و همه ما می­ دانیم «جوان کیست و جوانی چیست؟ (در قیاس یا مفاهیم کودک و کودکی، پیر و پیری) و نیز می­دانیم فرهنگ چیست؟ و تفکر چیست؟ چون همة ما هر لحظه با این مقولات سروکار داریم و زندگی می­ کنیم» مقولة جوانی: آنچه در وهلة نخست و بر اساس تجربة زیسته در زندگی روزمره به ذهن متبادر می­ شود این است: انسان­ها متولد می­ شوند. مدت زمان کوتاهی را در مراحل نوزادی، کودکی و نوجوانی گذران می­ کنند و سپس پای به دوران «جوانی» می­ گذارند و بعد از چیزی تقریباً حدود سه دهه وارد دوران میانسالی و سپس پیری می­ شوند. در یک چنین فهم اولیه و متداولی، کودکی و جوانی و پیری بر اساس «زمان طبیعی» یعنی «گردش زمین به دور خورشید» و نیز بر اساس «سیر طبیعی و بیولوژیک حیات بدن انسان» فهم می ­شود. ادامه مطلب “سخنرانی دکتر بیژن عبدالکریمی با عنوان غروب بت‌ ها”

اندر فوایدِ “لغت‌بازی” ، پاسخ داریوش آشوری به سید جواد طباطبایی

اندر فوایدِ "لغت‌بازی" ، پاسخ داریوش آشوری به سید جواد طباطبایی

آقای سید جواد طباطبایی با پُرکاری و بیرون دادنِ چندین کتاب لقبِ «فیلسوفِ سیاسی» را در عالمِ قلم و اندیشه در زبانِ فارسی از آنِ خود کرده و در مطبوعات نامی یافته است. نام‌آوری، البته، حقِ هر کسی ست که در عالمِ علم و ادب و هنر و سیاست و جز آن‌ها کاری نمایان می‌کند. اما جایِ افسوس است که بخشِ عمده‌ی نام‌آوریِ ایشان نه به خاطرِ اندیشه‌گریِ والا و هنرِ نویسندگی، بلکه به سببِ جنجال‌برانگیزی با تاخت-و-تازی ست که در قلمروِ اندیشه‌یِ سیاسی و فلسفه به اهلِ قلم در زبانِ فارسی می‌کند و زنده و مرده را بی‌نصیب نمی‌گذارد. چنان که از این تاخت-و-تازها برمی‌آید، به نظرِ ایشان همه بی‌سواد و نفهم اند و گویی ناگهان آسمان شکافته شده و یک اندیشه‌گرِ بی‌بدیل به میدانِ ظلماتِ عالمِ جهل و بی‌سوادیِ ما پرتاب شده تا با نورافشانیِ علمی و فلسفیِ خود— و البته، مالیدنِ پوزه‌یِ همه‌ به خاک— جهانِ ما را از تاریکیِ جهل برهاند! ادامه مطلب “اندر فوایدِ “لغت‌بازی” ، پاسخ داریوش آشوری به سید جواد طباطبایی”

دو پیام‌آور جهان مدرن: ماکیاوللی و تامس مور، داریوش آشوری

دو پیام‌آور جهان مدرن: ماکیاوللی و تامس مور، داریوش آشوری

[مقاله دو پیام‌آور جهان مدرن نخستین بار در مهرنامه (شماره‌یِ ١١،١٣٩٠) نشر یافته، اما کوششِ من برایِ پروردن و گسترشِ آن سببِ ویرایشِ چند باره‌یِ آن شد. ویراستِ دوّم در نگاهِ نو (شماره‌ی ٩٢، ١٣٩٠)، ویراستِ سوّمِ در وبلاگِ جُستار. و این ویراستِ چهارمِ آن است که در شماره‌یِ پنجمِ مجله‌ی اندیشه‌یِ پویا، دی و بهمنِ ١٣٩١ در تهران منتشر شده است.] ادامه مطلب “دو پیام‌آور جهان مدرن: ماکیاوللی و تامس مور، داریوش آشوری”