گفت‌و‌گو با آرش نراقی با عنوان آگاهی و خودآگاهی

گفت‌و‌گو با آرش نراقی با عنوان آگاهی و خودآگاهی

مراد از آگاهی چیست و چه انواعی دارد؟
غیبت و یا حضور آگاهی در فرآیند اندیشیدن تحت چه شرایطی رخ می دهد؟

چه بسیار مواقعی كه ما می اندیشیم بی آنكه از آن آگاه باشیم و اموری را می آموزیم بی آنكه در آموختن ما آگاهی دخیل باشد مانند یادگیری بوسیله آنچه مكانیزم شرطی شدن نام دارد.
و سوال بنیادی تر آنكه چگونه یك فرد ناآگاه، در عین آگاه نبودنش پی به ناآگاهی خویش میبرد و رفته رفته حوزه آگاهی خود را افزایش دهد؟

اینها پرسشهایی است كه با دكتر آرش نراقی استاد كالج موروین آمریكا در رشته دین و فلسفه، در میان گذاشته شد و با وجود اینكه اساسا در دنیای كنونی پاسخ چندان روشنی برای چنین سوالاتی نمی توان یافت ایشان با شرح مفهوم آگاهی در گفتگویی همدلانه و با بیانی ملموس، به ابراز نقطه نظراتشان در این رابطه پرداختند. ادامه مطلب “گفت‌و‌گو با آرش نراقی با عنوان آگاهی و خودآگاهی”

آزادی بیان – برگرفته از کتاب ریچارد سورابجی

آزادی بیان - برگرفته از کتاب ریچارد سورابجی

آزادی بیان در آتن باستان مطرح بود. واژه «پریزیا» به معنای «گفتن همه چیز» در زبان یونانی آن دوران نماینده مفهوم آزادی بیان بود. البته  نه به این معنا که همگان امکان «پریزیا» را داشتند. در واقع در یونان باستان افراد بسیار کمی در بیان، آزاد بودند. شاعران هزل گو یکی از گروههایی بودند که آزادی بیان داشتند، علاوه بر آنها شهروندان آتنیِ مشهور به رفتار مناسب نیز از این آزادی بهره می بردند. برده ها و خارجی ها (مانند ارسطو) از آزادی بیان به معنای «پریزیا» برخوردار نبودند. با وجود این که در کل افراد بسیار کمی در گفتن هر چه بخواهند آزاد بودند، بسیاری از آتنی ها باور داشتند که آزادی بیان اصلا خوب نیست و نباید برقرار باشد. فیلسوف ها نیز در برخی موارد از این موهبت برخوردار بودند. به عنوان مثال، نقل است هنگامی که اسکندر مقدونی به سراغ دیوژن کلبی رفت به او گفت هرچه میخواهی بگو تا برایت برآورده کنم. دیوژن به اسکندر میگوید برو کنار جلوی تابش آفتاب را گرفته ای. تصور اینکه شخصی بدون پروا هر چه می خواهد به اسکندر بگوید و جان سالم به در ببرد بدون وجود پریزیا غیرممکن می نماید. البته همه فیلسوف ها این قدر خوش شانس نبودند. مثلا سقراط جانش را بر سر  حرفهایش گذاشت و کشته شد.

ادامه مطلب “آزادی بیان – برگرفته از کتاب ریچارد سورابجی”

بدرود فیلسوف «سفید پوش»!

بدرود فیلسوف «سفید پوش»!

سال 2017 شروع خوشایندی برای جامعه فیلسوفان نداشت. طبل رحیل ناگهان برای فیلسوفی خوش آوازه به صدا درآمد و جامعه فلسفی را در بهت فرو برد. دِرِک پارفیت فیلسوف، شاعر و عکاس نامبردار آکسفوردی در دوم ژانویه 2017 در سن 74 سالگی از ادامه «وجود» باز ایستاد و «هویت» خود را ترک کرد. دانشگاه آکسفورد به احترام او نیم خیز شد و به نشانه این فقدان پرچم خود را به حالت نیمه افراشته درآورد.
به اعتراف باید گفت پارفیت یکی از مهم ترین سرمایه های فلسفه آنالیتیک انگلستان بود. آثار او به اندازه ای دپارتمان های فلسفه را درنوردیده بود که به سختی می توان دانشجوی فلسفه ذهن یا فلسفه اخلاقی را یافت که، نفیا و اثباتا، با آموزه های او درگیر و مواجه نشده باشد. ذهن منطقی و آنالیتیک او حقیقتا تسخیر کننده و کم نظیر بود. شیوه نگارش فلسفی او، با اینکه بحث برانگیز بود و به ذائقه بسیاری خوش نمی آمد، برآمده از همان ذهن منطقی او بود. بی سبب نبود که آلن راین، فیلسوف سیاست و اجتماع، کتاب تاثیرگذار پارفیت یعنی دلائل و اشخاص (1984) را اثری نبوغ آمیز توصیف کرده بود. کتابی که در ده اثر برتر فلسفی از حیث مطرح شدن و میزان ارجاع انتخاب شده است.

ادامه مطلب “بدرود فیلسوف «سفید پوش»!”

صوت گفتار محمد رضوانی با عنوان “رابطه پراگماتیسم و باور دینی”

صوت گفتار محمد رضوانی با عنوان "رابطه پراگماتیسم و باور دینی"

صوت گفتار محمد رضوانی با عنوان “رابطه پراگماتیسم و باور دینی” ادامه مطلب “صوت گفتار محمد رضوانی با عنوان “رابطه پراگماتیسم و باور دینی””

آیا جهان قابل درک است؟

آیا جهان قابل درک است؟

آیا جهان قابل درک است؟ : یوری میلنر، فیزیکدان سابق و میلیاردر فعلی! دربارۀ مفاهیم عمیق فیزیک و احتمالاً غیرقابل حل برای بشر، چند فیزیکدان شناخته شده از جمله: نیما ارکانی حامد – اد بویدن – ساول پرلموتر – آندری لینده -ریچارد تیلور را به چالش می کشد.

ادامه مطلب “آیا جهان قابل درک است؟”

نامه سرگشاده اصغر فرهادی به حسن روحانی: سراسر وجودم شرم است و بغض

نامه سرگشاده اصغر فرهادی به روحانی: سراسر وجودم شرم است و بغض

اصغر فرهادی در واکنش به یک گزارش متأثرکننده اجتماعی، نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهور روحانی منتشر کرده است. او در نامه خود نوشته: «آرمان» گم شده‌ای است که در گور پیدایش کرده‌اند. شرم بر ما…انگ سیاه‌نمایی فراری‌ست رو به جلو برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهی‌ها. ادامه مطلب “نامه سرگشاده اصغر فرهادی به حسن روحانی: سراسر وجودم شرم است و بغض”

بهاالدین خرمشاهی: مخالفان «شهرزاد» منطق استالینی دارند

بهاالدین خرمشاهی: مخالفان «شهرزاد» منطق استالینی دارند

در یکی دو ماه اخیر، دعوا و جار و جنجال بر سر سریال شهرزاد یکی از مسائل فرهنگی جامعۀ ایران بوده است. ابتدا مارکسیست‌های افراطی و غوغاسالار به سازندگان “شهرزاد” تاختند، سپس جریان راست رادیکال علیه این سریال محبوب قد برافراشت. در واکنش به این فشارها، حسن فتحی (کارگردان سریال) از هنرمندان و فرهیختگان جامعۀ ایران خواست که سکوتشان را بشکنند و به حمایت از “شهرزاد” برخیزند. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ‌ شناس مشهور و مترجم برجستۀ قرآن، یکی از طرفداران سریال شهرزاد است و در این گفت‌وگو، با صراحت لهجه‌ای کم‌سابقه در سلوک عملی‌اش، به دفاع از شهرزاد و حسن فتحی برخاست. ادامه مطلب “بهاالدین خرمشاهی: مخالفان «شهرزاد» منطق استالینی دارند”

مصاحبه مصطفی ملکیان با نشریه نگاه آفتاب با عنوان «مطلق گرای اخلاقی هستم»

علی ورامینی/ ازمیان نظریات عمده و اصلیای که در فلسفه اخلاق وجود دارد، مصطفی ملکیان بیش از همه به اخلاق فضیلتگرایی اقبال دارد. در میان رویکردهای مختلفی هم که به این نظریه میتوان داشت، به نظر میرسد که وی رویکرد عرفانی را بیش از دیگر رویکردها میپسندد. از دیگر سو این فیلسوف اخلاق بارها تاکید کرده که آن چیزی در این عصر پذیرفتنی است که با سه مفهوم مدرن سازگاری داشته باشد. آن سه مفهوم نزد وی عقلانیت، اخلاق جهانی و حقوق بشر است. جمع این دو (یعنی اقبال ملکیان به فضیلتگرایانه عرفانی و سازگاری هرچیزی با سه مفهوم که ذکر آن رفت برای پذیرفته شدن آن چیز در دنیای جدید) این نتیجه را به مخاطب ملکیان میدهد که اخلاق فضیلتگرای عرفانی با سه مفهوم عقلانیت، اخلاق جدید و حقوق بشر ناسازگاری ندارد. تصمیم گرفتم که این نسبت را با وی در میان بگذارم و ببینیم اگر نتیجهگیری من درست است، ملکیان چگونه از آن دفاع میکند. اما پیش از آن بحثی مهم و مقدماتی میبایست شکل میگرفت. اگر ما حکم اخلاقی و یا حکمهای اخلاقیای داریم که از قرنها پیش تا به امروز صادق هستد پس امر اخلاقی برای ما مطلق است. به همین دلیل گفتوگوی ما از نسبی و یا مطلق بودن امر اخلاقی شکل گرفت و بخش عمدهای از گفتوگو را به خود اختصاص داد. ادامه مطلب “مصاحبه مصطفی ملکیان با نشریه نگاه آفتاب با عنوان «مطلق گرای اخلاقی هستم»”

زبان ملّی و برنامۀ آموزش زبان‌های محلی

زبان ملّی و برنامۀ آموزش زبان‌های محلی

سرانجام، در پی رایزنی‌هایی که دربارۀ آن چیز چندانی نمی‌دانیم، در هفته‌های اخیر، وزارت علوم و فناوری برنامۀ آموزش زبان «ترکی آذری» را به دانشگاه‌های سه استانی که ساکنان آن‌ها به این زبان تکم می‌کنند، اعلام کرد. این برنامه، تا جایی که من می‌توانم بفهمم، از دیدگاه زبان ملّی و فرهنگ ایرانی، به شرحی که خواهم گفت، کمابیش با فاجعه پهلو می‌زند. ادامه مطلب “زبان ملّی و برنامۀ آموزش زبان‌های محلی”

افسون و افسانه‌ی فرهنگ‌گرایی: نقدی بر فرهنگ‌گرایی معنویت‌گرای مصطفی ملکیان

افسون و افسانه‌ی فرهنگ‌گرایی: نقدی بر فرهنگ‌گرایی معنویت‌گرای مصطفی ملکیان

موضوع این نوشتار یکی از بن‌بست‌های بزرگ سیاست‌ورزی، خصوصا در جامعه و زمانه‌ي ما ست. این آفت یا بن‌بست یا گرفتاریِ سیاست را اجمالا «فرهنگ‌گرایی» می‌خوانم. فرهنگ‌گرایی، نه تنها فهم ما از سیاست را کاملا مختل می‌کند و به بن‌بست می‌کشاند، بلکه در عمل نیز ما را به نوعی تعطیلی سیاسی و بن‌بست عمل اجتماعی، می‌رساند. این بحث از آن جهت مهم است که خصوصا در سال‌های اخیر، پس از دشواری‌هایی که جامعه در ساحت رسمی سیاست و ساخت سخت قدرت تجربه کرد، زمینه‌ای بسیار مستعدی برای بدبینی به سیاست و درنتیجه، برای رواج ایده‌ی گریز و پرهیز از سیاست، فراهم شده است. مراد از فرهنگ‌گرایی در این نوشتار رأی و روی‌کردی خاص به امر اجتماعی و امر سیاسی و نسبت فرد و اجتماع است. مطابق این رأی و روی‌کرد، فرهنگ نسبت به دیگر ساحت‌‌ها و حوزه‌های زندگی فردی و جمعی اصالت، تقدم، و تعیین‌کنندگی دارد، آن هم نه‌تنها از نظر هستی‌شناختی و وجودی، بلکه در هر سه مقام توصیف و تحلیل، تبیین علت‌کاوانه، و هم تجویز. یعنی مطابق این روی‌کرد، هر تغییر و ثبات معنادار و دیرپا در ساحت سیاست و اقتصاد و اجتماع تنها از راه تغییری فرهنگی می‌تواند حاصل شود. بنابراین، در جامعه‌ی ما و نزد اغلب فرهنگ‌گرایان ایرانی، فرهنگ‌گراییِ ناظر بر اوضاع و احوال ایران، ایده‌ای است که مطابق آن، فرهنگ مهم‌ترین ساحت زندگی فردی و اجتماعی است؛ و فرهنگ است که بود و نمود و قوام و دوام و اوضاع و احوال دیگر ساحت‌های زندگی فردی و جمعی را تعیین و تبیین می‌کند. فرهنگ‌گرایی در برخی از تعابیر حداکثری‌اش، علاوه بر این، این ایده را مطرح می‌کند که مواد و مصالح سازنده‌ی دیگر حوزه‌های زندگی اجتماعی همگی خود از جنس فرهنگ ‌اند، و صرفا چینش یا تعین سیاسی یا اقتصادی یافته‌اند. فرهنگ‌گرایان معانی مختلفی از فرهنگ مراد می‌کنند، و همین آن‌ها را از یک‌دیگر متمایز می‌کند. در ادامه به بررسی گونه‌های مختلف فرهنگ‌گرایی و نقد و آسیب‌شناسی این رای و رویکرد می‌پردازیم. ادامه مطلب “افسون و افسانه‌ی فرهنگ‌گرایی: نقدی بر فرهنگ‌گرایی معنویت‌گرای مصطفی ملکیان”