
در این روزها توجّه به مصائب مسلمانان میانمار افزایش یافته است. این افزایش توجّه، امری مطلوب است که باید با اقدامات عملی، در جهت امحاء تبعیضها و اجحافهایی که در حقّ ایشان اعمال می شود، همراه گردد.
نگارنده ی این سطور، ذرّه ای در قبح مظالمی که بر مسلمانان میانمار می رود، تردید ندارد. نیز تردید ندارد در این که هر کاری را که می توان، باید انجام داد تا جلوی ادامه و پیشروی یک ظلم، از جمله ظلم به مظلومان میانماری، گرفته شود. «ظلم» قبیح است، در حقّ هر کسی.
من در این یادداشت می کوشم که توجّه خواننده را به جنبه ی دیگری از این مسئله ی دردناک معطوف کنم. آنچه این روزها می شنویم، این است که اجحافهایی که در حقّ مسلمانان میانماری اتّفاق می افتد، به خاطر باورهای دینی ایشان است. چون آنها باورهای دینی متفاوتی از اکثریّت بودایی دارند، اینچنین مورد ستم قرار می گیرند.
جان کلام همین جاست. آیا تبعیض دینی و مذهبی، اخلاقاً موجه است؟ آیا می توان بعضی از انسانها را به خاطر باورهای دینیشان، از حقوق اساسی و شهروندی خود، محروم کرد؟ ادامه مطلب “«اهل ذمّه»ی بودائیان”