علم‌ورزی یا کتاب‌سازی ؟!

علم‌ورزی یا کتاب‌سازی ؟!

دکتر امیرحسین خداپرست در یادداشتی که در اواخر سال گذشته با عنوان «انتحال را بود آیا که عیاری گیرند؟» در صدانت منتشر شد و متن کامل آن نیز چندی پیش با عنوان «گر تو قرآن بدین نمط خوانی…» در همین سایت نشر یافت، با ذکر مصادیقی از برخی از آثار حجت‌الاسلام عبدالحسین خسروپناه، ادعا کرد که وی مرتکب رونویسی از آثار خود و دیگران یا، به عبارت دیگر، خودانتحالی و سرقت علمی شده است. این ادعا مناقشه‌هایی برانگیخت و به طور خاص، برخی از مخاطبان در مورد معنا و اهمیت خودانتحالی (یا، به عبارت ایشان، سرقت علمی از خود) تردید کردند. خوشبختانه، آقای خداپرست در پاورقی‌های متن کامل مقاله خود قبح خودانتحالی را به‌روشنی توضیح داده است. این پدیده، به یک معنا، بیانگر همان پدیده رایج‌تر و آشناتر «کتاب‌سازی» است و ایشان نیز در چند جا از مقاله خود از این اصطلاح آشناتر استفاده کرده است. در این مقاله، ما نیز از همین اصطلاح آشناتر و در مواردی، اصطلاح «خودانتحالی» استفاده خواهیم کرد.

انگیزه نگارش این مقاله وقتی در راقم این سطور پدید آمد که به منابع مذکور در مقاله دکتر خداپرست مراجعه کردم و با توجه به اینکه ایشان تصریح کرده بود فقط آثار مربوط به فلسفه دین و کلام جدید را بررسی کرده است، حدس زدم که ممکن است چنین اتفاقی در آثار دیگری هم رخ داده باشد. این حدس، متأسفانه، درست از آب درآمد و بنا بر آنچه خواهد آمد، و خوانندگان علاقه‌مند و منصف نیز خود می‌توانند صحت آن را بیازمایند، مشخص می‌شود که بخش قابل توجهی از آثار حجت‌الاسلام خسروپناه چیزی جز کتاب‌سازی نیست.

چند نکته مقدماتی

پیش از ذکر موارد کتاب‌سازی، ضروری است به چند نکته توجه شود:

1- دکتر خداپرست در مقاله‌اش گفته است که خودانتحالی‌های آثار مربوط به فلسفة دین و کلام جدید را دیده است. اما در واقع، ایشان، احتمالاً به دلیل در دست نداشتن برخی از کتاب‌ها یا عدم دقت کافی، در همین حوزه نیز بخشی از خودانتحالی‌ها را درنیافته است. آنچه ایشان ذکر کرده مربوط به مطالب رونویسی‌شده در کتاب‌های کلام جدید، انتظارات بشر از دین، جلد اول مسائل جدید کلامی و فلسفة دین، انتظارات اعتدالی از دین و  کلام نوین اسلامی آقای خسروپناه است. اما آقای خسروپناه آثار دیگری نیز در فلسفة دین و کلام جدید دارد. از جمله، کتاب مسائل جدید کلامی و فلسفة دین کتابی 3 جلدی است ولی آقای خداپرست فقط به خودانتحالی‌های جلد اول توجه کرده است. بنابراین، مقالة ایشان از این نظر ناتمام است.

2- از آنجا که ذکر خودانتحالی‌های مذکور در مقالة دکتر خداپرست موجب تکرار مطلب می‌شود، در این مقاله از همة آن‌ها صرف‌نظر می‌کنیم. بنابراین، خوانندة این مقاله وقتی به تصویر دقیق‌تر و کامل‌تری دست می‌یابد که کتاب‌سازی‌های مذکور در این مقاله را با کتاب‌سازی‌های بیان‌شده در مقالة آقای خداپرست جمع کند و به این شکل، میزان واقعی کتاب‌سازی را در آثار آقای خسروپناه درک کند.

3- نوشته‌های زیادی به نام آقای عبدالحسین خسروپناه منتشر شده است و بررسی همة آن‌ها نیازمند وقت و حوصلة بیشتری است. بنابراین، حتی آنچه در این مقاله آمده نیز کامل نیست و ممکن است کسانی با بررسی دقیق‌تر متوجه خودانتحالی‌ها و کتاب‌سازی‌های دیگری نیز بشوند. به‌علاوه، همچنان می‌توان بررسی مشابهی نیز در مورد مقاله‌های آقای خسروپناه در نشریات و کتاب‌ها انجام داد.

4- برای پرهیز از طولانی شدن مقاله، دو کار انجام شده است: 1. از نقل خودانتحالی‌ها خودداری شده است و خواننده می‌تواند برای اطمینان از صحت ادعاها شخصاً به کتاب‌ها و صفحات مورد اشاره مراجعه کند. 2. رونویسی‌هایی که کمتر از سه صفحه بوده‌اند عامدانه نادیده گرفته شده‌اند. این به معنای آن نیست که این خودانتحالی‌ها کم یا بی‌اهمیت‌اند؛ دقیقاً برعکس، میزان این خودانتحالی‌ها در آثار آقای خسروپناه زیاد است و اگر از متن اصلی کم شوند، مجموع حجمشان به‌درستی مشخص می‌شود. اما حتی اگر این موارد اندک باشند، نویسندة مقید به ضوابط اخلاق در نوشتار علمی باید از چنین سوءرفتاری نیز خودداری کند. با این حال، چون ذکر خودانتحالی‌های کمتر از سه صفحه مقاله را طولانی و خسته‌کننده می‌سازد، از آوردن آن‌ها خودداری می‌شود.

5- خودانتحالی‌های آقای خسروپناه در موارد زیادی عیناً رونویسی هستند. یعنی کلمه‌به‌کلمة صفحات یک کتاب، بدون هیچ ارجاعی، در صفحات کتاب دیگری کپی شده است. اما در موارد قابل توجهی هم نویسنده تغییرات کوچک و ناشیانه‌ای به نوشتة خود داده است، احتمالاً برای اینکه خواننده متوجه کپی‌کاری نشود. این تغییرات مانند همان تغییراتی هستند که نویسنده در عبارات آقای دکتر اکبری در کتاب جاودانگی به وجود آورده است و در مقالة آقای خداپرست به آن‌ها اشاره شده است. برای نمونه، در یک جا آقای خسروپناه گفته است «همان‌طور که گفتیم» و در رونویسی گفته است «چنانکه بیان کردیم»؛ در یک جا گفته است «مشاهده می‌شود که…» و در رونویسی گفته است «ملاحظه کردیم که…». در یک جا گفته است «از نظر دین اسلام» و در رونویسی گفته است «از دیدگاه اسلامی» و قس علی هذا. روشن است که این تغییرات جزئی موجب نمی‌شود که این آثار مصداق کتاب‌سازی نباشند.

گستره وسیع خودانتحالی‌ها

آنچه در زیر می‌آید فهرستی از خودانتحالی‌های آقای خسروپناه است. مشخصات کتاب‌شناختی آثار در انتهای مقاله آمده است:

– آسیب‌شناسی جامعه دینی (صص 181-185) آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر (صص 39-42)

– آسیب‌شناسی جامعه دینی (صص 137-145) آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر (صص 115-122)

– آسیب‌شناسی جامعه دینی (صص 146-156) آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر (صص 126-136)

– کلام جدید (صص 144-150) فلسفه علوم انسانی (صص 118-125)

– قلمرو دین (صص 156- 194) کلام نوین اسلامی (صص 453-474؛ یعنی کل گفتار سی‌ونهم)

– قلمرو دین (صص 211- 236) فقه در محک زمانه (صص 23-122؛ یعنی تا پایان کتاب). در کتاب دوم، که نقد مقاله «فقه در ترازو» از دکتر عبدالکریم سروش است، نقل‌قول‌های دکتر سروش بسیار بیشتر شده و برخی از بحث‌ها هم کمی تفصیل یافته است.

– کلام جدید (صص 471-493) قلمرو دین (صص 238-270). به پایان کتاب دوم چند پاراگراف اضافه شده است.

– جامعه مدنی و حاکمیت دینی (صص 155-182؛ یعنی تمام فصل دوم از بخش دوم) کلام نوین اسلامی (ج 1، صص 336-349)

– قلمرو دین (صص 34-51) کلام نوین اسلامی (ج 1؛ صص 109-140؛ یعنی همه گفتار چهارم). در کتاب اخیر چند پاراگراف اضافه شده و برخی از مطالب هم جابه‌جا شده‌اند.

– قلمرو دین (صص 52-72) کلام نوین اسلامی (ج 1؛ صص 141-176؛ یعنی کل گفتار پنجم). در کتاب اخیر چند پاراگراف اضافه شده و برخی از مطالب هم جابه‌جا شده‌اند.

– کلام جدید (صص 23-33) انتظارات بشر از دین (صص 73-81) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 2؛ صص 47-53) کلام نوین اسلامی (ج1؛ صص 31-36). از کتاب اخیر چند پاراگراف حذف شده است.

– انتظارات بشر از دین (فصل 1 از بخش 1، فصل 5 از بخش 1، فصل 2 و 3 از بخش 3، فصول 2-5 از بخش 4) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ صص 25-134؛ کل بخش اول این کتاب رونویسیِ تقطیع‌شده از قسمت‌های ذکرشده از کتاب اول است)

– مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ صص 147-156) کلام نوین اسلامی (ج 1؛ صص 43-56)

– کلام جدید (صص 104-110) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ صص 209-216)

– کلام جدید (صص 98-103) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ صص 197-207). به کتاب دوم یک قسمت اضافه شده است.

– کلام جدید (صص 93-98) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ صص 185-194)

– کلام جدید (صص 351-362) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ صص 233-260). به کتاب دوم چند پاراگراف اضافه شده است.

– کلام جدید ( صص 365-385) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ 265-309)

– کلام جدید (صص 385-468) مسائل جدید کلامی و فلسفه دین (ج 3؛ صص 311-370)

– هستی‌شناسی معرفت (صص 195-206) نظام معرفت‌شناسی صدرایی (صص 99-111)

– هستی‌شناسی معرفت (صص 280-344) نظام معرفت‌شناسی صدرایی (صص 131-183)

– هستی‌شناسی معرفت (صص 348-352) نظام معرفت‌شناسی صدرایی ( صص183-187)

– هستی‌شناسی معرفت (صص 53-55 و صص 69-82) نظام معرفت‌شناسی صدرایی 43- 54 (با حذف بندهایی). جالب است که آقای خسروپناه در پایان کتاب هستی‌شناسی معرفت می‌گوید قصد دارد کتابی با عنوان نظام معرفت‌شناسی صدرایی تألیف کند که بخش دوم هستی‌شناسی معرفت است. با این حال، حدود 70 صفحه از نظام معرفت‌شناسی صدرایی عیناً در همان هستی‌شناسی معرفت آمده است!

– نظام معرفت‌شناسی صدرایی (صص 235-239) فلسفه شناخت (صص 250-252)

– فلسفه شناخت (صص 433-473) نظام معرفت‌شناسی صدرایی (صص 343- 361؛ البته با حذف پاراگراف‌های متعدد)

– نظام معرفت‌شناسی صدرایی (صص 370-383) فلسفه شناخت (صص 585-594)

– فلسفه شناخت (صص 412-415) رئالیسم معرفتی (صص 191-194)

همان‌طور که آقای خداپرست در مقاله خود گفته است کتاب انتظارات اعتدالی از دین آقای خسروپناه همان فصول هفتم، نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم کلام نوین اسلامی است. اما ظاهراً ایشان متوجه نشده است که کتاب دین‌شناسی آقای خسروپناه هم، در واقع، همان گفتارهای هفتم، نهم، دهم، یازدهم، دوازدهم و بیست‌وچهارم کلام نوین اسلامی است، با این تفاوت که در گفتار بیست‌وچهارم کلام نوین اسلامی واژه «دین» به «اسلام» تغییر یافته است. علاوه بر این، کتاب علم دینی خسروپناه، در واقع، همان فصل سوم کتاب فلسفه علوم انسانی است. هر سه کتاب در پایگاه اینترنتی آقای خسروپناه به عنوان کتاب‌های مستقل ایشان ذکر شده‌اند.

اگر این موارد، خودانتحالی‌های گفته‌شده در مقاله دکتر خداپرست و خودانتحالی‌های گفته‌شده در این مقاله را کنار هم بگذاریم، نتیجه می‌گیریم که اولاً، بعضی از آثار آقای خسروپناه تقریباً 100% کتاب‌سازی‌اند (مانند جلد سوم کتاب مسائل جدید کلامی و فلسفه دین) و بعضی از آن‌ها بیش از 50% مصداق کتاب‌سازی‌اند (مانند کتاب فقه در محک زمانه) و حذف خودانتحالی‌ها موجب می‌شود از حجم بعضی دیگر از کتاب‌ها بسیار کاسته شود (گاهی در حد یک‌سوم).

اما، علاوه بر این خودانتحالی‌ها، در چند مورد دیگر، آثار آقای خسروپناه فوق‌العاده شبیه یکدیگرند اما نحوه بیان در آن‌ها، در مقایسه با موارد فوق‌الذکر، تفاوت بیشتری با هم دارد و، به همین دلیل، اطلاق خودانتحالی در موردشان قطعی نیست، گرچه شائبه رونویسی همچنان وجود دارد:

–  آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر (صص 225-245) شریعتی، دین و جامعه (صص 20-49)

–  آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر (صص 247-259) شریعتی، دین و جامعه (صص 53-68)

–  قلمرو دین (صص 142- 156) کلام نوین اسلامی (426-453)

–  رئالیسم معرفتی (صص 80-81) فلسفه شناخت (صص 99-103). البته به صفحات کتاب دوم چندین پاراگراف اضافه شده است.

–  رئالیسم معرفتی (صص 400-405) فلسفه شناخت (صص 237-245)

چند پرسش صریح از آقای خسروپناه

با توجه به این فهرست، می‌توان چند پرسش روشن از آقای خسروپناه پرسید:

1- همان‌طور که آقای خداپرست هم گفته است، چرا آقای خسروپناه به جای وارد شدن در مباحث جدید یا عمق دادن به مباحث پیشین، آثارش را کپی می‌کند؟

2- آیا علم‌ورزی و نتیجه پژوهش و تحقیق چیزی مانند سفره یا دستمالِ چندبارمصرف است که می‌توان آن را چند بار (گاهی تا چهار بار) در این کتاب و آن کتاب پهن کرد؟

3- آیا حق‌التحقیق‌ها و حق‌التألیف‌ها و ترفیع‌ها و ارتقاهایی که آقای خسروپناه بابت کتاب‌هایش گرفته و (با کمال تأسف) با آن‌ها به رتبه استادی هم رسیده است، از نظر ایشان اخلاقی و مشروع است؟

4- آیا اتلاف پول و وقت خوانندگان با کپی کردن مطالب و فروختن دوباره‌شان به آن‌ها تضییع حق‌الناس نیست؟

5- اگر طلاب و دانشجویان آقای خسروپناه برای چند درسِ ظاهراً مرتبط عبارات یک تحقیق درسی را به شیوه ایشان تغییر دهند و آن را به عنوان تکلیف تحویلشان دهند، ایشان درباره آن تکلیف چگونه داوری خواهد کرد؟ اگر اعضای هیأت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه، که ایشان مدعی است به کارشان نظم و انضباط داده و به همین دلیل هدف حمله اقراد ضدانقلاب و ضدنظام قرار گرفته، طرح‌های پژوهشی خود را به سبک و سیاق ایشان بنویسند و تحویل دهند، آیا ایشان نتیجه کارشان را خواهد پذیرفت و به آن افتخار خواهد کرد؟

و کلام پایانی

معروف است که ویتگنشتاین در سراسر دوران زندگی خود دو کتاب بیشتر ننوشت: رساله منطقی- فلسفی و یک فرهنگ لغت برای استفاده کودکان. به‌جز این دو مورد، همه آنچه امروزه از ویتگنشتاین در دست داریم حاصل ویرایش شاگردانش از درس‌ها و نوشته‌های او است. چرا؟ احتمالاً برای ویتگنشتاین و امثال او کاری نداشت که مانند آقای خسروپناه، بیش از 51 کتاب، 26 جزوه، 177 مقاله، ده‌ها سخنرانی و مصاحبه، و حدود 20 نرم‌افزار تولید کند و راهنمایی و مشاوره و داوری چندصد پایان‌نامه را در عین داشتن چندده شغل و سمت داشته باشد. برای دریافتن موضوع به نحو دقیق‌تر، توجه کنید که آقای خسروپناه 51 سال سن دارد و بیش از 51 کتاب. یعنی اگر ایشان از بدو تولد سالی یک کتاب هم نوشته باشد (بعضی در چند جلد)، باز تعداد کتاب‌ها از طول عمرش تا اینجا بیشتر می‌شود؛ از تعداد مقاله‌ها و سخنرانی‌های علمی و جزوات و… بگذریم. ولی اگر این کارنامه علمی را پیش روی ویتگنشتاین یا هر متفکر قابل اعتنای دیگری می‌گذاشتیم، او احتمالاً با دیدن این آمار شک می‌کرد و می‌گفت انگار در اینجا مشکلی وجود دارد. در این مقاله، فقط یک وجه مشکل گفته شده است: کپی‌کاری و کتاب‌سازی. در چند ماه گذشته چند منتقد، در نهایت اختصار، به وجه دیگری از مشکل اشاره کرده‌اند: محتوای ضعیف و کم‌ارزش. گفته می‌شود که اخیراً یکی از علما و متفکران دینی برجسته در قم در ملاقات با آقای خسروپناه به ایشان توصیه کرده است که سعی کند کمتر بنویسد و بیشتر بخواند تا وقتی که بتواند اثری قابل و شایسته تولید کند. تردیدی نیست که راقم این سطور نیز از نظر آقای خسروپناه و همکارانش در شمار منتقدان ضدانقلاب و  اپوزیسیون قرار خواهد گرفت. با این حال، امید است ایشان لااقل به سخن آن عالم و متفکر دینی و دلالت‌هایش جدی‌تر و عمیق‌تر بیندیشد، هرچند که در موارد اشاره‌شده در این مقاله، ایشان اصولاً چیزی ننوشته است؛ کتاب‌سازی کرده است.

والسلام

* مشخصات آثار نام‌برده از عبدالحسین خسروپناه در این مقاله:

خسروپناه، عبدالحسین (1381)، قلمرو دین، قم: مرکز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی.

خسروپناه، عبدالحسین (1384)، آسیب‌شناسی جامعه دینی، قم: نشر معارف.

خسروپناه، عبدالحسین، حسن پناهی آزاد (1385)، هستی‌شناسی معرفت، تهران: امیرکبیر.

خسروپناه، عبدالحسین (1386)، انتظارات بشر از دین، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

خسروپناه، عبدالحسین (1388)، آسیب‌شناسی دین‌پژوهی معاصر، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

خسروپناه، عبدالحسین (1388)، جامعه مدنی و حاکمیت دینی، قم: وثوق.

خسروپناه، عبدالحسین (1388)، فقه در محک زمانه: نقدی بر مقاله فقه در ترازو اثر دکتر سروش، تهران: کانون اندیشه جوان.

خسروپناه، عبدالحسین (1388)، مسائل جدید کلامی و فلسفه دین، قم: انتشارات بین‌المللی المصطفی.

خسروپناه، عبدالحسین، حسن پناهی آزاد (1388)، نظام معرفت‌شناسی صدرایی، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

خسروپناه، عبدالحسین (1390)، انتظارات اعتدالی از دین، تهران: سازمان بسیج اساتید دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور.

خسروپناه، عبدالحسین، مهدی عبداللهی (1392)، شریعتی، دین و جامعه، تهران: کانون اندیشه جوان.

خسروپناه، عبدالحسین (1393)، دین‌شناسی، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.

خسروپناه، عبدالحسین، مهدی عاشوری (1393)، رئالیسم معرفتی، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.

خسروپناه، عبدالحسین (1393)، علم دینی، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی.

خسروپناه، عبدالحسین (1394)، فلسفه علوم انسانی، قم: مؤسسه حکمت نوین اسلامی.

خسروپناه، عبدالحسین (1394)، کلام نوین اسلامی، قم: تعلیم و تربیت اسلامی (3 جلد).

خسروپناه، عبدالحسین (1395)، فلسفه شناخت، قم: مؤسسه حکمت نوین اسلامی.

خسروپناه، عبدالحسین (1395)، کلام جدید با رویکرد اسلامی، قم: معارف.

.


.

علم‌ورزی یا کتاب‌سازی ؟!

نویسنده: مریم‌السادات حسینی (دانش‌آموخته فلسفه و کلام اسلامی)

.


.