مصطفی ملکیان: نیچه می‌گفت روح ما تحمل مواجهه با واقعیات را ندارد

مصطفی ملکیان: نیچه می‌گفت روح ما تحمل مواجهه با واقعيات را ندارد

نیچه مى گوید مثال فیلسوفان با حقیقت، مثَلِ جوان روستایى است که تازه به شهر آمده است و بایک زن خیلى بد کاره سابقه دار، کار کشته اى مواجه مى شود. این جوان روستایى به خاطر ساده لوحى فکر مى کند وقتى این زن لبخندى به او مى زند، عاشق و دلمرده او شده است. فکر مى کند تمام وجودش را در اختیار او خواهد نهاد. آنوقت دستپاچه مى شود که عجب به ما دلبسته! و در مورد قدر و منزلت خود به توهم مى افتد و پیش خود مى گوید عجب من خوشگلم، چقدر خوش قد و بالا هستم. خبر ندارد که آن زن کارش این است. او دلبسته کسى نیست، نسبت به همه همینطور است. به همه لبخندى مى زند. فیلسوف نسبت به حقیقت همینجور است، فکر مى کند که مى تواند حقیقت را به تور بیندازد. گاهى حقیقت، لبخندى به او زده، مثلا به یک واقعیتى رسیده، و نهایتش اینست که مثلا به این واقعیت رسیده که«آب در صد درجه به جوش مى آید» و «شیره شیرین است .» در واقع، به نظر نیچه ما هیچوقت نمى توانیم هم به لحاظ ذهنى و هم به لحاظ روحى به حقیقت دسترسى پیدا کنیم. اولا ذهن ما همه وقت دست اندکار گزینش ها است. وقتى حقایق هم بر او عرضه مى شوند، فقط آنهایى را پذیرا مى شود که نیازهاى او را برآورده مى کند. دلیل اینکه درصد اقناى یک برهان هم در افراد مختلف، متفاوت است همین است. چرا یک برهان را متقاعد کننده مى بیند ولى وقتى همین برهان را بر رفیقتان ارائه مى کنید، مى گوید من که دلم سکون پیدا نمى کند.

به نظر نیچه، ساختار ذهنى ما انسانها متفاوت است. فرض کنید انسانى در زندگى این جهانى اش دائماً مورد ظلم قرار گرفته است، هیچوقت قدرت نداشته است که بتواند از خودش دفاع کند. هر وقت در مقام دفاع از خودش قرار گرفته باز هم سیلى دیگرى خورده است. او تمام امیدش را به زندگى بعد از این جهان بسته است و مى گوید: بعد از این جهان، جهانى هست که در آن جهان فرد ظالم معاقب خواهد بود. این شخص در برابر برهانى که در مقام اثبات اینکه «زندگى پس از مرگ وجود ندارد» به مقابله بر مى خیزد و طبیعتاً واکنشى نشان خواهد داد و نمى تواند قبول کند. اگر قبول کند ساختار روحى اش در هم مى ریزد. اگر چنین آدمى فیلسوف باشد، تمام جد و جهد عقلانى اش را به کار مى اندازد تا ادله محکم معاد را اثبات کند. آن طرف مسأله را هم در نظر بگیرید. کسى مثل معاویه باشد که هر نوع عیش و نوش و ظلم و کامروائى بوده در زندگى بخرج داده است. حالا اگر بگویند جهانى دیگرى هست که ما در آن جهان معاقبیم، او در برابر باور به عالم معاد مقاومت میورزد. اگر اثبات شود معادى وجود دارد، تعادل روحى اش از دست مى رود. چاره اى جز این ندارد که تلاش کند ادله باور به معاد را به گونه اى رد کند. پس ما در برابر واقعیتها بى طرف نیستیم. اگر دیدیم که در کنار قبول رأیى، وضع روحى مطلوبى پیدا مى کنیم، در این صورت، از به اثبات رسیدنش استقبال مى کنیم، و اگر دیدیم وضع روحى نامطلوبى پیدا مى کنیم، ادبار مى کنیم.

اما از لحاظ روحى، نیچه معتقد بود اصلا انسان تاب تحمل تمام واقعیتها را ندارد. واقعیت یک حضور شکننده حائلى دارد. این نظیر حرفى است که عرفاى ما هم مى زدند که انسانها ظرفیت شنیدن همه آراء و نظرات را ندارند. مولانا مى گفت مریدى به مرشدى گفت تمام اسرار عالم ملک و ملکوت را براى من بگو. او گفت حتماً ولى به شرط اینکه اول این جعبه اى را که به تو مى دهم به بازار ببرى و به فلان کس بدهى و در راه نباید در آن را باز کنى. او در راه با خود مى گوید در این جعبه چیست؟ و بالاخره تاب نمى آورد و در آن را باز مى کند، موشى در آن بوده، که به محض باز شدن درب بیرون مى پرد و فرار مى کند. وقتى قضیه را براى مرشد تعریف مى کند مرشد مى گوید تو تحمل نداشتى نیم ساعت این موش در این جعبه مخفى بماند، آنوقت چه انتظارى دارى که من تمام اسرار را براى تو بگویم.

نیچه مى‌گفت اصلا روح ما تحمل مواجهه با واقعیات را ندارد. ظرفیت روحى ما انسانها کمتر از آن است که بتواند تمام واقعیتها را پذیرا باشد. اگر چنین دیدى را داشته باشید که «حقیقت خادم مصلحت است» آنگاه به نظر شما به طور نسبى همه همین طورند; مثلا دو برهان به شما عرضه شود: یکى در باره اثبات وجود خدا و یکى در نفى وجود خدا (فرض مى کنیم) شما به خاطر آن اعتقادى که دارید سعى مى کنید آن دلیل نفى وجود خدا را موشکافانه یک جور ارائه بدهید که عیبى داشته باشد و بگوئید این مخدوش است. اما ادلّه وجود خدا را، آن همه موشکافى نمى کنید. حالا اگر کسى عقیده اش خلاف عقیده ما باشد، تمام موشکافى هایى را که ما در قسمت ادله نفى خدا مى کنیم، او به ادله اثبات وجود خدا منتقل مى کند.

.


.

مصطفی ملکیان: نیچه می‌گفت روح ما تحمل مواجهه با واقعیات را ندارد

منبع: مصطفی ملکیان،تاریخ فلسفه غرب،جلد ۴،صفحه ۳۴

.


.

2 نظر برای “مصطفی ملکیان: نیچه می‌گفت روح ما تحمل مواجهه با واقعیات را ندارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *