مصطفی ملکیان، مباحث و نکاتی در باب اصل علیت

مصطفی ملکیان، مباحث و نکاتی در باب اصل علیت

نکته اول در بحث این است که ما از تقریر دقیق اصل علیت صرف نظر می کنیم.چون مثلا بعضی از قدما می گفتند که تقریر دقیق اصل علیت این است که«هر حادثی نیازمند علت است.»بعضی ها میگفتند «هر ممکن الوجودی نیازمند علت است» کسانی هم می گفتند«هر فقیرالذاتی نیازمند علت است»
تعابیر نادقیق دیگری هم وجود داشت مثلا«هر معلولی نیازمند علت است»که اصلا قضیه تحلیلی است و ارزشی ندارد.چون معلول یعنی چه؟یعنی آنچه علت دارد نیازمند علت است.یا ناپخته تر از آن مثلا «هر پدیده ای نیازمند علت است.»

۱-  تقریر دقیق اصل علیت

نکته اول در بحث این است که ما از تقریر دقیق اصل علیت صرف نظر می کنیم.چون مثلا بعضی از قدما می گفتند که تقریر دقیق اصل علیت این است که«هر حادثی نیازمند علت است.»بعضی ها میگفتند «هر ممکن الوجودی نیازمند علت است» کسانی هم می گفتند«هر فقیرالذاتی نیازمند علت است»
تعابیر نادقیق دیگری هم وجود داشت مثلا«هر معلولی نیازمند علت است»که اصلا قضیه تحلیلی است و ارزشی ندارد.چون معلول یعنی چه؟یعنی آنچه علت دارد نیازمند علت است.یا ناپخته تر از آن مثلا «هر پدیده ای نیازمند علت است.»

۲- مقوله علت و معلول

نکته دوم حالا فرض میکنیم اصل علیت را تقریر کردیم؛چه چیزهایی در عالم مصداق اصل علیت واقع میشوند؟و من فکر میکنم قدمای ما به این نکته دوم اصلا توجهی نداشته اند اما در نکته اول دقیق بوده اند و بحث های خوبی کرده اند.
?با مقوله بندی که ارسطو انجام داد و گفت:موجودات جهان هستی به ده مقوله قابل تقسیم اند.یک مقوله،جوهر و نه مقوله عرض.بعد از ارسطو تا زمان ما،مقولات عشر ارسطو الی ماشاالله محل اختلاف واقع شده و الی ماشاالله هم دیدگاه های بدیل و رقیب پیدا شده که این دیدگاه های عشری که می گویی غلط است.اما اصل سخن ارسطو رد نشده و آن این است که اگر کسی ادعا کرد چیزی وجود دارد و نتوانست مقوله مابعدالطبیعه آنرا تعیین بکند،ادعایش مورد قبول نیست.
ما باید مقوله مابعدالطبیعه هر چیزی را بتوانیم تعیین کنیم.توجه کنید مابعدالطبیعه به معنای ماورای الطبیعه نیست.گاهی به مقوله مابعدالطبیعه،مقوله وجودشناختی هم میگویند.و آن حرف این است که تو اگر بخواهی بگویی چیزی وجود دارد،اول کاری که باید بکنی این است که ببینی در کدام از این مقوله ها قرار می گیرد.ولو ده مقوله ارسطو را قبول نداشته باشی؛مثلا مقوله های کانت را قبول داشته باشی،مقوله های هایدگر را قبول داشته باشی یا…
?حالا این مقولات چه ها هستند؟مقولاتی که الان مورد قبول هستند چه ها هستند؟باز نمی توانیم جواب بدهیم چون اجماعی وجود ندارد اما اینهایی که الان عرض میکنم مورد اجماع هستند.
۱٫جواهر مادی مثل آب،گربه،بلبل،انسان
۲٫خاصه ها؛خاصه یعنی هر چه از یک جوهر مادی یا از درون خود ما قابل ادراک حسی است.البته معلوم است که ادراک حسی جواهر مادی،ادراک ظاهری است و درون خودمان ادراک باطنی است.مثل سفیدی این بشقاب،سرخی جلد این کتاب،یا صدایی که من از کولر میشنوم و به همین ترتیب اندوهی که در درون خودم احساس می کنم.
۳٫نسبت ها:مثلا مسن بودن من از فرزندم،کم سن تر بودن من از والدینم،دور بودن من از شما و…
۴٫مجموعه ها:مثلا مجموعه ایرانی های مسلمانان شیمیدان،یا مجموعه زنان ژاپنی شاغل و…
۵٫رویداد:مثل پیش آمدن جنگ ایران و عراق،یا نزدیک شدن رابطه اقتصادی دو نفر با یکدیگر،یا سردتر شدن هوا
?حالا وقتی من میگویم هر فقیرالذاتی،هر ممکن الوجودی و…مصداق ممکن الوجود،مصداق فقیرالذات و..چه هست؟کدام یک از اینها(۵ مورد بالا)هست.آیا رویدادها نیازمند علت هستند؟ یا…
اگر دقت کنید می بینید قدمای ما گونه ای حرف میزدند که انگار جواهر نیازمند علت هستند.می گفتند انسان را چه کسی بوجود آورده؟یعنی جوهر نیازمند علت است؟یا می گفتند بالاخره آب را چه کسی بوجود آورده؟این کوه ها را چه کسی بوجود آورده؟اگر دقت بکنید و انصاف بدهید ما در زندگی عادی مان تا حالا شده علیت و معلولیت را به یک جوهر نسبت دهیم؟
می گوییم چرا فلانی مریض شد؟چه چیزی را میخواهیم معلول بدانیم؟مریض شدن را.یعنی میخواهیم یک رویداد را معلول بدانیم.علت را هم چه می گوییم؟می گوییم چون بستنی مسموم خورده بود.خوردن بستنی مسموم؛باز این یک رویداد است.می خواهم بگویم ما در زندگی عادی مان بحث علیت برای رویدادها و فرایندهاست.
?اصل علیتی که فهم عرفی ما دارد این است که فهم عرفی ما می گوید هر وقت که یک فرایند یا رویدادی وجود داشته باشد،یک فرایند یا رویداد دیگری علتش شده بود.هم علت فرایند و رویداد است هم معلول فرایند و رویداد است.جواهر که هیچ وقت علت نمی شوند.آیا شما تا حالا گفته اید که انار علت چه هست؟می گویید خریدن انار،فشردن انار و..مثلا بگوییم آب علت چه هست؟رفع عطش؟نه بابا!نوشیدن آب علت رفع عطش هست.روان شدن آب علت خراب شدن خانه بعضی هاست.آب که خانه خراب نمی کند.روان شدن آب خانه خراب میکند.(۱)

۳- همزمانی علت و معلول

نکته سومی که از اصل علیت از ما اعتراف گرفتید این است که معلول همیشه پس از علت می آید.علت پیش از معلول می آید اما شما آن علیتی که در فلسفه می خواهید از آن استفاده کنید پیدا آمدن علت و معلول همزمان هستند.
?ببینید می گفتند نمی شود تخلف کند معلول از علت.یعنی علت به محض اینکه پدید آمد؛پدید آمدن علت همان و پدید آمدن معلول همان.حالا فرض میکنیم یک شیئی به نام A داریم و معلول هم هست.این با علت خودش که اسمش Bهست از لحاظ زمانی،همزمان هستند.پس A با علت خودش یعنی B دقیقا همزمان هستند.B با علت خودش که C هست دقیقا همزمان است و چون همزمانی از نسبت های متعدی هست(یعنی اگر A با B همزمان باشد و B هم با Cهمزمان بود پس A هم با C همزمان است.)علت Cرا هم فرض می کنیم Dباشد.
?پس A با D هم همزمان هستند.حالا اگر همین رشته را ادامه دهیم یعنی چه؟یعنی کل جهان هستی در یک آن بوجود آمده.یعنی خدا وقتی بوجود آمد همان آن شما بوجود آمدید ولو بین تو وخدا چند میلیارد سال فاصله باشد ولی میلیاردها فاصله دیگر تقدم و تاخر زمانی ایجاد نمی کند.ولی جالبتر اینکه وقتی خدا به وجود آمد پدر شما هم همان موقع بوجود آمد.یعنی شما و پدرتان همزمان بوجود آمدید و شما و پسرتان هم همزمان بوجود آمدید.و اگر شما علیت به این معنا را بخواهید بگویید اصلا زمان را از بین میبرد.علیتی که قدما به این معنا می گفتند در آن زمان وجود ندارد.یعنی کل جهان هستی باید در یک آن بوجود آمده باشد.با اینکه ما می بینم زمان وجود دارد و می بینیم تا من نروم،نوه ام نمی آید.کی من و نوه ام و پدر بزرگم و پدر پدربزرگم و حضرت آدم و حوا همزمان بوده ایم؟پس معلوم میشود آن علیتی که فهم عرفی ما میگوید این چیز شسته و رفته ای که شماها به ما می گویید نیست.این چیز شسته و رفته اقتضایش این است که زمان وجود نداشته باشد.

۴- عالم غیر از اجزایش حکم علی حده ندارد

مشکل چهارمی که وجود دارد این است که عالم غیر از اجزایش حکم علی حده ای ندارد که بگوییم این صندلی علتش را میشناسیم،انسان را هم میشناسیم،آب را هم میشناسیم،عالم از کجا آمد؟مثالی که پل ادواردز می گفت:اگر به پنج نفر کنار خیابان بغل هم ایستاده باشند بگوییم تو اینجا برای چه ایستاده ای؟می گوید منتظر اتوبوسم.تو برای چه اینجا ایستاده ای؟می گوید من منتظر رفیقم هستم.سومین نفر میگوید: می خواهم آفتاب بخورم.چهارمی می گوید برای دیدن مناظر اینجا ایستاده ام و…خوب حالا نمی شود پرسید کل آنها برای چه اینجا ایستاده اند؟!کل ندارد.کل همین است.پل ادواردز میگوید قدمای ما می گفتند این جز عالم علت خودش را دارد.آن جز عالم هم همینطور و…ما فیلسوفان بحثمان درباره کل عالم است.ما کاری به این جز و آن جز نداریم.

.


.

صوت مباحث و نکاتی در باب اصل علیت از مصطفی ملکیان

.


.

⁉️ یک سوال (پرسیده شده در گفتگوی خصوصی-زمستان ۹۳) :
لازمه این که بگوییم مقوله معلول و علت رویداد است چیست ؟
?پاسخ:
اولا برهان امکان و وجوب مورد اشکال قرار می گیرد زیرا پیش فرض اثبات خدا(متشخص) با این برهان این است که علت میتواند از مقوله ای غیر رویداد باشد .
و ثانیا دیگر تسلسل محال نیست .

.


.

مباحث و نکاتی در باب اصل علیت

منبع: درسگفتار براهین اثبات و رد وجود خدا ،دهه ۸۰

گزینش: کانال استاد مصطفی ملکیان

.


.

پاورقی:

۱٫[جهت اطلاع بیشتر در باب این دیدگاه به مباحث فیلسوفان تحلیلی شاخه متافیزیک مراجعه گردد (از برای مثال کتاب متافیزیک تحلیلی لاکس ،انتشارات حکمت و…)]

.


.

یک نظر برای “مصطفی ملکیان، مباحث و نکاتی در باب اصل علیت

  1. سلام دوستان عزیز واقعا خسته نباشید..
    زحمات شما روشنگر جامعه تاریک ماست…
    یه سوال داشتم:
    که خود منبع این درسگفتار یعنی – درسگفتار براهین اثبات و رد وجود خدا- را از کجا میتوان دانلود کرد ؟؟؟
    با تشکر…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *