اخلاق عملی و مسئله‌ی مرگ آسان و سقط جنین از منظر مصطفی ملکیان

اخلاق عملی و مسئله ی مرگ آسان و سقط جنین از منظر مصطفی ملکیان

مفهوم اخلاق عملی از نظر تئوریک کجا جا می‌گیرد؟ یک شاخه جدا و یک حوزه‌ای هم عرض روان‌شناسی اخلاق، فلسفه اخلاق، جامعه‌شناسی اخلاق است؟

اخلاق عملی در درون خودش به دو بخش تقسیم می‌شود و چون به دو بخش تقسیم می‌‌شود در هر بخش ارتباط پیدا می‌کند با یکی از شاخه‌هایی که الان از آنها سخن می‌گفتیم در اخلاق عملی گاهی بحث بر سر این است که کارهای خاصی را که نمی‌دانیم درست‌اند یا نادرست در باب درستی یا نادرستی‌شان بحث کنیم. مثلاً آسان مرگی درست است یا نه؟ اگر من مبتلا شدم به یک بیماری که دو ویژگی دارد. یکی این که عالم پزشکی بگوید که ما در وضع کنونی نمی‌توانیم این بیماری را درمان کنیم بنابراین از لحاظ اوضاع و احوال کنونی پیشرفت دانش پزشکی این بیماری از بیماری‌های درمان ناپذیر است. دیگر اینکه از بیماری‌های لاعلاجی است که با درد و رنج بسیار شدید و تحمل ناپذیری قرین است.

حالا اگر من به دردی با این دو ویژگی مبتلا شدم و از شما خواستم که مرا بکشید و راحت کنید این آسان مرگی یا کشتن از سر ترحم از لحاظ اخلاقی درست است یا نادرست؟ یعنی اگر من از شمای پزشک این را خواستم آیا این درست است که این کار را بکنید یا نه؟ یا سقط جنین درست است یا درست نیست؟ مخصوصاً اگر بدانیم جنین اگر به دنیا بیاید دارای عیب و نقص جدی‌ای خواهد بود مثلاً سقط جنینی که می‌دانیم کور و کر و لال خواهد بود یا تا آخر عمرش افلیج خواهد بود یا دستخوش دیوانگی خواهد بود سقط این جنین درست است یا درست نیست؟ یا اگر کسی شما را مخیر کرد بین دو کار: گفت یا یکی از این بیست نفر را تو بکش تا ۱۹ نفر دیگر زنده بمانند یا من خودم هر ۲۰ نفر را می‌کشم…

اینجا از لحاظ اخلاقی انسان باید کدام کار را بکند؟ بگذاریم خود آن شخص هر ۲۰ نفر را بکشد یا یکی را خودمان بکشیم بدون این که هیچ گناهی هم کرده باشد تا آن ۱۹ نفر دیگر رها شوند. یکی از دو بخش اخلاق عملی پرداختن به این قبیل مسائل است این بخش ربط پیدا می‌کند با همان اخلاق دستوری یا هنجاری به معنایی که از آن بحث می‌کردیم. اما اخلاق عملی بخش دومی هم دارد و آن این است که ما فرضاً می‌‌دانیم چه چیز‌هایی خوب است و چه چیزهایی بد است، چه چیزهایی درست است و چه چیزهایی نادست است. چگونه کودکان خودمان را و کسانی که تحت تعلیم و ترتیب ما هستند بار بیاوریم که آن چیزهایی را که می‌دانیم خوب است در اینها پدید آوریم و آن چیز‌هایی را که می‌دانیم بد است نگذاریم در اینها پدید آید این یعنی یک شاخه از تعلیم و تربیت. اگر در اخلاق عملی این محل بحث قرار گیرد نوعی روان‌شناسی اخلاقی است.

البته، در اخلاق حوزه‌های دیگری هم داریم مثلاً یک بحث، بحث تاریخ اخلاق است. در تاریخ اخلاق ما فقط و فقط گزارش می‌دهیم و کار دیگری نمی‌کنیم و از دل آن نمی‌خواهیم نظریه‌ای در باب طبیعت اخلاقی انسان استخراج کنیم. حوزه دیگری که باز مربوط به اخلاق است اخلاق هنری است که راجع به ارتباط اخلاق و هنر است. مثلاً آنجا که ما بحث می‌کنیم آیا هنر باید برای هنر باشد یا در خدمت اخلاق.

.


.

قسمتی از مصاحبه با مصطفی ملکیان با عنوان “بحران اخلاق و معنویت (فلسفه اخلاق)

.


.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *